دولت بایدن چه چیزی را در منطقه جستوجو میکند؟
۳ معنای پرواز آمریکایی بر فراز خلیج فارس
محدودسازی تنش متوقف شد؟
خبر اعزام اف- ۱۶های آمریکا به منطقه در حالی منتشر شد که با بررسی و رصد اخبار و تحولات چند هفته اخیر این سناریو پررنگ شده بود که آمریکا و اروپا میخواهند گزینه محدودسازی تنش را در قبال ایران دنبال کنند. آمریکا با پیگیری پلن C، گزینه محدودسازی تنش را در دستورکار دارد و تروئیکای اروپایی نیز اخیرا با انتشار بیانیهای در مورد ایران پس از نشست شورای امنیت به مناسبت پانزدهمین گزارش دبیرکل در مورد اجرای قطعنامه ۲۲۳۱ به طور ضمنی یا در پاراگرافهایی به صورت صریح از موضع محدودسازی تنش حمایت کرد. در بخشی از بیانیه اشاره میکند که ایران باید هرچه زودتر زمینه «محدودسازی تنش» را فراهم کند. اما کانون اصلی این محدودسازی تنش بحث هستهای را هدف قرار داده بود که دلیل آن نیز افزایش ذخایر غنیشده ایران است.
مسالهای که هم غرب را به دلیل کاهش زمان گریز هستهای ایران نگران کرده و هم فشار اسرائیل بر آمریکا را برای اقدامی علیه ایران افزایش داده است. این ادعاها در خصوص برنامه هستهای ایران در حالی مطرح میشود که مقامات ایران بارها اعلام کردهاند که جمهوری اسلامی ایران قصد ساخت بمب هستهای را ندارد. باوجودی که کانون محدودسازی تنش، مسائل هستهای عنوان شده اما این محدودسازی فقط محدود به یک حوزه نیست و طبق اخبار انتشار یافته مسائل مربوط به منطقه را نیز دربر میگیرد. زیرا از نظر اتاقفکرهای آمریکایی امروز پتانسیل منطقه برای درگیری بسیار بالا رفته است و بر اساس فهرست محرکها (TL) که گروه بینالمللی بحران در ماه مه منتشر کرد، ۴، ۵ منطقه به عنوان مناطق بحرانی معرفی شدند.
مناطق بحرانی منظور مناطقی است که امکان وجود جنگ محدود یا تصادم در آنها وجود دارد که در نهایت میتواند منجر به یک جنگ بزرگ شود. از جمله این مناطق بحرانی که در فهرست محرکها آمده است، مرز عراق و سوریه، بلندیهای جولان و شمال اسرائیل است. بنابراین با توجه به اینکه از نگاه غرب نقاط بحرانی در منطقه افزایش یافته است و هر درگیری حتی کوچکی ممکن است گسترش یابد و به یک نبرد بزرگ تبدیل شود، این وضعیت اقتضا میکند که گفتوگوهای محدودسازی تنش در این حوزه شروع شود. بنابراین تلاشها بر محدودسازی تنش یا همان پلن C و توافق ضمنی و جدید متمرکز شد؛ آمریکاییها این محدودسازی تنش را به پشتوانه پلن بی یا همان بازدارندگی دنبال میکنند؛ یعنی تهدید به استفاده از پلن بی و نه انجام آن.
برت مکگورک، هماهنگکننده کاخ سفید در زمینه خاورمیانه و شمال آفریقا، هم در مقالهای تاکید میکند این دیپلماسی همزمان با اعمال فشار است. پشتوانه مذاکرات مک گورک با علی باقری در ماه مه در عمان نیز همین بود.در چنین فضایی، روز جمعه یک مقام پنتاگون از ارسال یکسری تجهیزات به منطقه بهویژه اف- ۱۶ با هدف حفاظت از کشتیرانی بهخصوص در تنگه هرمز خبر داد.
معنای نخست: توقف محدودسازی تنش
حال پرسش مهمی که در این میان مطرح میشود، این است که معنای ارسال اف- ۱۶ها در مقطع کنونی به منطقه چیست؟ در بررسی این مساله سه معنا را میتوان مورد توجه قرار داد. اول اینکه شاید توافق ضمنی ایران و آمریکا به جایی نرسیده است که واشنگتن به چنین اقدامی روی آورده است. زیرا قرار بود این توافق ضمنی یا پلن سی همزمان در حوزه هستهای و منطقهای دنبال شود. بر این پایه میتوان این سناریو را مطرح کرد که مذاکرات محدودسازی تنش با مانع مواجه و متوقف شده است.صحبتهای روز یکشنبه جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا در این خصوص که فعلا تفاهمی میان تهران و واشنگتن شکل نگرفته، میتواند شاهدی بر این سناریو باشد.
