آنها همچنین در نامه خود بیان کرده بودند که «در ادامه با عنایت به تداوم این عرضه‌ها در سایر شرکت‌های خودروسازی باعث افزایش درآمد حاصل از فروش، خروج از زیان و به‌تبع آن افزایش تولید خودرو به‌علت مقرون‌به‌صرفه بودن خواهیم بود.‌» و در نهایت ابراز امیدواری کرده بودند که «روند عرضه خودرو در بورس‌کالا ادامه‌‌‌‌‌‌‌دار باشد و سایر محصولات گروه خودرو با کشف نرخ بر اساس عرضه و تقاضا در بورس‌کالا ادامه یابد و منافع جمعی بر پایه شفافیت حاصل شود.‌»

در ادامه واکنش‌ها به عرضه خودرو در بورس‌کالا، رضا کاشف در صفحه توییتر خود نوشت: «کشف قیمت یک خودرو، فقط یک خودرو، در بورس‌کالا زیر قیمت بازار، گره‌‌‌‌‌‌‌ای از مشکل اختلاف قیمت کارخانه تا بازار را باز ‌نخواهد کرد؛ مادامی‌‌‌‌‌‌‌که شکاف تقاضا پر نشود، در این‌صورت تنها کمی از سود معاملات سفته‌‌‌‌‌‌‌بازی کم می‌شود و نفعی برای تولید ندارد.‌»

او همچنین در توییت دیگری نوشت: «لازم به ذکر نیست که به لطف سیاست‌های تقویت انحصار توسط دولت طی پنج‌دهه اخیر، قیمت فروش خودروسازان ایرانی چندبرابر قیمت جهانی خودروی متعارف است.‌»

همایون دارابی هم در همین رابطه نوشت: «خودرو زیر قیمت بازار در بورس‌کالا کشف قیمت شد؛ عرضه اول هم همین اتفاق افتاد. این مساله نشان می‌دهد مکانیزم بورس می‌تواند باعث کاهش قیمت و رسیدن سود واقعی به شرکت‌ها و دریافت شفاف حقوق دولتی شود. شفاف‌سازی تنها به زیان دلال‌‌‌‌‌‌‌ها و مسوولان مرتبط با آنهاست.‌»

سوژه دیگری که در جمع توییتری بورسی‌‌‌‌‌‌‌ها و اقتصادی‌‌‌‌‌‌‌ها همچنان مورد‌توجه است، بحث برجام و سرانجام آن است. دیروز اردشیر سنایی، استاد دانشگاه در صفحه توییتر خود به مساله‌‌‌‌‌‌‌ای اشاره کرد که مدت‌‌‌‌‌‌‌هاست فعالان اقتصادی و سیاسی درباره آن صحبت می‌کنند؛ بی‌اعتنایی جامعه نسبت به سرانجام برجام. او در توییتر خود نوشت: «شاید حساسیت اجتماعی درباره برجام کم نشده باشد اما اعتماد و اعتقاد به اینکه دیگر حتی برجام هم نمی‌تواند کشور را نجات دهد، گسترش یافته و این بسیار خطرناک است.‌»

 این مساله مدت‌‌‌‌‌‌‌هاست که ذهن فعالان اقتصادی و سیاسی را به خود درگیر کرده است و حالا با بالاگرفتن گمانه‌‌‌‌‌‌‌زنی‌‌‌‌‌‌‌های برای به نتیجه رسیدن برجام، بیش از هر زمان دیگری در شبکه‌‌‌‌‌‌‌های اجتماعی و گروه‌های پیام‌رسان تلگرام به آن پرداخته می‌شود. غالب صحبت‌هایی که در این‌باره مطرح می‌شود از این قرار است که وجود تورم افسارگسیخته، گرانی‌‌‌‌‌‌‌ها، قطعی‌‌‌‌‌‌‌های برق و آب و... جزو عواملی هستند که برای مردم ملموس هستند و آنها در طول زندگی روزمره درک می‌کنند. به اعتقاد آنها تا وقتی که برجام و نتایج آن در زندگی روزمره مردم قابل‌لمس و درک نباشد، نگاهشان به این توافق بین‌‌‌‌‌‌‌المللی مثبت نخواهد شد. بحث دیگری هم که در این رابطه بیان می‌شد به مساله گرانی‌‌‌‌‌‌‌ها و مشکلات داخلی چون قطعی‌‌‌‌‌‌‌های برق و آب و عدم‌وجود مدیران متخصص در برخی از حوزه‌‌‌‌‌‌‌های شهری و اقتصادی مربوط بود. به اعتقاد مطرح‌کننده‌‌‌‌‌‌‌های این موضوع، برخی از مشکلات و اتفاقات هیچ ارتباطی با برجام و سرانجام آن ندارد و باید نگاه داخلی به رفع مشکلات حل شود تا برای مردم بهبود شرایط و تغییر نگاه در سیاستگذاری قابل‌لمس باشد.

