تجارت با ریاض به روایت یک تاجر

 این روزها حجم مطالبی که درباره دوستی تهران- ریاض مطرح می‌شود بسیار زیاد است، اما روایت فعالیت اتاق بازرگانی در سال‌های قبل در عربستان، خواندنی است. حکایت رئیس اتاق بازرگانی کاشان- اتاقی که به‌عنوان اتاق معین عربستان انتخاب شده‌است-از تجربه تجارت با این کشور خواندنی است. محمود تولایی که اکنون نیز نقش فراهم‌کردن روابط تجاری اتاق بازرگانی به او محول شده‌است مشاهدات خود را از آنچه بر تجارت دو کشور با محوریت اتاق بازرگانی گذشته در گفت‌وگویی با «دنیای‌اقتصاد» تشریح کرده‌است.

 در این روایت از تاریخ روابط تجاری ایران و عربستان، بیش از هر چیز یک نکته است که به چشم می‌آید؛ در هر دو برهه‌‌‌‌‌ای که روابط سیاسی دو کشور قطع‌شده، آغاز دوباره آن را زودتر، اعضای اتاق بازرگانی آغاز کرده‌‌‌‌‌اند. در دوره نخست، پیش از آنکه سفارت‌‌‌‌‌های دو کشور گشوده شود، هیاتی از اتاق بازرگانی به عربستان می‌رود و آرام‌آرام باب گشایش روابط را باز می‌کند. این‌بار نیز جز این نبوده‌است. هنوز دو کشور سفارت‌‌‌‌‌خانه‌‌‌‌‌ها را باز نکرده و خیلی پیش از آنکه به شکل رسمی بحث آغاز روابط دو کشور مطرح شود، تجارت، این‌بار نیز با محوریت اتاق بازرگانی، راه خود را آرام به‌سوی ریاض پیدا کرده بود. نکته دیگر مربوط به ذات صلح‌‌‌‌‌دوست بازرگانی است که در‌برابر امواج سیاست آسیب‌‌‌‌‌پذیر است و از این‌رو همیشه سیاستمداران معقول و صلح‌طلب را حمایت می‌کند. پیش از وقایع منجر به تیره شدن روابط ایران و عربستان، مرکز تجاری ایران با حضور فعالان اتاق در عربستان مشغول گسترش روابط فی‌مابین بود؛ در این روایت به‌وضوح می‌توان دید که سیاست‌های تقابل‌‌‌‌‌گرایانه دولت‌های نهم و دهم چگونه حیات تجاری مردمان را حتی در کشوری دیگر مختل کرد، به‌گونه‌ای‌که حتی با روی کار آمدن دولتی با رویکرد متفاوت نیز تغییری در آن ایجاد نشد. در نهایت نیز روایت این بازرگان صلح‌‌‌‌‌طلبانه است. راوی این مطلب می‌گوید چندان مهم نیست که در رابطه خود با عربستان به سود بیندیشیم، مهم است که با ایجاد روابط تجاری از تنش‌های قومیتی، مذهبی و سیاسی بکاهیم.

 دو کشور ایران و عربستان فراز و فرود بسیار داشته‌اند؛ سوای از جنبه سیاسی این پایین و بالاها، از نظر تجاری روابط دو کشور چه مسیری را  پیموده است؟

روابط ما با عربستان با تمام همسایه‌های دیگر متفاوت است؛ ما پیش از این نیز دوره‌‌‌‌‌ای از قطع روابط را تجربه کرده بودیم. بعد از جنگ و در دوره آقای هاشمی اتاق‌های بازرگانی پیشگام شدند و قبل از آنکه روابط دیپلماتیک آغاز شود، با آقای خاموشی و هیاتی که من نیز در آن حضور داشتم به عربستان رفتیم و پیش از آغاز روابط سیاسی روابط تجاری را برقرار کردیم. این تجربه بسیار مثبت بود و سبب ایجاد زیرساخت‌های مناسبی، از جمله ایجاد یک مرکز تجاری در عربستان شد.

