مدیریت روابط با تامین کنندگان
ساسان قاسمی، روژین صدیق بهزادی* با توجه به چالشهای اقتصادی اخیر، رویکرد مدیران تدارکات از شیوههای سنتی ارتباط با تامینکنندگان، تحت فشار قرار دادن آنان و چانهزنیهای متعدد بر سر قرارداد به سوی برقراری روابط مستحکم و پایدار بهمنظور بهرهبرداری از پتانسیلهای صرفهجویی در زنجیره تامین تغییر یافت. سوالی که باید به آن پاسخ داد این است که چگونه یک نظام تامین میتواند همزمان حافظ منافع کوتاهمدت خود باشد، درحالیکه بر توسعه روابط پایدار با تامینکنندگان خود متمرکز است؟! بهاین منظور ۷ استراتژی توصیه میشود که میتواند چارچوبی عملی صرفنظر از بلوغ سازمانها برای کمک به مدیران تامین ارائه کند.
ساسان قاسمی، روژین صدیق بهزادی* با توجه به چالشهای اقتصادی اخیر، رویکرد مدیران تدارکات از شیوههای سنتی ارتباط با تامینکنندگان، تحت فشار قرار دادن آنان و چانهزنیهای متعدد بر سر قرارداد به سوی برقراری روابط مستحکم و پایدار بهمنظور بهرهبرداری از پتانسیلهای صرفهجویی در زنجیره تامین تغییر یافت. سوالی که باید به آن پاسخ داد این است که چگونه یک نظام تامین میتواند همزمان حافظ منافع کوتاهمدت خود باشد، درحالیکه بر توسعه روابط پایدار با تامینکنندگان خود متمرکز است؟! بهاین منظور ۷ استراتژی توصیه میشود که میتواند چارچوبی عملی صرفنظر از بلوغ سازمانها برای کمک به مدیران تامین ارائه کند. ۱. تدارکات حلقه بسته (Closed Loop Procurement): افزایش کمبود منابع، افزایش هزینههای انرژی و سیاستهای سختگیرانهتر، باعث شده که «پایداری» به یک موضوع مورد بحث در جهان کسبوکار تبدیل شود. امروزه اهداف توسعه پایدار با استراتژیهای کلان سازمانها یکپارچه شده است. در راستای تحقق اهداف، بهینه سازی در زنجیره تامین به اندازه کافی صورت نگرفته است، بنابراین یک تغییر بنیادین نیاز است. در نظر گرفتن جریان برگشت که تحت عنوان « زنجیره تامین حلقه بسته» شناخته میشود شیوهای نوین از همکاری را در بین تامینکنندگان، مشتریان و سایر ذینفعان در طول زنجیره تامین ارائه میدهد.
۲. مدلهای سازمانهای ترکیبی (Hybrid Organization Models): امروزه استفاده از مدلهای سازمانهای ترکیبی پیشنهاد میشود که در سطح کارکردی از مزایای یک هماهنگکننده مرکزی بهمنظور بهبود همکاریهای تجاری بهره میبرند و در سطح هر گروه، از مدلهای سازمانی متفاوت متناسب با نوع کسبوکار، ماهیت گروه و ویژگیهای بازار منحصربهفرد آن استفاده میشود.
۳. مدیریت ارزش تامینکنندگان (Supplier Value Management): نظامهای تامین پیشرو، مدیریت همکاری با تامینکنندگان را بهمنظور ایجاد بیشترین ارزش در طول زنجیره تامین در دستور کار خود قرار میدهند. این اعتقاد وجود دارد که نوآوری پیشرانهای برای خلق ارزش در طول زنجیره تامین است. استفاده از پیشرانههای نوآوری تدارکات (IDP۱) سبب سرعت بخشیدن به روند نوآوری در سازمان از طریق انتقال فشار نوآوری در طول زنجیره تامین میشود.
۴. مدیریت ریسک تامینکنندگان (Supplier Risk
Management): افزایش وابستگی به تامینکنندگان خارجی، نوسانات قیمت مواد اولیه و انرژی، کمبود مواد کلیدی، عدم تعادل نرخ ارز، بحران مالی جهانی، همگی سبب شدهاند که کلیه سازمانهای درگیر در زنجیره تامین به اهمیت مدیریت ریسک تامینکنندگان توجه کنند. مشارکت و همکاری با تامینکنندگان و ایجاد روابط مستحکم با آنان سبب کاهش ریسک تامین میشود.