معنای دوم: توافق فقط در حوزه هستهای
منابع اسرائیلی اخیرا اخباری منتشر میکنند مبنی بر اینکه توافق ضمنی بین ایران و آمریکا صورت گرفته و حتی به مراحل عملیاتی هم رسیده است. روز دوشنبه مشاور امنیت داخلی رژیم صهیونیستی در نشست محرمانهای با کمیته روابط خارجی و دفاعی کنست اشاره کرد که ایران مدتی است غنیسازی اورانیوم در سطحی را که از نظر آنها خط قرمز است، متوقف کرده است. ادعای این مقام ارشد اسرائیلی همان غنیسازی ۶۰درصد در ایران است. اگر طبق ادعای منابع اسرائیلی، توافق در حوزه غنیسازی عملیاتی شده باشد، میتوان به این نتیجه رسید که آمریکاییها و ایرانیها در حوزه هستهای توافقاتی داشتهاند اما به موضوعات منطقهای اشاعه پیدا نکرده است و اختلافات در این حوزه همچنان بین تهران و واشنگتن ادامه دارد و راز حضور اف- ۱۶ها در منطقه نیز به همین مساله بازمی گردد.
سومین معنا: بازدارندگی بدون افزایش تنش
سومین معنای فرستادن اف- ۱۶های آمریکایی به منطقه با توجه به ویژگیهای متوسط این جنگندهها در مقایسه با اف ۳۵ها یا بمبهای سنگر شکن میتواند این باشد که واشنگتن در حوزه بازدارندگی دست به اقدامی زده اما اقدامی که تبعات و پیامدهای تنشزا ندارد. زیرا ایالات متحده میتوانست به جای اف- ۱۶، بمبافکن سنگرشکن یا اف- ۳۵ به منطقه بفرستد که هر دو به لحاظ بازدارندگی پیامدهای بیشتری دارند. اما اینکه آمریکاییها ترجیح دادند برای نشان دادن عزم برای بازدارندگی یا آنچه تهدیدهای ایران در آبراههای بینالمللی میخوانند، اف- ۱۶ بفرستند، خود نشاندهنده آن است که واشنگتن ضمن علاقهمندی به بازدارندگی نمیخواهد سطح تنش با تهران افزایش پیدا کند. اگر این سناریو درست باشد چرا آمریکا این ملاحظه را دارد؟ در پاسخ میتوان اشاره کرد که شاید مذاکرات همچنان ادامه دارد و شاید برای امتیاز گرفتن از ایران از این اهرم فشار استفاده میکنند. احتمالا ایالاتمتحده برای فشار علیه ایران، کف و سقفی تعریف کرده و اگر از آن سقف فراتر برود، میداند که شاید منجر به افزایش تنش شود و مذاکرات برهم بخورد. در این بین سفر شب گذشته وزیر خارجه عمان به تهران نیز میتواند بیانگر آن باشد که مذاکرات احتمالا هنوز تداوم دارد.
پیام واشنگتن برای اعراب
عبدالرسول دیوسالار، استاد دانشگاه کاتولیکای ایتالیا در پاسخ به روزنامه «دنیای اقتصاد» در خصوص پیام اعزام اف-۱۶های آمریکا به منطقه گفت: «آمریکا اعلام کرده که این اقدام را با هدف تقویت توان بازدارندگیاش بعد از تحولات اخیر در آبراههای خلیجفارس انجام داده است.»دیوسالار درباره اهداف دیگر آمریکا توضیح داد: «شاید مهمترین پیام آمریکا از اعزام این جنگندهها نه برای ایران بلکه برای کشورهای عربی است. زیرا یکی از اعتراضات اصلی کشورهای عربی در خصوص اینکه آمریکا تعهداتش در منطقه را کاهش داده، بعد از آن بود که حوادثی برای کشتیها در سال ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ اتفاق افتاد و آمریکا اقدام جدی در آن مقطع برای مقابله با این وضعیت انجام نداد.»وی افزود: «اما به نظر میرسد امروز هم ارسال A-۱۰ و هم اف- ۱۶ برای اسکورت کشتیها شاید بیش از آنکه تاثیر عملیاتی روی ایران بگذارد، پیامی برای کشورهای عربی است مبنی بر اینکه بازدارندگی آمریکا برای حفاظت از منافع آنها در منطقه در حال تقویت است.»
دیوسالار درباره معنای این اقدام برای ایران نیز توضیح داد: «به هر حال اعزام این جنگندهها به منطقه یک اقدام بازدارنده است و ریسک هر اقدامی را بالا میبرد. زیرا اگر هم A-۱۰ و هم اف- ۱۶ها در منطقه باشند ایران باید این گزینه را در نظر داشته باشد که ممکن است با آمریکاییها درگیر شود.» این استاد دانشگاه، اقدام اخیر آمریکا را کوتاه مدت ارزیابی کرد و افزود: «بعید است آمریکاییها خواهان آن باشند که در بلندمدت این جنگندههایشان را در منطقه حفظ کنند و بنابراین آن را باید یک اقدام مقطعی برای تغییر محاسبات کشورهای عربی ارزیابی کرد که ممکن است آثار بلندمدت برای اعراب و آثار کوتاه مدت برای ایران یعنی کاهش تنش را به دنبال داشته باشد.»