در این مرکز، تجار و تولیدکنندگان فعالیت می‌کردند و سرمایه‌گذاری‌های مختصری نیز انجام گرفت و اقامت در این کشور صورت‌گرفت.

 نتیجه این استارت اولیه به کجا رسید؟ هیچ‌وقت اتاق مشترک ایران و عربستان تاسیس شد؟

بعد از این تجربه اولیه شورای اتاق مشترک ایران و عربستان در اتاق ایران تاسیس شد. شرایط بسیار خوب پیش‌می‌رفت و ظرفیت بسیار بالایی به چشم می‌‌‌‌‌آمد و این روند تا پایان دولت هشتم نیز ادامه داشت، اما در دولت بعد متاسفانه سوءتفاهم‌‌‌‌‌های داخلی خود را به مسائل بین‌المللی و منطقه‌ای تعمیم دادیم و این سوءتفاهم‌ها هر روز عمیق‌‌‌‌‌تر شد تا جایی‌که سایه آن بر روابط تجاری افتاد؛ نه فقط روابط تجاری که مسائل امنیتی و مذهبی ما را هم متاثر کرد‌‌‌‌‌.

 این ظرفیت‌هایی که اشاره کردید مربوط به مثلا افزایش سطح روابط تجاری بود؟ منظور اینکه ظرفیت به‌نوعی بالقوگی و پتانسیل را القا می‌کند؛ اینطور بود یا بالفعل نیز اتفاق‌هایی افتاد؟

ببینید ما در این دوران توانستیم توافق‌نامه‌‌‌‌‌ها و تفاهم‌نامه‌‌‌‌‌های بسیار خوبی را به سرانجام برسانیم که در مجلس نیز به تصویب رسید. ما بدوا یک تفاهم‌نامه همکاری عمومی داریم که حوزه‌های اقتصادی، بازرگانی، سرمایه‌گذاری، علمی، فرهنگی، ورزشی و جوانان را شامل می‌شود و بسیار جامع است. این بستر بسیار خوبی است که می‌توان ذیل آن تفاهم‌نامه‌‌‌‌‌های دیگری را به امضا رساند. اگر مطلع باشید در چین اصلا قرار شد روابط بر مبنای احیای همین تفاهم‌نامه انجام بگیرد. در سال‌۸۰ ما حتی توافق‌نامه امنیتی با عربستان برقرار کردیم. در این توافق نامه تمامی تهدیدات منطقه‌ای و داخلی و بین‌المللی را در آن درنظر گرفته و برای آن نقشه‌راه ترسیم کردیم.

Img20170123101953756 copy

 در شورایی که اشاره کردید؛ شورای اتاق عربستان چه کسانی فعالیت داشتند؟

در این شورا مرحوم عسگراولادی، علا میرمحمدصادقی، ابراهیم جمیلی و آقای قصاعی و من حضور داشتیم. حضور من در عربستان بیشتر از بزرگانی بود که یاد شد و این شورا فعالیت مناسبی داشت اما در دوره دولت‌های نهم و دهم فضا به‌سوی سوءتفاهم رفت.

بد نیست بدانید که سفر حجی هم آقای احمدی‌‌‌‌‌نژاد به عربستان انجام داد، اما هیچ کمکی به توسعه روابط نکرد. شرایط آنقدر نامساعد بود و چنان فضای تعامل را تیره کرده بود که کار با یک سفر روال مناسب پیدا نمی‌کرد.

