عصر کشتی‌های مدرن کشتی پرسپولیس

عصر استعمار، نویسنده در فصل اول از جلد دوم پس از آوردن نوشته‌ای مختصر و البته ادیبانه از دریابان غلامعلی بایندر در ستایش ایران و آب و خاک این دیار، مروری کوتاه بر فصل‌های پیش دارد.  او سپس کوشیده است به این دو سؤال پاسخ گوید که چرا و چگونه استعمارگران غربی به مشرق‌زمین یا دقیق‌تر به حوزه‌ خلیج‌فارس نفوذ کردند. ورود پرتغالی‌ها و انگلیسی‌ها و هلندی‌ها در سده‌های ۱۶ و ۱۷م به سواحل جنوبی ایران، رویارویی هریک از آنان با حکومت‌های محلی و قدرت مرکزی که در دست شاهان صفوی بود، به‌تفصیل در دهمین بخش تحلیل و بررسی شده است. به‌نظر رائین حضور دریانوردان قدری چون اروپاییان در آب‌های خلیج‌فارس، انگیزه‌ای شد که صفویان به فکر احیای دریانوردی بیفتند.

نیروی دریایی نادرشاه: رائین پس از اشاره‌ای مختصر به دوران ضعف صفویه و انحطاط دریانوردی ایران، به تلاش‌های نادر درحوزه‌ دریانوردی نظر دارد. نادر با احیای دریانوردی ایرانی ازطریق خرید کشتی از خارجی‌ها چون انگلیسی‌ها یا هلندی‌ها، صدور فرمان ساخت کشتی به کارگاه‌های کشتی‌سازی در دو بندر سورت هند و بندر کنگ و اقداماتی دیگر، موفق شد نیرومندترین نیروی دریایی ایران را در دوره‌ اسلامی تاسیس کند. به ‌اطاعت‌ درآوردن برخی سران محلی حاشیه‌ خلیج‌فارس، که به‌علت غفلت قدرت مرکزی درعمل مستقل بودند، از مهم‌ترین انگیزه‌های او در احیای دریانوردی بود. باوجود تلاش‌های نادر علم و دانش دریانوردی ایرانیان بسیار ضعیف بود.

از افشار تا قاجار:  شرحی از کوشش استعمارگران غربی، به‌طور خاص انگلیسی‌ها، بخش قابل‌توجهی از این بخش را دربر می‌گیرد. در آستانه‌ قرن نوزدهم انگلیس نه‌تنها قصد داشت با سلطه بر راه آبی خلیج‌فارس هندوستان را حفظ کند، بلکه ازنگاه روسیه و فرانسه نیز تسلط بر این آب‌ها امری حیاتی شد. نویسنده در کنار ذکر تلاش انگلیسی‌ها در خلیج فارس، اشاره می‌کند با تقلای روس‌ها طی دو قرارداد گلستان و ترکمان‌چای نیز دولت اخیر موفق شد امتیازهای چشم‌گیری در سواحل شمالی ایران یعنی، دریای مازندران به دست آورد که بازهم اشارات متعددی به ضعف و انحطاط دریایی ایران دارد.  برده‌فروشی و نابودی دریانوردی ایران در خلیج‌فارس: مطالعه‌ این فصل به‌منظور دستیابی به اطلاعاتی جامع و مجمل درخصوص تاریخ منع برده‌داری در ایران بسیار مفید است. از طرح لغو تجارت دریایی برده در زمان محمدشاه قاجار تا تصویب قانون لغو برده‌داری در عصر رضاشاه در این بخش بحث و بررسی شده است.

سلسله‌ قاجاریه و کشتیرانی در خلیج‌فارس: نگارنده پس از تاکید چندباره بر ضعف دریانوردی ایران پیش از قاجاریان به روند توجه شاهان این سلسله به موضوع دریا و دریانوردی اشاره می‌کند. پس از عصر فتحعلی‌شاه که نمایندگان دولت‌های مختلف غربی برای دریافت امتیازات دریایی از دربار او به‌شدت باهم رقابت داشتند، دوره‌ ناصرالدین‌شاه تا حدودی نیروی دریایی ایران بهبود یافت. نامه‌های صاحب‌منصبان این عصر به‌خوبی احساس نیاز و ضرورت احیای کشتیرانی را در بین آنان آشکار می‌کند. نفوذ بسیار انگلیس و عثمانی در مرزهای جنوبی مملکت و ناتوانی ایران در محافظت و اداره‌ مرزهای آبی از مهم‌ترین انگیزه‌ها بود. نتیجه آنکه دو کشتی معروف به‌نام پرسپولیس و شوش از آلمان خریداری شد. ذکر خدمات احمد دریابیگی، حاکم بوشهر، به نیروی دریایی و دریانوردان و استقبال از دولت‌هایی دیگر در تقویت نیروی دریایی ایران بخشی دیگر از مباحث فصل است. کشتی‌های عصر ناصری نتیجه‌ای‌ را که باید درپی نداشت؛ زیرا تامین هزینه‌های نگه‌داری و اداره‌ این ناوگان بسیار دشوارتر از خرید خود کشتی‌ها بود. نویسنده همچنین برخلاف فصل‌های قبل توجه بیشتری به سواحل مازندران دارد و شرح می‌دهد که به کدام علل و دلایل انسانی یا طبیعی دریانوردی ایرانی در خزر چندان رونقی نداشت.

