۲۶ آذرماه ۱۳۳۰ دکتر محمد مصدق نخستوزیر وقت در آستانه انتخابات دوره هفدهم قانونگذاری نطق مهم سیاسیــ آموزشی خطاب به ایرانیان ایراد و ضمن آن تاکید کرد که این انتخابات، نخستین انتخابات پس از مشروطیت خواهد بود که در آن نفوذ خارجی و دخالت ارباب قدرت و سیاست وجود نخواهد داشت.
شرق نوشت:تا چندی پیش تکیهکلامِ صادق زیباکلام این بود که همه میپرسند چرا تو را نمیگیرند؟ و اینک، این پرسش صورتِ تازهای به خود گرفته است: چرا زیباکلام را نکشتند؟
غلامحسین صدیقی، استاد دانشگاه تهران و وزیر پست، تلگراف و تلفن (در دولت اول) و وزیر کشور و نایب نخستوزیر (در دولت دوم) محمد مصدق بود. صدیقی در ۱۲ آذر ۱۲۸۴ در محله سرچشمه تهران به دنیا آمد.
حسین فاطمی، سیاستمدار و روزنامهنگار ایرانی و وزیر امورخارجه ایران در دولت دکتر محمد مصدق ۱۹ آبان ماه ۱۳۳۳ در تهران اعدام شد. حسین فاطمی پس از کودتای ۲۸ مرداد در منزل دوستانش مخفی شده بود. تا آنکه ۶ اسفند همان سال بازداشت شد.
۲۴ مهر ماه ۱۳۳۱ دکتر محمد مصدق با حضور در مجلس شورای ملی موضوع قطع روابط ایران با انگلستان را اعلام کرد. نخستوزیر وقت ایران تاکید کرد که قطع رابطه با این دولت مداخلهگر تاثیری در روابط و علائق مردم دو کشور نخواهد داشت.
سرتیپ حسین آزموده، دادستان ارتش، یازدهم مهرماه ۱۳۳۲ برای مجازات دکتر محمد مصدق کیفرخواست صادر کرد و دو روز بعد اعلامیه مربوط به آن در روزنامههای تهران منتشر شد. در بخشی از این کیفرخواست آمده بود: «متهم ضمن معرفی و تعیین هویت خود در شروع بازجویی به تاریخ بیستوششم شهریور ۱۳۳۲، درمورد شغلش میگوید: «نخستوزیر»، که این اعلام خود معرف روح عصیان و طغیان و عدم اعتنای او به اصول قانوناساسی و سازمان قوای عالیه کشور است. با توجه به اینکه در زمانی نخستوزیری خود را اعلام مینماید که به چشم خود دیده…
گروه بنگاهها:
استارتآپ «کاپیتانکار» با هدف ارائه خدمات به دارندگان انواع خودروها در پایتخت، پنجشنبه گذشته در پارکینگ شماره چهار پارک ارم تهران رونمایی شد.
مهدیقلی هدایت (مخبرالسلطنه) در کتاب «خاطرات و مخاطرات» خود درباره طرح احداث خط آهن مینویسد: اول اسفند ۱۳۰۵ من پیشنهاد راهآهن را به مجلس بردم. اما محمد مصدق از در مخالفت برآمد و مدعی شد که در عوض باید کارخانه قندسازی دایر کرد. وی بر این عقیده بود که راهآهن منافع مادی مستقیم ندارد. گفتم از راهآهن منافع مادی مستقیم منظور نیست. منافع غیرمستقیم راهآهن بسیار است. نظمیه یا نظام هم منافع مادی ندارد، ضروری مصالح مملکتاند. قند هم به جای خود تدارک خواهد شد و اثبات شیء نفی ماعـدا نمیکند. دکتر…
اگر به اتکای دریافت فرمان شاه مبنی بر عزل خود - به آن شکل که ابلاغ شد - از کار کناره میگرفتم و از خود سلب مسوولیت میکردم و اداره امور مملکت را رها میساختم مورد مواخذه و محاکمه مجلس شورای ملی قرار میگرفتم؛ زیرا طبق اصل شصت و چهارم قانون اساسی، حق نداشتم حکم کتبی شاه را مستمسک قرار دهم و از خود سلب مسوولیت کنم.
دنیای اقتصاد:
ایران از ابتدای جنگ سرد یکی از مهمترین نقاط شکست سیاستخارجی آمریکا بوده است. در سال ۱۹۵۳ محمد مصدق نخستوزیر ملیگرا و محبوب ایران که تلاشهای گستردهای برای ملیسازی صنعت نفت ایران انجام داد، با کودتای سازمان سیا سرنگون شد و شاه جوان ایران بار دیگر با خیالی آسوده بر تخت پادشاهی خود تکیه زد. مداخله آشکار در عرصه سیاستداخلی ایران با وجود رژیم شاه که ازمتحدان اصلی واشنگتن بود موجب ایجاد یک احساس ضدآمریکایی در میان آحاد مردم این کشور شد.
محمد بلوری، روزنامه نگار پیشکسوت، در روزنامه ایران نوشت: «مردم شروع جریان محاکمات دکتر محمد مصدق را که در روزنامهها از جمله کیهان چاپ میشد با ابراز تأسف و غم مطالعه میکردند.