 بعد از تیره‌شدن روابط، دفتر بازرگانی ایران در عربستان فعال ماند یا تعطیل شد؟

آن دفتر فعال بود اما به‌شدت محدودیت برای آن ایجاد شد. دیگر شرایط و موقعیت قبل را نداشتیم، نمی‌توانستیم نیروهای خودمان را حفظ کنیم و حتی برای رفت و آمد آنها با مشکل مواجه بودیم. دولت عربستان؛ در واقع رویکردی متقابل را پی گرفت و به شکل دیگر انجام می‌داد، اما همزمان رفت و آمد اتباع دو کشور از دو طرف برقرار بود. از این‌سو عمره‌گذاران و از طرف دیگر شیعیان منطقه شرقیه عربستان به مشهد و عتبات ایران سفر می‌کردند، اما به هر جهت تحلیل رفته بود. اگر از من بپرسید‌تیرگی روابط ما از کجا آغاز شد آن را به ۱۰، ۱۲ سال‌پیش مربوط می‌دانم نه مدت اخیر. این اتفاق آخر در حقیقت تیر خلاص بود به روابط در حال احتضار دو کشور.

 دولت یازدهم که سر کارآمد تغییری در شرایط ایجاد نشد؟ به هرحال رویکرد ایشان متفاوت بود.

نخیر. تفاوتی نکرد، چون در این مدت اتفاقات دیگری نیز رخ‌داد و به مشکلات پیشین اضافه شد، به‌ویژه اتمسفر بین‌المللی علیه ایران بسیار موثر بود. تحریم‌های جهانی و مسائلی که نیاز به توضیح ندارد جوی دوقطبی ایجاد‌کرده بود که با تعویض دولت هم تغییری در رویکرد تقابلی ایجاد نکرد.

 دفتر چه شد؟

دفاتر تجاری ما از یکی دو سال‌پیش از آن که روابط دیپلماتیک قطع شود تعطیل شد و امکان ادامه فعالیت میسر نشد.

 یعنی روابط تجاری به کل قطع شد؟

نخیر، ما صادرات انجام می‌دادیم اما آن‌هم دیری نپایید که به صفر رسید.

 پس از اینکه مذاکرات دو کشور آغاز شد، یعنی در این مدت اخیر، بحث فعالیت تجاری نیز مطرح بود؟

بله. تحلیل ما یا حداقل من در بخش تجاری از حدود یک سال‌و نیم پیش این بود که باید این روابط را زنده کرد‌‌‌‌‌.

با رویکرد دولت سیزدهم مبنی‌بر ارتباط با همسایگان ما نیز پیگیر زنده‌کردن روابط تجاری شدیم، از همین‌رو و با توجه به سابقه، مسوولیت اتاق معین عربستان را در اتاق بازرگانی به اتاق کاشان واگذار کردند و از همان یک سال‌و نیم پیش کم‌‌‌‌‌کم فعالیت را آغاز کردیم.

 به چه معنی؟ یعنی مذاکرات تجاری آغاز شد؟

از حدود یک سال‌پیش ما جلساتی با آقای پیمان‌‌‌‌‌پاک داشتیم به این هدف که برقراری مجدد ارتباط تجاری دو کشور را تشویق کنیم. اگر به آمار نگاه کنید سطح روابط به صفر رسیده بود اما در یک سال‌گذشته در حوزه‌هایی که مزیت نسبی ما بسیار بالا بود کم‌‌‌‌‌کم کالاهای ما به‌سوی عربستان روانه شد. آخرین جلسه‌‌‌‌‌ای که به شکل جدی به این موضوع پرداخته شد، در بهمن ماه بود که با آقای پیمان‌پاک صحبت کردیم و بنا شد مکاتبات اتاق ایران و اتاق عربستان برقرار شود و مساله‌ای که جناب شافعی جدیدا مطرح کردند، نامه‌‌‌‌‌ای است که در اصل در اسفند ماه ارسال شد و این امر متصل شد به توافقی که با محوریت چین میان دو کشور برقرار شد. ما مشتاق بودیم که این روابط زودتر از این‌ها پا بگیرد. قرار شد ما همگام با وزارت‌خارجه حرکت کنیم و به هرحال به هدف رسیدیم. باید از اقدامات بسیار خوب وزارت‌خارجه در این زمینه یاد کرد؛ ما نیز باید همزمان پیگیر برقراری و گسترش ارتباطات تجاری دو کشور باشیم تا این حرکت کامل به پیش‌رود.

