«دنیایاقتصاد» بررسی کرد
فضای منطقهای پساقطعنامه
در طول ۲۴ ساعت پس از صدور قطعنامه شاهد حمله پهپادی به نزدیک کنسولگری آمریکا در اربیل عراق، سفر نخستوزیر اسرائیل به امارات و اظهارات تند مقامات عربستان سعودی نسبت به پرونده هستهای بودهایم. از این زاویه پرسشی که مطرح میشود این است که فضای منطقهای پساقطعنامه به چه سمتی حرکت خواهد کرد؟ آیا رخدادهای صورت گرفته میتواند زنجیرهای را تشکیل داده و مجددا منطقه را به سمت تنش سوق دهد؟ آرایش بازیگران با منافع و ملاحظات متفاوت در این وضعیت چگونه خواهد بود؟
در همین ارتباط، سه کشور اروپایی به علاوه آمریکا در تازهترین اقدام خود علیه ایران روز چهارشنبه (۱۸ خرداد/ ۸ ژوئیه) قطعنامهای را که ایران را به عدمهمکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی متهم میکند با ۳۰ رای موافق، ۲ رای مخالف (روسیه و چین) و ۳ رای ممتنع (هند، لیبی و پاکستان) در شورای حکام آژانس به تصویب رساندند. اگر چه قطعنامه لحن ملایمی دارد و به تعبیر دیپلماتهای اروپایی سیاسی نیست، اما جمهوری اسلامی ایران از قبل از تصویب قطعنامه درباره تبعات آن به کشورهای غربی هشدار داده بود.
بر همین اساس، سازمان انرژی اتمی ایران روز چهارشنبه در بیانیهای خبر داد فعالیت تعدادی از دوربینهای فراپادمانی آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ایران قطع میشود. در حوزه پادمانی نیز ایران از نصب دو آبشار برای غنیسازی ۶۰درصدی خبر داده است. با وجود این تحولات، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران تلاش کرده موضوع تصویب این قطعنامه را از مذاکرات برجام جدا کند. او مدعی شده ایالات متحده کماکان متعهد به بازگشت به برجام است. تروئیکای اروپایی همچنین بار دیگر ادعاها درباره اینکه از مارس ۲۰۲۲ توافقی برای بازگشت به برجام میان طرفها حاصل شده و روی میز قرار گرفته را تکرار کردهاند.
فارغ از این واکنشها، اما منطقه و کنش و واکنش بازیگران در طول ۲۴ ساعت پس از صدور قطعنامه، وضعیت متفاوتی را به تصویر کشیده است. تنها ساعاتی پس از صدور این قطعنامه شاهد حمله پهپادی به نزدیک کنسولگری آمریکا در اربیل بودیم. برخی رسانههای عراقی گزارش دادند که بخش نظامی کنسولگری آمریکا در اربیل مرکز اقلیم کردستان عراق مورد حمله پهپادی قرار گرفته است.
منابع انگلیسی و عربی نیز اعلام کردند در حمله پهپادی به چند خودرو در بزرگراه اصلی شهر اربیل، فرمانده جوخه ترور موساد کشته شده است. همزمان با این اقدام، کمیته روابط خارجی مجلس سنای آمریکا طرح موسوم به متوقف کردن پهپادهای ایران را به تصویب رساند. جمهوریخواهان نیز قصد دارند با ارائه طرحی پیشنهادی، خواستار قطع بودجه دولت بایدن در زمینه احیای توافق هستهای با ایران شوند. همچنین یک روزنامه آمریکایی نوشت: قرار است لایحهای به کنگره آمریکا معرفی شود که پنتاگون را به هماهنگی پدافند هوایی رژیم صهیونیستی و شرکای عربی واشنگتن ملزم خواهد کرد.
اما آنچه تحول مهمتری را در این شرایط رقم زد، سفر غیرمنتظره نفتالی بنت نخستوزیر اسرائیل به امارات و دیدار با محمد بن زاید حاکم ابوظبی و رئیس دولت امارات عربی متحده یک روز پس از صدور قطعنامه بود. دیداری که با محوریت برنامه هستهای ایران و ضرورت هماهنگیهای بیشتر برای مواجهه با وضعیتهای احتمالی آن صورت گرفته است. از سپتامبر ۲۰۲۰ که توافق عادیسازی روابط میان امارات و رژیم صهیونیستی امضا شد، روابط نیز رسمیتر شده و با روند پرشتابی در مسیر توسعه پیش میرود.