۵. شبکههای تامین جامع (End-to-End Supply Networks): نظامهای تامین پیشرو، شبکههای تامین پیچیدهای را با ویژگیهای خدماتی متفاوت براساس مشخصات مختلف از لحاظ بخشبندی بازار و محصول مدیریت میکنند. مدیریت شبکههای تامین پیچیده نیازمند خطوط شفاف ارتباطی، یکپارچگی و هماهنگی برنامهها و کنترل و بهینهسازی در سراسر حلقههای زنجیره تامین است.
۶. توسعه استعدادهای درخشان (Talent Development): بهرهبرداری از استعدادهای درخشان، کلیدی برای موفقیت نظام تامین در سالهای پیشرو است. سازمانهای پیشرو استعدادها را به عنوان توانمندسازانی برای توسعه کارکردهای مدیریت تامین در آینده میدانند و سرمایهگذاریهای سنگینی جهت جذب، آموزش و نگهداری آنان انجام میدهند.
۷. تقویت فناوری (Technology Leverage): مدیریت تامین پیشرو نیازمند فناوری است که کاربرپسندتر و یکپارچهتر باشد؛ همچنین قابلیتهای بیشتری را جهت همکاری موثر با اعضای زنجیره تامین ارائه دهد و قدرت تحلیل و شبیه سازی بیشتری داشته باشد. بسیاری از تئوریهای قدیمی تدارکات تنها به مذاکره با تامینکنندگان و به دست گرفتن مدیریت روابط با آنان پرداختهاند در این مدلها تدارکات فرآیندی یک طرفه است و تنها بر بهینهسازی در سازمان خود متمرکز است اما تفکر جدید در حوزه تامین به سازمانها توصیه میکند با تامینکنندگان خود به گونهای همکاری کنند که به موقعیتی «برد- برد» و توسعه مشارکت با آنان دست یابند. در این رویکرد مدیریت روابط تامینکنندگان یک فرآیند دو طرفه است به طوری که موفقیت بلندمدت سازمان و اعضای زنجیره تامین آن را حاصل کند. تحقق این امر در قالب سیستم مدیریت روابط تامینکنندگان (SRM۲) امکانپذیر است. تامین همانند سایر فرآیندهای سازمان باید اهداف و استراتژیهای تدوین شده سازمان را مورد پشتیبانی قرار دهد. اهداف کلان و استراتژیهای مرتبط، چارچوبی را تعریف میکنند که فرآیند تامین میتواند درون آن عمل کند. این وظیفه مدیران تدارکات است که اهداف و استراتژی تامین را تعریف کنند. باید بتوان استراتژی تدوین شده را اجرا کرد بهاین منظور فرآیندهای موثر باید توسعه داده شوند. برای اجرای این فرآیندها به شیوهای صحیح، یک نظام تامین مناسب باید وجود داشته باشد و افرادی با دانش و تخصص مناسب در آن بهکار گرفته شوند. علاوهبر این، فرآیندها باید توسط سیستمهای قدرتمند مورد پشتیبانی قرار گیرند. بهمنظور سنجش عملکرد و هدایت سیستم، باید کنترلهایی نیز روی فرآیندها اعمال شود. تجربه نشان میدهد که فناوری SRM را میتوان برای پشتیبانی فرآیندهای تامین در ایجاد ارزش تجاری برای کل سازمان و تامینکنندگان آن بهکار برد. این سیستمها از طریق تمرکز بر استراتژیهای منبع یابی، مشارکت، توانمندسازی تامینکنندگان و انتقال فناوری، کاهش هزینههای فرآیند و در نتیجه کاهش قیمت واحد ارزش ایجاد میکنند. سیستم مدیریت روابط با تامینکنندگان موارد زیر را در بر میگیرد:
۱. توسعه استراتژی تامین
۲. ارزیابی تامینکنندگان
۳. انتخاب تامینکنندگان
۴. ایجاد و گسترش روابط
۵. خرید
۶. ارزیابی عملکرد
با پیادهسازی سیستم مدیریت روابط تامینکنندگان و اتخاذ رویکرد مشارکتی در ارتباط با آنان، خریداران به منابع قابل اعتماد با قیمت مناسب و نتایج قابل اتکا در کمترین زمان ممکن دست مییابند و فروشندگان منبع پایداری از تجارت و سود را خواهند داشت؛ بنابراین موقعیتی برد- برد برای هر دو سوی خریدار و فروشنده حاصل میشود.
پاورقی:
۱)Innovation Driven Procurement
۲)Supplier Relationship Management
ارسال نظر