روزی که ملاقلیپور قهر کرد
امروز سالروز تولد آتنه فقیهنصیری است
او درباره همکاری با مرحوم رسول ملاقلیپور تعریف میکند: «از فیلم سینمایی «مزرعه پدری» یک خاطره خیلی وحشتناک دارم، البته خودم هم در این موضوع سادگی کردم. ماجرا از این قرار بود که در آن زمان سریال «پاورچین» به کارگردانی مهران مدیری از تلویزیون پخش میشد و چند نفر از دوستانم که در آن پروژه نیز بودند از دوستیشان با من استفاده کردند و در روزی که من در حال استراحت بودم از پروژه «پاورچین» با من تماس گرفتند و از من خواستند در یک قسمت از آن مجموعه بهعنوان هنرپیشه میهمان حضور پیدا کنم. بعد از اتمام کار به منزل آمدم فردای آن روز رأس ساعت ۷ صبح تلفن منزلم زنگ خورد و به روی پیغامگیر رفت که به یکباره دیدم صدای مرحوم رسول ملاقلیپور میآید که پای تلفن دارد داد میزند و ازآنجاکه همیشه مرا به عنوان دختر صدا میزد، میگفت دختر این چه کاری بود کردی، رفتی توی این کار مهران مدیری و فیلم مرا ول کردی. من از ترس داشتم میمردم واقعا. از ترسم تلفن را جواب ندادم و بعد از آن عصری دستیارشان با من تماس گرفت و گفت: فردا ماشین دنبال شما میآید تا سر صحنه فیلمبرداری حاضر شوید. خدا میداند با چه حالی فردای آن روز سر صحنه فیلمبرداری حاضر شدم و بهدلیل این اتفاق وی یک هفته با من قهر بود، باور کنید یک هفته با من صحبت نکردند. در طول این یک هفته زمانی که قرار بود در مقابل دوربین ایفای نقش کنم و کارهایی را انجام بدهم آقای ملاقلیپور نکاتی را که قرار بود به من بگوید به دستیارش میگفت و آنها به من منتقل میکردند تا اینکه هنگام فیلمبرداری یکی از همین سکانسها نکتهای را میخواستند به من بگویند که حرف هم را متوجه نمیشدیم؛ چراکه ایشان به دستیارشان میگفت و دستیارشان به من منقل میکرد و من دوباره سوالی داشتم به دستیارشان میگفتم تا او به آقای ملاقلیپور بگوید و هیچکدام با هم بهطور مستقیم صحبت نمیکردیم تا اینکه در نهایت دستیار آقای ملاقلیپور گفت تورو خدا بیایید با همدیگر حرف بزنید و آشتی کنید و من دیگر نمیدانم که چکار باید بکنم. خلاصه در همین فضا بود که دوباره با هم آشتی کردیم.»