هنرمند فرقی با کفاش و بقال ندارد

طهمورث می‌افزاید: «مشکل این است که کسی که در یک‌جایی به مسوولیتی می‌رسد، عواملی با خودشان دارند و وقتی روی کار باشند منافع همان اطرافیان تامین است و بقیه بی‌کار می‌مانند. باور کنید آدم روی حصیر با یک خانه خیلی کوچک می‌تواند راحت زندگی کند، به شرط آنکه وجدان راحتی داشته باشد و این خیلی لذت‌بخش است، آن خانه‌های ۶۰۰متری به چه کاری می‌آید؟ مگر چقدر جا برای خوابیدن لازم است؟ این موارد کمبود دوران کودکی است که می‌خواهیم پز بدهیم. اما اگر به آن عقده‌ها آگاه باشیم می‌توانیم کنترلشان کنیم و این حرف من نیست، حرف روانشناسان بزرگی مثل فروید است، اما ما حتی حاضر نیستیم کاوش کنیم که مشکل از کجاست.»

او درباره رمز موفقیت در کار حرفه‌ای می‌گوید: «کسانی که در کار هنری و بازیگری هستند باید یک‌سری موارد را رعایت کنند تا به موفقیت برسند. در گام اول اینکه مطالعه زیادی درباره ریاضی، علوم، تاریخ، فلسفه، روانشناسی، جغرافیا و در واقع همه چیز داشته باشند. به این خاطر که وقتی روی این موارد اشراف داشته باشیم می‌توانیم کاراکتر خود را پیدا کنیم. وقتی کاراکتر خودمان را پیدا کنیم، مقابل خودمان می‌نشانیمش و آن را در شخصیت همه این چند میلیارد آدم پیدا می‌کنیم. چه کسی می‌گوید آن اخلاق بد را من ندارم، من هم جانی‌ام، هم قاتل، هم دزد، هم جراح، هم روانی، همه چیز هستم. زمانی که نسبت به آن ویژگی اطلاع پیدا کردم، آن را در خودم پیدا می‌کنم و چون دوست دارم که آن‌گونه نباشم وقتی آن را بروز می‌دهم برایم لذت‌بخش است بعد شما در نقشم من را آدم بد و منفی می‌بینی و امکان دارد ناسزا هم بگویی که این هیچ اشکالی ندارد. در اصل اگر بیننده به خاطر دیدن آن نقش منفی به من ناسزا می‌گوید، در واقع به آن خصلت منفی و درونی خودش هم ناسزا می‌گوید.»

این بازیگر با کارگردان‌های مطرحی همکاری کرده است اما از میان آنها به مهرجویی علاقه‌ ویژه‌ای دارد. او در این باره توضیح می‌دهد: «مهرجویی تنها کارگردانی بود که وقتی می‌آمد یک برگه آچهار دستش بود و کار را دکوپاژ کرده بود و کار را مونتاژشده ضبط می‌کرد. کارگردان فقط در نظر گرفتن خط فرضی نیست، اینکه یک کارگردان بتواند بازیگر را راهنمایی کند ملاک است. بازیگردان هیچ معنایی ندارد، کارگردان نهایتا می‌تواند دستیار داشته باشد که او هم باید فضای ذهنی کارگردان را بداند. مهرجویی چون می‌دانست چه چیزی می‌خواهد و می‌دانست جملاتش چه معنا و مفهومی را منتقل می‌کند، کارهایش را تک‌دوربین می‌گرفت.»

طهمورث درباره شیوه کار خودش توضیح می‌دهد: «شاید این ایراد من باشد، اما نکته‌ای که وجود دارد این است که من کاری با حرف کارگردانان ندارم و کاری را که بخواهم انجام می‌دهم، البته به نحوی انجام می‌دهم که ۱۰۰درصد مورد پذیرششان باشد. یادم است سر «نابرده رنج» یک سکانسی بود که من باید از مرز رد می‌شدم، به آقای بذرافشان گفتم یک خواهشی ازت دارم، می‌خواهم یک کاری انجام دهم، یک‌بار هم بیشتر انجام نمی‌دهم و شروع کردم به آن کارها و لذت برد و اصلا کات نکرد، کارگردان درک می‌کند و این را می‌پذیرد.»

او درباره وظیفه هنرمندان در جامعه می‌گوید: «هنرمند هیچ فرقی با کفاش و بقال و نجار ندارد. نباید او را از جامعه جدا کرد. اگر هم انتظاری وجود دارد، از کل جامعه است. ما نباید توقعمان را روی یک آدم معطوف کنیم. انجام کار هنری به معنای درست آن بسیار کار سخت و دشواری است. هنرمند اگر به معنای واقعی کلمه هنرمند باشد امکان ندارد صبح به صبح که اخبار را می‌شنود گریه‌اش نگیرد.»

طهمورث با ورزش هم رابطه نزدیکی دارد. او پیش از بازیگر شدن یک دوره‌ای در تیم راه‌آهن توپ می‌زد برای همین در فوتبال دیدگاه‌هایی دارد به ویژه از حذف فردوسی‌پور از برنامه نود بسیار دلخور است و معتقد است مسوولان در این زمینه اشتباه کرده‌اند. او می‌گوید: «مسوولان نه تنها الان، بلکه یک دقیقه بعد از حذف این برنامه تا صد سال دیگر باید عذرخواهی کنند. من نمی‌دانم به چه دلیل این اتفاق افتاد، اما به هر دلیلی که باشد، یک آدم در حال ساخت برنامه است، با او چه کار دارید؟ به شما توهین کرده؟ وارد سیاست شده؟ اقتصاد را منحل کرده؟ چه کار کرده است؟ حالا بدتر از حذف عادل، آدمی است که جای او می‌نشیند، اگر کسی جای آن فرد ننشیند، مسوولان می‌گویند ببخشید اشتباه کردیم و فرد را سرکار برمی‌گردانند، اما هنوز نمی‌گویند اشتباه کردیم.»