تجدید حیات: ذکر انگیزه‌های رضاشاه از تاسیس نیروی دریایی نوین که مهم‌ترین آن بحث منطقه‌ ممنوعه بودن خلیج‌فارس در جامعه‌ ملل بود، بخشی از نخستین صفحات این فصل است. رضاشاه به‌منظور احیای نیروی دریایی از سال ۱۳۰۶ش با ایتالیا مذاکره کرد و تا سال ۱۳۱۴ش موفق شد چندین هیات دانشجو به آن کشور اعزام کند. او همچنین با کمک ایتالیایی‌ها شش کشتی موسوم به پلنگ و ببر و شهباز و کرکس و سیمرغ و شاهین برای نیروی دریایی ایران تهیه کرد. رائین ضمن شرحی کامل از تاریخ دریایی ایران در عصر رضاشاه، عملکرد وی را به‌علت کنترل قاچاق و صید غیرقانونی مروارید و اخراج انگلیسی‌ها از دو پایگاه هنگام و باسعیدو مثبت ارزیابی می‌کند؛ اما از سوم تا پنجم شهریور ۱۳۲۰ش، با ورود متفقین، نیروی دریایی ایران ضربات مهلکی خورد.

نیروی دریایی ایران زنده می‌شود:  در این فصل مختصر به برخی تغییرات در نیروی دریایی ایران پس از شهریور ۱۳۲۰ش اشاره شده است. نویسنده ضمن تمجید از پیشرفت دریانوردی مدرن ایران بر ضرورت توجه بیشتر به این امر و نقش آن در توسعه‌ اقتصادی تاکید می‌کند. 

کتاب‌شناسی خلیج‌فارس:  نویسنده پس از ابراز تاسف از اینکه به مطالعه‌ تحقیقات روسی و عربی زبان درباره‌ خلیج‌فارس موفق نشده است؛ فهرست مفصلی از منابع فارسی و انگلیسی و فرانسوی و آلمانی را درخصوص تاریخ خلیج‌فارس نگاشته است.

جمع‌بندی

«دریانوردی ایرانیان» نوشته‌ اسماعیل رائین، در دو جلد و هفده فصل، از نخستین آثاری است که ایرانیان در تاریخ دریانوردی نگاشته‌اند. کوشش نویسنده در استفاده از کتاب‌ها و اسناد متعدد در موضوع بحث به زبان‌های فارسی و غیرفارسی، اهتمام او در گفت‌وگو یا مکاتبه‌ با افراد مختلفی که درخصوص تاریخ دریانوردی ایرانی آگاهی داشتند، چون لورنس لکهارت انگلیسی یا کاپیتان عباس دریانورد، تحلیل و نقد دیدگاه‌های مختلف، ذکر جزئیات فراوان و البته مفید در هر بحث، آوردن متن کامل برخی اسناد و نامه‌ها، استفاده از آمار و ارقام و نقشه و تصاویر و سفرهای متعدد داخلی و خارجی، موجب شده است از این اثر به‌عنوان کتابی جامع در تاریخ دریانوردی ایرانیان یاد شود. ناگفته پیداست که همانند هر تحقیق دیگری برخی کاستی‌ها نیز دارد. ازجمله‌ آنها کم‌توجهی به دریانوردی ایرانیان در حوزه‌ مازندران، یا تکرار چندباره‌ بعضی گزارش‌ها و اتفاقات است.

منابع

حسن، هادی (۱۳۷۱)، سرگذشت کشتیرانی ایرانیان: از دیرباز تا قرن شانزدهم میلادی، ترجمه، تصحیح، تحشیه و تعلیقات و پیوست‌ها، احمد اقتداری، ویراستار، داوود حاتمی،[بی‌جا]، به‌نشر (انتشارات آستان قدس رضوی).

رائین، اسماعیل (۱۳۵۶)، دریانوردی ایرانیان، ج۱و۲، تهران: [بی‌نا]، چ۲.

اخگر، علی‌اکبر (۱۳۸۸)، «پیشینه‌ دریانوردی در ایران»، دائرة‌المعارف جامع بندری - دریایی، ج۱، با نظارت علی طاهری، تهران، نگاه، صص۱۷-۷