 اولین اقدامات بخش خصوصی در این زمینه چه بوده‌است؟

هدف ما در بخش تجارت گسترش مبادلات از طریق افزایش سطح مراودات هیات‌‌‌‌‌های تجاری و بر‌‌گزاری نمایشگاه‌‌‌‌‌های تجاری است. خرسندیم که همه طرف‌‌‌‌‌ها و همسایگان ایران نیز از این مساله راضی هستند؛ امروز تنها دشمنان قسم‌خورده ایران هستند که از دوستی دو ملت نارضایتی دارند. افسوس ما فقط این است که این اتفاق چرا زودتر نیفتاد.

 تصور می‌کنید در این دوره رابطه دو کشور، دولت آقای رئیسی نقشی اساسی به اتاق و بخش‌خصوصی محول کند؟

دولت آقای رئیسی عزم جزمی برای گسترش روابط با همسایگان به‌ویژه عربستان دارد و در وزارت‌خارجه ایشان هم مساله خوب پیگیری می‌شود. آقای صفری در وزارت‌خارجه و آقای پیمان‌پاک در توسعه‌تجارت فعالیت قابل‌تقدیری انجام می‌دهند و تجارت خارجی ایران را با جدیت دنبال می‌کنند و شاید این بخش‌خصوصی است که باید خود را به این حرکت برساند و تطابق پیدا کند، اما باید این نکته را گوشزد کرد که عربستان تفاوت‌‌‌‌‌هایی عمده با مثلا قطر، امارات و عمان دارد.

 به چه معنی؟

به این معنی که هم از نظر جمعیتی و هم از منظر جایگاه منطقه‌ای و نیز نقشی که در جهان‌اسلام دارد قابل‌قیاس با دیگر کشورهای منطقه نیست. مثلا هنگامی که روابط ما با عربستان تیره یا قطع شود، ناخواسته بخشی از جهان عرب را نیز در تقابل با خود خواهیم دید و برعکس. سایه عربستان بر دولت‌های منطقه سنگین است.

نکته دیگر ترکیب جمعیتی عربستان است. ما تقریبا در همه کشورهای اطراف مهاجران قدیمی ایرانی داریم، اما تعداد این مهاجران در عربستان شاید از همه کمتر باشد و حتی قابل‌ذکر نباشد. وسعت، منابع مالی و تاثیرگذاری آن در بازارهای جهانی نیز قابل‌ملاحظه است.

 آن شورایی که فرمودید در عربستان فعال بود آیا بار دیگر شروع به‌کار می‌کند؟ اعضای آن درصورت شکل‌‌‌‌‌گیری چه کسانی هستند؟

ما باید بار دیگر نظیر آن شورا را زنده کنیم و تجدید آن در اتاق مستلزم این است که اشخاص حقیقی و حقوقی که با عربستان تعامل داشته‌اند در آن حضور پیدا کنند. ما در حال شناسایی افراد هستیم و فراخوان آن را نیز خواهیم داد.

 آیا تفاوتی در شرایط ایجاد شده‌است که مستلزم تغییر رویکرد یا نحوه فعالیت اتاق در عربستان باشد؟

قطعا شرایط تغییر کرده و لازمه فعالیت تجاری در این شرایط تطبیق با آن است. عربستان امروز رفرم‌‌‌‌‌هایی در حوزه‌های اجتماعی داشته که بر اساس آن محدودیت‌ها در آن کمتر شده‌است. همچنین برنامه ۲۰۳۰ عربستان به‌گونه‌ای است که اگر ایران بتواند نقشی در آن داشته باشد بسیار مفید است.

 ایران چه چیزی برای عرضه دارد و در مقابل چه چیزی می‌تواند دریافت کند؟

نکته مهم برای تجارت این است که هدف اخیر عربستان تمرکز بر دریای سرخ و خارج‌شدن از یک کشور محدود و منطقه‌ای‌شدن است. عربستان در زمانی‌که ما در آن حضور داشتیم می‌‌‌‌‌دیدیم که برنامه‌های توسعه خود را حتی زودتر از موعد تمام می‌کند؛ یعنی باید هر برنامه‌‌‌‌‌ای را در آن جدی گرفت.

