ضرورت افزایش استانداردهای ایمنی در بخش پتروشیمی
تجربه عملی بسیاری از متخصصان نشان میدهد که ریشه اغلب حوادث بزرگ در این صنعت نه به یک نقص واحد، بلکه به مجموعهای از سهلانگاریهای کوچک، بیتوجهی به الزامات و اجرا نکردن اصول ساده اما حیاتی برمیگردد. در حوزه ساخت، نخستین اصل ایمنی انتخاب مواد اولیه صحیح و اجرای دقیق استانداردها است. واحدی که با دماهای بالا سروکار دارد نمیتواند با مصالح عادی یا عایقهای نامناسب ساخته شود. استفاده از آجر نسوز استاندارد، لولههایی با تحمل حرارتی مشخص و عایقهایی که در بیشترین دمای طراحی همچنان پایدار میمانند، بخشی از این اصول بدیهی اما حیاتی هستند. تجربه نشان داده هر جا که در مرحله ساخت «صرفهجویی» جای «استاندارد» را گرفته، واحد در مرحله بهرهبرداری، هزینه چند برابری پرداخت کرده و گاهی با حادثهای غیرقابل جبران مواجه شده است.
در کنار متریال مناسب، تجهیزات هشداردهنده و سیستمهای FG (Fire & Gas Detection) ستون فقرات ایمنی در زمان بهرهبرداری هستند. این دتکتورها نه تنها از نظر استاندارد بینالمللی بلکه از نظر کیفیت ساخت و سرعت واکنش نیز باید در بالاترین سطح باشند. تاخیر چندثانیهای در تشخیص گاز یا دود میتواند به انفجار یا گسترش شعله منجر شود و بارها نمونههای آن در چند مجتمع بزرگ کشور دیده شده است. انتخاب تجهیزات ارزان یا غیر استاندارد، بهطور مستقیم ریسک را بالا میبرد و در نهایت هزینه چند برابری به صنعت تحمیل میکند. اما هیچ ساختار ایمنی بدون تعمیر و نگهداری منظم قابل اتکا نیست. در پتروشیمیهای بزرگ، عملیات «اورهال» معمولا در فصل زمستان انجام میشود؛ زمانی که به دلیل کمبود گاز بخشی از واحدها از مدار خارج میشوند. در این دوره حیاتی، تیمهای تعمیرات نشتیها را برطرف میکنند، عایقها را بررسی و نوسازی میکنند، لاینها را تمیز میکنند و تجهیزات حساس را کالیبره میکنند. هر بخشی از این فرآیند اگر حذف شود یا با شتابزدگی انجام شود، احتمال بروز حادثه در فصلهای پیک تولید بهطور قابل ملاحظهای افزایش مییابد. بسیاری از حوادث صنعتی از کوچکترین نشتیها شروع شدهاند؛ نشتیهایی که ممکن بود در یک اورهال دقیق شناسایی و رفع شوند.
یکی از موثرترین بخشهای ایمنی اما به «انسان» وابسته است. سختگیری در قوانین بهرهبرداری مانند ممنوعیت ورود گوشی موبایل، ممنوعیت استعمال دخانیات، کنترل ورود نیروی غیر متخصص و الزام به استفاده از تجهیزات گازسنج با کیفیت، نتیجهای مستقیم بر کاهش حوادث دارد. بسیاری از انفجارها نه بر اثر نقص تجهیزات، بلکه بهواسطه خطای انسانی، بیتوجهی یا نادیده گرفتن قوانین سایت رخ دادهاند. آموزش، تکرار الزامات و نظارت مداوم بر رفتار نیروی انسانی، یکی از پایههای همیشگی ایمنی است. ایمنی حریق و انفجار نیز بهدلیل ماهیت پیچیده مواد هیدروکربنی نیازمند متخصصانی با تجربه در آتشنشانی صنعتی است. تشخیص رفتار شعله، مسیر گسترش آتش، نوع مواد و توان انفجاری آنها مهارتی است که تنها با تجربه میدانی بهدست میآید. به همین دلیل، حضور نیروهای آموزشدیده آتشنشانی صنعتی در کنار تیمهای بهرهبرداری و تعمیرات، بخش جداییناپذیر ساختار ایمنی محسوب میشود.
در نهایت، ایمنی فرآیند در صنعت پتروشیمی یک «سیستم» است؛ سیستمی که از انتخاب متریال در مرحله ساخت آغاز میشود، در انتخاب تجهیزات مانیتورینگ و هشدار ادامه مییابد، در تعمیر و نگهداری منظم تقویت میشود و در رفتار انسانی تکمیل میشود. کوچکترین ضعف در هر کدام از این حلقهها میتواند زنجیرهای از خطاها ایجاد کند که نتیجه آن حادثهای بزرگ است. صنعت پتروشیمی امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند سختگیری، استانداردگذاری دقیق، نوسازی تجهیزات و ارتقای آموزش نیروی انسانی است؛ زیرا در این صنعت، هزینه بیتوجهی نهتنها اقتصادی، بلکه انسانی است.
* کارشناس ایمنی در حوزه پتروشیمی