دهم مرداد ۱۳۳۱ اشرف پهلوی خواهر دوقلوی شاه وقت با دستور محمد مصدق، ایران را ترک کرد و روانه اروپا شد. مصدق برای قطع اعمال نفوذ و نیز پیشگیری از توطئه احتمالی اشرف بر ضد دولت خود و همکاری با عوامل بیگانه حکم به خروج او از کشور داد. اشرف یک سال بعد در آستانه کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بهصورت محرمانه به ایران بازگشت.
مدتی با فداییان اسلام همکاری میکردم و در جلسات آنها شرکت داشتم. دکتر محمد مصدق هم فعالیتش در همان موقع در اوج بود و ما جذب این شعار فداییان اسلام شدیم که گفتند: «همه کار و همه چیز تنها برای خدا» و «اسلام برتر از همه چیز است و هیچ چیز برتر از اسلام نیست.»
دکتر محمد مصدق در واقع برنامه و طرح روشنی برای زمامداری و اداره جامعه نداشت و از ابتدا به دفعات گفته بود که جز موضوع نفت هیچ برنامهای ندارد و به محض حلوفصل این مناقشه دولت را ترک خواهد کرد، استعفایش تنها یک ژست سیاسی نبود، در ۲۵ تیر ۱۳۳۰. ش نیز پس از مشاهده ناکام ماندن تلاشهایش کناره گرفت تا دولت دیگری بتواند بحران نفت را حل کند.
۳۰ تیر ۱۳۳۱ روزی مهم در تاریخ معاصر است؛ روزی که عزم و مداخله مردم در زندگی سیاسیشان منجر به سقوط نخستوزیر منصوب شاه و بازگشت محمد مصدق به قدرت شد. یک سال پس از این رویداد به دستور محمد مصدق روز ۳۰ تیر تعطیل رسمی اعلام شد. مردم ایران که از برکناری دکتر مصدق خشمگین بودند، در پی چهار روز تظاهرات در پشتیبانی از دکتر مصدق که به کشته شدن شماری از معترضان در سراسر ایران انجامید، دولت قوام را سرنگون کردند.
۲۵ تیرماه ۱۳۳۱ دکتر محمد مصدق استعفای خود را تقدیم شاه کرد. مصدق از مجلس تقاضای شش ماه اختیارات تام کرده بود و از شاه خواسته بود که «وزارت جنگ» را ـ با همه اختیارات ـ به وی بسپارد. شاه نپذیرفت و مصدق بدون اطلاع دوستان، همکاران، مشاوران یا وزیران کابینه استعفا کرد. همایون کاتوزیان نوشته است: «او حتی یک پیام رادیویی برای مردم نفرستاد. ظاهرا میخواسته است نفس راحتی بکشد. روز بعد خبر کنارهگیری مصدق و انتصاب قوام به نخستوزیری اعلام شد. همه حیرتزده شدند.»
اشاره: آنچه میخوانید بخشی از یک مقاله منتشر شده در مجله اشپیگل (شماره ۳۳، سال ۱۹۵۱) است که موضوع آن دیدار مصدق و دو دیپلمات غربی، یعنی ویلیام هریمن و ریچارد ریپیر استاکس است.
دکتر مصدق معمولا از زمان تلاش برای ملی کردن صنعت نفت ایران در تاریخ پررنگ شده و با کسب پیروزی در این راستا به یک اسطوره مبدل شده است، اما محمد مصدق دیرزمانی در ساختار قدرت در کشور حضور داشته است. این حضور محصول توامان نسب خانوادگی و توانایی سیاسی بود. نگاهی به نخستینسالهای ورود مصدق به سیاست موید تواناییهای او در این عرصه پیش از رسیدن به سالهای ملی شدن صنعت نفت است.
اعتماد آنلاین:
شورای شهر تهران دیروز بالاخره تکلیف نامگذاری خیابانی به نام دکتر محمد مصدق را روشن کرد. بر اساس مصوبه شورای شهر خیابان نفت به نام رهبر نهضت ملی شدن صنعت نفت نامگذاری شد. این اتفاق اگرچه جوابی به یکی از قدیمیترین مطالبات مردم تهران و پایانی بر سالها مناقشه بود اما برخی نسبت به آن انتقاد داشتند. آنها گزینههای دیگر، مانند خیابان کارگر شمالی را که هم طویلتر است و هم با خیابان شهید فاطمی تقاطع دارد مناسبتر میدانستند.
در مجلس شانزدهم دو امر اساسی که باید صورت میگرفت: اول اصلاح قانون اساسی بود و دوم تصویب لایحه نفت. درباره این لایحه کمیسیونی به نام کمیسیون نفت در مجلس تشکیل شد.
اسفندماه با زندگی اجتماعی و سیاسی و مرگ محمد مصدق گره خورده است؛ او که زمانی موفق شده بود نفت را در ۲۹ اسفند ۱۳۳۰ «ملی» کند چهاردهم اسفند ۱۳۴۵ چشم بر جهان فروبست. دکتر اسمعیل یزدی از پزشکان معالج نخستوزیر اسبق ایران در وصف بیماری مصدق گفته است: