بازرگانی در خلیجفارس
تجارت عمومی
صید مروارید
در این لیست طولانی تجارت عمومی، مهمترین کالاهای مبادله شده، مربوط به صید مروارید بود. در اینجا توصیف صید مروارید در خلیجفارس بسیار مناسب است. صید اصلی مروارید از راس مسندم تا جزیره بحرین و قطیف انجام میشود که این نیز شامل جزایر متعددی در ساحل ایران از جمله خارک و لاوان نیز بود. صدفهای مروارید سه نوع بودند، اولی که عربها آن را محار میخواندند که این صدفی کوچک و تو خالی با پوستهای نازک بود. تنها تعداد کمی از آنها مروارید در خود نداشتند و بیشتر آنها مرواریدی به اندازه یک دانه نخود یا کمی بزرگتر در خود داشتند. محار صدفی بود که همه به دنبال آن بودند؛ زیرا تمامی صیادان با صید آن مطمئن بودند که حداقل مخارج خود را بهدست میآورند. دومین نوع را «صدف» میخواندندکه بزرگ، مسطح و دارای پوستهای ضخیم بود که مرواریدهای زیبایی داشتند. قطر آنها به هفت الی هشت اینچ میرسید. از یکصد صدف تنها پنج الی شش عدد آنها دارای مروارید بودند؛ ولی مروارید آنها بزرگ و بینقص بود. سومین و بهترین نوع صدف را «زنی» میخواندند. غواصان آن را از اعماق پنج الی هجده فاتوم (هر فاتوم شش فوت) در حالیکه همانند میوه به یک مرجان بهصورت یک درختچه کوچک یا بوته چسبیده بود، صید میکردند. و بالا میآوردند. در زمان صید، این صدفها رنگ قرمز بسیار زیبایی داشتند؛ ولی صدفها بعد از مردن و خشک شدن این رنگ را از دست میدادند. محتویات آن همانند نوع «صدف» بود و هر دوی این گونهها به فروانی در نزدیکی دو جزیره خارک و خارگو یافت میشدند.
غواصان مروارید همگی در سواحل زندگی کرده و میتوانستند بین سه تا هشت فاتوم به زیرآب بروند و تنها تعداد کمی از آنها جرات میکردند و تا عمق دوازده الی هجده پایی به زیر آب بروند و در مقابل در انتظار پاداش قابل توجهی بودند. فصل صید مروارید از اواسط ماه مه تا آخر ماه سپتامبر ادامه داشت. در زمانیکه هلندیها در جزیره خارک بودند به هر غواص علاوه بر غذا بین پنج تا شش روپیه حقوق داده میشد. در حالیکه کارگران پاروزن که بعد از دادن علامت غواصان را بالا میکشیدند، هریک بین بیست و پنج الی سی روپیه دریافت میکردند. توافق عمومیتر که در سایر نقاط خلیجفارس به آن عمل میشد، این بود که مالک هر کشتی بین شش تا هشت غواص و تعدادی ملوان همراه میبرد و قبل از ترک بندر برای تمام فصل، آب، آذوقه و طناب کافی بارگیری میکرد.
شبها با حضور تمام افراد، صدفهایی را که در طول روز صید شده بود، باز کرده و مرواریدهای یافتهشده را در یک پارچه کتانی گذاشته و گره میزدند. در پایان فصل صید مرواریدهای بهدست آمده با حضور تمام افراد حاضر در کشتی در شهرهای ساحلی به فروش میرسید. ۱۰ درصد درآمد حاصل بهعنوان مالیات به دولت پرداخت میشد. در زمان نادرشاه پادشاه ایران بین سالهای ۱۷۴۷-۱۷۳۶م درآمد سالانه بحرین و مناطق صید مروارید آن دویست و چهل هزار روپیه بود که نمایانگر کل صید به مبلغ دو میلیون و چهارصدهزار روپیه است. پس از کسر مالیات دولت، هزینه ادوات و لوازم کسر میشد و مبلغ باقیمانده به پنج بخش تقسیم میشد که یک سهم آن متعلق به مالک کشتی و بقیه بین سایر افراد توزیع میشد و سهم غواصان ۲ برابر سایر افراد بود. با شروع قرن نوزدهم ارزش مروارید صید شده در سرتاسر خلیجفارس، حدود چهار میلیون روپیه برآورد شده است.
ارسال نظر