همراستا با این دیدار، روزنامه والاستریت ژورنال نیز نوشت، عربستان در حال انجام مذاکرات جدی با رژیم صهیونیستی درباره برقراری روابط تجاری و تقویت هماهنگیهای امنیتی است. به نوشته این روزنامه، دولت بایدن تمایل دارد عربستان را به جمع کشورهای مراکش، امارات و بحرین که توافقنامههای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی را امضا کردند، ملحق کند و برخی دیپلماتها نیز در این خصوص تاکید کردند که تنها مساله زمان است و ولیعهد سعودی نقش محوری ایفا میکند و او در واقع با سرمایهگذاری دههامیلیون دلاری در دو شرکت تازه تاسیس، با اسرائیلیها روابط اقتصادی دارد. همزمان وزارت امور خارجه عربستان سعودی، بامداد پنجشنبه در بیانیهای از قطعنامه ضدایرانی شورای حکام علیه ایران استقبال کرد. نماینده عربستان در آژانس نیز ادعا کرد که ایران کماکان رویکرد مبهم خود را درقبال برنامه هستهای ادامه میدهد. نماینده عربستان در اتحادیه عرب هم در نهمین نشست مشترک گفتوگوهای سیاسی عربی و اروپایی، اتهامات تندی به ایران زد و تهران را عامل بیثباتی و هرج و مرج در منطقه و دنیا معرفی کرد.
بهنظر میرسد که ارزیابی عربستان، امارات و اسرائیل و برخی دیگر از دولتهای عربی در شرایط کنونی این است که ایران و آمریکا تا احیای برجام فاصله زیادی دارند و به احتمال زیاد شاهد اعلام شکست مذاکرات خواهیم بود. از این رو هماهنگیهای امنیتی آشکار و پنهان در این شرایط نقش مهمی در شکل دهی به مواجهه مطلوبتر در برابر ایران و فراهم کردن شرایط اجماع علیه تهران خواهد داشت. حتی اگر در شرایط کنونی عربستان به سمت آشکارسازی و عادیسازی روابط با اسرائیل حرکت نکند.
در این میان اما بازی سایر دولتها در فضای پساقطعنامه عنصر کلیدی و مهمی در ترسیم چشمانداز پیشرو خواهد بود. عراق، عمان و قطر سه بازیگری هستند که به احتمال قریب به یقین به دلیل تاثیرپذیری از تنش منطقهای، تلاشهای دیپلماتیک خود را در شرایط کنونی تشدید خواهند کرد. چرا که با گسترش تنش، زمینههای سرایت بحران در این کشورها بهویژه عراق به دلیل فضای داخلی و قطر به خاطر میزبانی جام جهانی فوتبال در ماههای آینده امر محتملی خواهد بود. بهویژه که این ارزیابی وجود دارد که احتمالا از نیمه دوم سال با از دست رفتن شانس بقای توافق، شاهد تصاعد تنش خواهیم بود.
آنچه در این شرایط برای جمهوری اسلامی ایران حائز اهمیت است، ابتدا به ساکن جلوگیری از شکلگیری اجماع میان اروپا و آمریکا با زنده نگه داشتن شانس احیای توافق است و از آن مهمتر عدمسرایت این اجماع به بازیگران منطقهای است. چرا که اگر از نقاط افتراق میان بازیگران منطقهای به خصوص ترکیه و عربستان که در حال تنشزدایی و تقویت روابط هستند؛ بهرهبرداری نشود، شاهد بنبست در استراتژی همکاریهای منطقهای ایران بهویژه راهبرد سیاست همسایگی با دولتهای عربی خلیج فارس خواهیم بود که خود را در چند دور مذاکرات ایران با عربستان و سفرهای متقابل مقامات تهران و ابوظبی نمایان ساخته است.
مضاف بر این اگر این شرایط ادامه پیدا کند، انگیزه بازیگران منطقهای بیطرف و فعال برای میانجیگری میان ایران و غرب از یکسو و ایران و اعراب از سوی دیگر، کاهش پیدا کرده و ریسک میانجیگری را افزایش خواهد داد. چرا که آستانه تحمل این بازیگران برای مقاومت در برابر فشارها ضد ایران نیز محدود و متاثر از سطح فشارها بر آنها خواهد بود. از طرف سوم هم ابهام کنونی در عین حال میتواند حوزههای بحران در سوریه و یمن را نیز متاثر کرده و ثبات نسبی و فضای مذاکرات سیاسی شکل گرفته را تحتتاثیر قرار دهد. حوزههایی که نقش مهمی در استراتژی منطقهای ایران دارند.