 اتاق معین به چه معنا است؟ یعنی اکنون شما چه وظیفه‌‌‌‌‌ و راهبردی که مربوط به اتاق بازرگانی باشد پیش‌رو دارید؟

اتاق معین جایی است برای رصد‌کردن کشور هدف تا مقدمات مبادله را شروع کند. من یک تجربه دیگر نیز در همین زمینه داشته‌‌‌‌‌ام و مسوولیت اتاق معین ویتنام به اتاق کاشان محول شد.

هیات‌‌‌‌‌های تجاری را به این کشور فرستادیم، در دو سه نمایشگاه مشارکت کردیم و برنامه سفر رئیس اتاق را ترتیب دادیم که در آن با رئیس‌جمهور این کشور دیدار انجام شد و تجارت کم‌‌‌‌‌کم برقرار شد. به‌جایی رسیدیم که ۴۰، ۵۰تاجر برای تجارت با ویتنام گردهم آمدند و شورای اتاق ویتنام برقرار شد. معین به‌معنای کمک‌کننده است و کار آن‌هم مطابق همین معنی است.

روابط با ویتنام دو سال‌طول کشید تا به مرحله‌‌‌‌‌ بلوغ رسید، اما در مورد عربستان چون روابطی از پیش موجود بوده‌است شاید این زمان کمتر باشد که بتوانیم زودتر شرایط تجارت را مهیا کنیم‌‌‌‌‌ و مبادلات انجام شود.

عربستان را باید از منظر تجارت بار دیگر ارزیابی کنیم و متوجه باشیم که با کشور قدرتمندی روبه‌‌‌‌‌رو هستیم. نرخ تورم و بیکاری این کشور بسیار پایین است.

از منظر تجاری نیز تصورات معمول را باید اندکی تغییر دهیم. عربستان عراق نیست؛ مثلا ما فکر می‌کنیم می‌توانیم کالای کشاورزی به عربستان صادر کنیم. نه واقعا.

من خاطرم هست که اواخر کار ما اصلا رقم قابل‌توجهی گندم از این کشور وارد می‌کردیم. من این تصور اشتباه را درمیان تجار هم مشاهده می‌کنم.

 مساله همین‌جا است؛ اگر درست عرض کنم بازار عربستان بازار پیچیده و با حضور کشورهای قدرتمند است. ایران چه چیزی برای عرضه به این کشور دارد و چه مسیری برای تجارت باز است؟

دقیقا. بازار عربستان بازار سختی است. این تصور که عربستان مثلا بازار کالاهای مصرفی است را باید کنار گذاشت. عربستان امروز کشوری صنعتی است.

واقع امر این است که نمی‌شود با صیفی و محصولات کشاورزی به آن ورود کرد؛ خودرو که اصلا امکان شکوفایی در بازار این کشور را ندارد. شاید برای نمونه کاشی و سرامیک ایران شانسی در این بازار داشته باشد. مهم‌تر از همه این است که باید به مبادله بیندیشیم.

این تصور غلط را باید کنار گذاشت که در تجارت با یک کشور باید حتما جهت سود به سمت ما باشد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.

می‌توانیم با عربستان به‌گونه‌ای وارد تجارت شویم که برخی از نیازهایی که اکنون از چین تامین می‌شود را از عربستان وارد کنیم.

در نهایت تمام تلاش ما باید این باشد که روابط حسنه را در اولویت قرار دهیم. هر کاری در جهت ثبات روابط باید مورد استقبال ما باشد‌‌‌‌‌. توریسم یکی از راه‌‌‌‌‌های همکاری تجاری است. به‌نظر من جای همکاری تجاری هست، اما باید واقع‌‌‌‌‌بین باشیم و توقع زیاد را کنار بگذاریم.