مساله دیگری که در فضای توییتر فارسی مطرح می‌‌‌‌‌‌‌شد، مربوط به جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت سیزدهم بود. جلسه‌‌‌‌‌‌‌ای که در آن به‌منظور ارتقا و بهبود شاخص‌‌‌‌‌‌‌های سرمایه‌گذاری و برای جلوگیری از روند خروج سرمایه از کشور، بسته سیاست‌های جلوگیری از خروج سرمایه از کشور تصویب شد، اما فعالان اقتصادی و سیاسی و حتی اجتماعی نگاه مثبتی به این طرح نداشتند. آنها آن را در حد یک شعار می‌‌‌‌‌‌‌خواندند و اینطور می‌نوشتند که در فضای سیاستگذاری که قوانین یک‌شبه تغییر می‌کند و داد فعالان حوزه‌‌‌‌‌‌‌های مختلف مخصوصا اقتصادی از دخالت‌‌‌‌‌‌‌ها و دستورها درآمده است، چنین طرحی مثل قانون‌گذاری در حباب است.

به اعتقاد آنها تا زمانی‌که سیاستگذار از دخالت‌‌‌‌‌‌‌ها و دستورهای پی‌درپی دست نکشد و تا زمانی‌که قوانین را یک‌شبه وضع نکند و یا تغییر ندهد، فضای سرمایه‌گذاری در کشور نه‌تنها امن نخواهد شد بلکه روزبه‌روز شاهد خروج سرمایه‌‌‌‌‌‌‌های بیشتری از کشور خواهیم بود. مساله دیگری که در این رابطه به آن اشاره می‌‌‌‌‌‌‌شد، بحث اینترنت بود. کاهش سرعت اینترنت به‌طور محسوس در روزهای گذشته و عدم‌دسترسی برخی از کاربران در نقاط مختلف کشور به شبکه‌‌‌‌‌‌‌اجتماعی اینستاگرام، از جمله موضوعاتی بود که افرادی در این رابطه؛ یعنی جلوگیری از خروج سرمایه‌‌‌‌‌‌‌ها از کشور به آن اشاره می‌کردند.

به اعتقاد آنها سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذار امنیت و ثبات می‌خواهد اما در شرایطی که این دو را ندارد و از طرفی به‌نظر می‌رسد که راه‌‌‌‌‌‌‌های دسترسی به اینترنت در حال بسته‌شدن هستند، نمی‌توان انتظار داشت که سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذار شعارها و آرمان‌‌‌‌‌‌‌های سیاستگذار را باور کند. شعارها و آرمان‌‌‌‌‌‌‌هایی که برخلاف فضای واقعی و اعمال سیاستگذاران است.

از دیگر موضوعاتی هم که در جمع توییتری بورسی‌‌‌‌‌‌‌ها و اقتصادی‌‌‌‌‌‌‌ها مورد‌توجه قرار گرفته بود درباره بودجه مسوولیت اجتماعی وزارت نفت بود. بودجه‌‌‌‌‌‌‌ای که باید صرف مناطق محروم نفت‌خیز می‌‌‌‌‌‌‌شده اما در محل‌‌‌‌‌‌‌های دیگری خرج شده است.