آیا مردم ایران در خصوص فرهنگ مصرف زعفران آموزش دیده‌‌‌اند؛ اما برای مصرف آب آموزش ندیده‌‌‌اند؟ چگونه است که در مصرف زعفران، هر مصرف‌کننده‌ای، از هر طبقه اجتماعی و اقتصادی، دقت عمل به خرج می‌دهد؛ اما برای مصرف آب این دقت عمل را ندارد؟ مصرف‌کننده همان مصرف‌کننده است؛ پس علت این تفاوت رفتار در کجاست؟  علم اقتصاد در نظریه‌‌ اقتصاد خرد، در خصوص رفتار مصرف‌کننده کاربستی را ارائه می‌دهد. این کاربست ادعا دارد که نظریاتش جهان‌شمول است. در واقع برایش فرقی ندارد که مصرف‌کننده در اروپا زندگی می‌کند یا در خاورمیانه. همچنین برایش فرقی نمی‌‌‌کند که فرد دارای چه سطحی از تحصیلات است یا از چه طبقه اقتصادی و اجتماعی است.

در کاربست تحلیلی نظریه رفتار مصرف‌کننده، رفتار مصرف‌کننده یک رویه کلی دارد. طبق این رویه، هرچه قیمت کالایی کمتر باشد، مصرف آن کالا افزایش خواهد یافت و برعکس. حال سوالی که مطرح می‌شود، این است که این قیمت را براساس چه مکانیزمی تعیین می‌‌‌کنیم؟ پاسخ نظریه اقتصاد خرد برای این امر، مکانیزم عرضه-تقاضاست. اگر در کارکرد این مکانیزم قدری عمیق‌‌‌تر شویم، متوجه می‌شویم که قیمت برآوردی در این مکانیزم، نشانگر میزان فراوانی و کمیابی آن کالاست. در این مکانیزم هرچه کالایی کمیاب‌‌‌تر باشد، قیمت آن بالاتر خواهد بود. این امر موجب می‌شود کالای کمیاب‌‌‌ به نحوی تخصیص یابد که در مصرف آن اتلافی صورت نگیرد.

حال اگر قیمت کالا را پایین‌‌‌تر از قیمت حاصل‌شده از مکانیزم عرضه و تقاضا برآورد کنیم، موجب می‌شود تا مصرف آن کالا بیشتر از حد معمول باشد؛ امری که با دخالت در قیمت‌گذاری آب رخ می‌دهد. حال آنکه در خصوص زعفران، چنین روندی را مشاهده نمی‌‌‌کنیم. با این مقدمه به بررسی مساله آب در ایران می‌‌‌پردازیم. با توجه به اخباری که می‌‌‌شنویم، وضعیت آب در ایران مناسب نیست. از این نظر، سه پرسش را با اقتصاددانان مطرح کرده‌‌‌ایم. اول؛ مکانیزم قیمت‌گذاری آبی چگونه باید باشد؟ دوم؛ نقش بخش کشاورزی در خصوص مصرف نامناسب آب چگونه است؟ سوم؛ سیاستگذاری آبی چه لطماتی به بخش محیط‌‌‌زیستی ایران وارد کرده است؟