ورود تجار به بخش صنعت
در این مقالات، نویسنده این عقیده را ابراز میکرد که آنچه در گذشته مانع از سرمایهگذاری در صنایع میشد، از قبیل نامناسب بودن راههای ارتباطی، مخالفت سیاست خرجی، اعمال نفوذ متنفذین در جلوگیری از پا گرفتن و رشد صنایع داخلی و عدم حمایت دولت از فعالیتهای صنعتی، اکنون از میان رفته و زمینه فعالیت سرمایهداران در بخش صنعت فراهم شده است. وی خرید کارخانه و ماشینآلات صنعتی و لزوم گرایش تجار به ترقی مملکت را گوشزد کرد. در مقالههایی که در «اقتصادیات ایران» چاپ شد، نویسنده کارخانههای متناسب با نیاز کشور را به ترتیب اولویت و اهمیت، چنین ردهبندی کرد: کارخانههای آهنگری، نختابی، ابریشمبافی، پشمریسی، چرمسازی، کاغذسازی و قندسازی. نویسنده احداث کارخانههای شمعریزی، صابونپزی، جوراببافی و سیگارسازی را غیرضروری میدانست.
دولت نیز در تقویت صنایع میکوشید. مدرسه صنعتی ایران و آلمان که به نام مدرسه صنعتی دولتی نامیده شد با مدیریت دکتر اشترنک و تعدادی آموزگار متخصص آلمانی افتتاح شد. هدف از تاسیس این مدرسه ترقی صنایع ایران بود. وزارت معارف تاسیس شعبههای این مدرسه را در شهرستانها به فارغالتحصیلی اولین گروه از دانشآموزان این مدرسه موکول کرد. علاوه بر این دولت ورود ماشینآلات صنعتی را از پرداخت حقوق گمرکی معاف کرد و وزیر فواید عامه، علیاکبر داور، پس از بررسی کار حاضر شد برای تاسیس کارخانههای نساجی مرحوم صنیعالدوله مساعدتهای لازم را بهعمل آورد. روزنامه حبلالمتین، وزیر فواید عامه را به حمایت از تاسیس کارخانهها و ایجاد زمینههای اشتغال صنعتی ترغیب کرد و از تاسیس کارخانه قندسازی مرحوم امینالدوله و کارخانه نساجی مرحوم صنیعالدوله در کهریزک خبر داد. علاوه بر آن دولت با ورود دو دستگاه ماشین کاغذسازی و شمعریزی از اروپا، بدون پرداخت عوارض گمرکی موافقت کرد.
تجار برای سرمایهگذاری در بخش صنعت به فعالیت پرداختند. یکی از تجار مرکز از وزارت تجارت و فواید عامه تقاضا کرد که اجازه بیابد تا یک دستگاه ماشین ابریشمبافی و حریر بافی از اروپا وارد کند و در گیلان خانهای احداث کند. معینالتجار بوشهری ۱۲ سهم از «شرکت تشویق صنایع وطنی» را خرید. از این نمونه کاملا روشن و مشخص میشود که اگر زمینههای لازم مهیا میشد، تجار به سرمایهگذاری در صنعت راغب بودهاند. حاج رحیم اتحادیه برای خرید یک کارخانه نساجی از طریق علی اتحادیه که در لندن حضور داشت و نیز کنسول ایران مذاکره کرد و کوشید در این زمینه اطلاعاتی بهدست آورد. به او گفته شد به اشخاص متخصص یعنی «دو نفر مکانیک و مهندس» احتیاج دارد و اینکه پیش از سفارش و خرید، مکان کارخانه به تشخیص یک مهندس آگاه تعیین شود. بررسی کارشناسی، علم به دقایق کار صنعتی و نو بودن این پدیده از موانعی بود که حضور تجار را در بخش صنایع با کندی و بیم روبهرو میکرد. در اوایل دوران پهلوی، حاج رحیم اتحادیه از وزارت فلاحت و تجارت برای احداث یک کارخانه شیشهسازی مجوز گرفت.
حاج رحیم قزوینی اقدام به ورود کارخانه جدیدی از هامبورگ کرد و تیمورتاش وزیر دربار پذیرفتن تقاضای حاج رحیم قزوینی را موجب تشویق صنایع داخلی و مساعدت دولت به او را ضروری خواند. حاج رحیم قزوینی کارخانه چراغ برقی در قزوین احداث کرد ولی پس از مدتی میان وی و شخص دیگری به نام ارباب برزو که برای مصارف مهمانخانه خود کارخانه چراغ برق کوچکی تاسیس کرده بود، رقابت درگرفت. «اتحادیه اصناف» قزوین از حاج رحیم قزوینی که تاجر بود، حمایت کرد و خواستار جلوگیری از عملیات رقیب وی شد. از این واقعه میتوان چنین استنباط کرد که بهدلیل جدید بودن این نوع از سرمایهگذاری در کار صنعت، سرمایهگذاران تنها به سود شخصی خود میاندیشیدند و این امر به رقابتها و درگیریهای میان آنها دامن میزد. علاوه بر صنایع کارخانهای تجار در تاسیس شرکت و احداث کارخانههایی در زمینه تهیه چوب و تراورس، صنایع جنگلی و ساختمانی در مناطق شمالی کشور فعال بودند.
ارسال نظر