برخی از گرجی‌ها و چـرکس‌هـایی کـه بـه رده‌هـای بالای ارتش و حکومت ایالات دست یافتند، از نجبای قوم خود بودنـد. برخـی نیـز بـه مـردم عادی تعلق داشتند که در جنگ‌ها به اسارت درآمده بودند و با حمایت شاه مراحـل ترقـی را طی کردند. تفنگچی‌های ایرانی اعم از روستایی، شهری و ایلی عمدتا از اقشار پایین جامعـه یـا ایلات و قبایلی بودند که پیش از شاه‌عباس اول نقشی درسـاختار قـدرت نداشـتند. به‌عنوان نمونه، ایل زنگنه از این تغییرات برای تحرک تا بالاترین سطوح یعنی وزارت اعظم سود بـرد. درحالی‌که پیش از شاه‌عباس نامی از آن ایل درمنابع نیست. دومین اقدام مهم شاه‌عباس در راستای تحرک اجتماعی، اجرای سیاست خاصه‌سازی بـود. این سیاست امرای قزلباش و بعدا امرای گرجی را از حکومت بیشتر ایالات محروم کرد و راه را برای قدرت‌گیری تاجیک‌ها فراهم آورد، زیرا امـور ایالـت در اختیـار وزرای ایـالات قـرار گرفت که از میان دیوانسالاران ایرانی انتخاب می‌شدند. براندازی حکومت‌های محلی ماننـد آلکیا و ملوک‌لار هم نتایج مشابهی به همراه داشت. برخی از تاجیک‌ها، به این ترتیب وارد دستگاه دیوانسالاری شدند و مراحل تحرک را تا بالاترین سطوح طی کردند. به‌عنوان مثـال، بعد از فرار خان احمد و انقراض آلکیا حکومـت گـیلان بـه وزرایـی ماننـد میـرزاشـفیع خراسانی (میرزای عالمیان)، میرزاتقی اصفهانی (ساروتقی)، بهزادبیک استرآبادی و فرزنـدش اصلان‌بیک واگذار شد.

منبع: ساسان طهماسبی، «بررسی تحرک اجتماعی و شایسته‌سالاری در دوره صفویه»، مطالعات تاریخ اسلام، ۱۳۹۷.