معرفی کتاب بانکداری بدون ربا و قوانین مالی اسلام اثر محمد بهشتی
مبانی نظری قانون اساسی
اگر انقلاب اسلامی در ایران شگفتانگیزترین پدیده اجتماعی معاصر نامیده شود گزافه نیست: نهضتی مردمی که، بدون تکیهبر قهر و خشونت، حکومتی ستمپیشه و برخوردار از پشتیبانی و تأیید بسیار در عرصه سیاسی جهان را که در طی سالیان دراز از اعمال هرگونه خشونت و کشتار و شکنجه پروا نکرده بود، در طی مدتی کوتاه بدان گونه از سریر قدرت فروآورد و به تلاشی کشاند که تعجب و تحسین نظارهگران را برانگیخت. اما این انقلاب شگفتیساز، در سالهای نخستین پس از پیروزی نیز بهگونهای تحسینانگیز به نهادینه کردن اهداف و آرمانهای خودپرداخت: پس از مدتی کوتاه به همهپرسی درباره شکل نظام جدید پرداخت، پسازآن به انتخاب خبرگان و صاحبنظران برای تشکیل مجلس خبرگان قانون اساسی و تدوین و تنظیم قانون اساسی مبادرت کرد و سرانجام، پیش از فرارسیدن اولین سالگرد پیروزی، آن را به همهپرسی گذارد و بدین گونه زمینه شایستهای برای استقرار نظام جدید مهیا ساخت. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به دلایل گوناگون از برجستگیهای ویژه برخوردار است و مهمترین آنها اینکه تجسم آرمانها و ارزشهایی است که مردم مسلمان ایران در پی تحقق آن بودهاند. از همین روی، چنانچه خواهد آمد، آیتالله شهید دکتر بهشتی آن را بیانیه انقلاب اسلامی مینامد. دیگر آنکه تدوینکنندگان این قانون، گروهی از زبدگان و نخبگان و شماری شایان توجه از مبارزان و تلاشگرانی بودند که برای به ثمر نشستن این نهضت رنجها کشیده و سختیها بر خود هموارساخته و سالها درباره نظام آرمانی خود به مطالعه و مباحثه پرداخته بودند. نکته جالبتوجه دیگر این است که هر یک از فصول و اصول این قانون، حاصل گفتوگوها و تبادلنظرهایی است که در میان این خبرگان صورت گرفته است و بازتاب آرا و اندیشههای عالمان و روشنفکران دینی است که هرکدام در زمینه یا زمینههایی صاحبنظر بودهاند. اینک، پس از گذشت بیش از دو دهه از آن تلاش ستایشانگیز، اهمیت تبیین این قانون و مبانی نظری آن، به سبب قرائتهای گوناگونی که در طی این سالها در عمل و نظر از آن شده است، بیشازپیش مطرح است و یکی از بهترین طرق انجام این مهم، مراجعه به دیدگاههای زبدگان و خبرگانی است که دست به تدوین آن یازیدهاند.
کتاب حاضر با همین انگیزه تهیهشده است و شامل نظرات تفصیلی و تفسیری آیتالله شهید دکتر بهشتی درباره قانون اساسی است که خود نقشی بس مهم در تدوین آن داشته است. بخش نخست دربرگیرنده گفتار ارزنده و روشنگر ایشان با عنوان “نظام سیاسی در قانون اساسی” است که به تاریخ 9/9/58 در حسینیه ارشاد تهران ایرادشده است. دومین بخش حاوی گفتاری از آن اندیشمند فرزانه است که با عنوان “پیرامون قانون اساسی” در تابستان 1358 در مشهد مقدس ایرادشده است.
بخش سوم شامل گفتوگوی مطبوعاتی ایشان درباره قانون اساسی است که در روزنامه جمهوری اسلامی به تاریخ پانزدهم تیرماه1358 منتشرشده است. دو پیوست نیز پایان بخش کتاب حاضر است: یکی خطبه دویست و هفتم نهجالبلاغه امیر مؤمنان علی (ع) است که در آن به حقوق متقابل حکمران اسلامی و مردم پرداختهشده و بارها توسط آیتالله شهید دکتر بهشتی در فصلهای اصلی کتاب مورداستفاده قرارگرفته است؛ دیگر، متن کامل قانون اساسی جمهوری اسلامی مصوب1358 است که به علت ارجاع فراوان به آن و بهمنظور تسهیل دسترسی خوانندگان آورده شده است.
درباره کتاب درس گفتارهای فلسفه دین
کتاب حاضر، سخنان «شهید بهشتی» در جمع دبیران مدارس بوده است. در ابتدا وی به فلسفهٔ دین، تکامل بشری از دیدگاه اسلام و مارکسیسم پرداخته و در ادامهٔ آگاهی علمی، حرکت و تکامل داده را بررسی کرده و به مباحثی در باب خلقت، قرآن و تکامل انسان، انواع فرضیههای تکاملی خلقت، انسان و اختیار، نهضتهای جهانی اسلام و سیر تکامل هستی پرداخته است. نظم عادل اجتماعی، پیروزی نهایی حق، جهانی بودن نهضت، وحی، نقش اساسی و گسترده فؤاد، ساختن سلول زنده، پیدایش انسان و ... موردبررسی و توجه قرارگرفته است. نقش خدا بهعنوان مبدأ هستی و آفریدگار فعال لمایرید؛ نقش پیامبران بهعنوان رهبران و راهنمایان امت؛ نقش امام بهعنوان زمامدار و مسئول امت و مدیر جامعه؛ نقشی است که باید به آزادی انسان لطمه وارد نیاورد. اگر این نقشها بخواهد به آزادی انسان لطمه وارد بیاورد برخلاف مشیت خدا عمل شده است.
دین بهعنوان آیین بهتر زیستن، پاسخگوی نیازهای واقعی بشر بوده و بهروشنی به تبیین فلسفهٔ هستی میپردازد. شناخت جهان بیرون (هستی) و جهان درون (انسان) موضوع فلسفهٔ دین است و تکاپو در این جهت به چیستی فلسفه زندگی و هدف حیات پاسخ میدهد. شهید آیتالله دکتر بهشتی بهعنوان آموزگار سترگ دین همواره در راستای تعلیم حقیقت دین گام برداشته و در این راه خدمات شایانی را سامان داده است. سلسله درستگفتارهای فلسفهٔ دین تلاش ستودهای است از شهید بهشتی برای تشریح فلسفهٔ دین و مصون داشتن آن از کجفهمیها برای معلمان دروس تعلیمات دینی تا آموزههای دین را با درک کامل تعلیم نمایند و فرصت آموزش تعلیمات دینی را به آموختن درس زندگی و تربیت نسل آینده تبدیل کنند.