پایان انزواگرایی

موضوع مهم بعدی، کره‌شمالی است. این کشور اکنون، هم موشک‌های دوربرد دارد و هم سلاح هسته‌ای و این وضعیت از لحاظ سیاست‌های بلندمدت آمریکا یک ناکامی محسوب می‌شود. حل برخی مسائل که در دوره ریاست‌جمهوری ترامپ به وجود آمده برای مثال خروج آمریکا از پیمان آب و هوایی پاریس، آسان‌تر خواهد بود اما دشوارترین مسائل به‌دلیل فشارهای قدرتمند داخلی مشکل‌ساز خواهند بود به‌ویژه اگر جمهوری‌خواهان کنترل مجلس سنا را بار دیگر در دست بگیرند و همچنان مانع‌تراشی کنند. البته در حال حاضر فوری‌ترین موضوع، واکنش نشان دادن به روسیه در صورت اثبات هک شدن آژانس‌های دولت آمریکا از سوی این کشور است. پس از هک شدن سولار ویندز، بایدن اعلام کرده که مشغول بررسی واکنشی بسیار موثرتر در قبال هک‌هایی است که از سوی دولت‌ها حمایت می‌شود. او در یک بیانیه گفته است: «در وهله نخست ما نباید اجازه دهیم دشمنان‌مان به حملات بزرگ سایبری دست بزنند. دشمنان ما باید بدانند که من به‌عنوان رئیس‌جمهوری آمریکا در مواجهه با حملات سایبری به کشور دست روی دست نخواهم گذاشت.»

اما مشخص نیست این سخنان در عمل به چه معناست. یک قدم نخست احتمالی، سرزنش کردن آشکار اقدام‌کنندگان به این گونه حملات است. سارا مندلسون، استاد سیاست عمومی دانشگاه کارنیج ملون و نماینده پیشین آمریکا در شورای اقتصادی و اجتماعی ملل متحد می‌گوید: «به عقیده من دولت جدید فهرستی از گزینه‌های قابل انتخاب را تهیه و سپس یکی را انتخاب خواهد کرد. مشخص نیست آیا حملاتی تدریجی انجام خواهد شد یا یک حمله. پرسش‌های مختلف در این زمینه مطرح است.» از برخی جهات، هک‌های صورت‌گرفته، اگر از سوی کرملین انجام شده باشد، فرصتی به بایدن خواهد داد تا نه تنها از روش ترامپ در رفتار با پوتین دور شود بلکه واکنش موثرتر و بزرگ‌تر از واکنش باراک اوباما به دخالت‌های روسیه نشان دهد.

مساله ایران دشوارتر و پیچیده‌تر است. با آنکه تهران اعلام کرده آماده است با آمریکا مذاکره کند اما آن را مشروط به بازگشت آمریکا به توافق هسته‌ای کرده است. به همین جهت بر ذخیره مواد هسته‌ای خود افزوده و گفته می‌شود فعالیت‌های جدیدی را در این زمینه آغاز کرده است. بایدن با فشارهای اسرائیل و جمهوری‌خواهان که با توافق هسته‌ای ایران مخالف بوده‌اند، مواجه خواهد بود. آنها مصمم هستند هر شکل جدید از توافق هسته‌ای را تضعیف کنند.

تمام آنچه بیان شد این پرسش را مطرح می‌کند که دولت بعدی آمریکا در حوزه سیاست خارجی چه مسیری را دنبال خواهد کرد؟ تمایل بایدن به سیاست خارجی تکنوکرات و درست مدیریت شده، به شدت تحت تاثیر ائتلاف‌ها و نهادهای دموکراتیک دیرینه قرار دارد. اما همان‌طور که توماس رایت، از کارمندان موسسه بروکینگز گفته است، مدیریت شرایط کنونی مستلزم رویکرد موثرتر در تمامی حوزه‌ها و نه فقط در قبال چین است.

بایدن نشان داده که گاه با رویکرد احتیاط‌آمیز اوباما مخالف بوده است و احتمالا مهم‌ترین پرسش به همین موضوع مربوط است. انزواگرایی و کناره‌گیری از سیاست‌های جمعی که در چهار سال اخیر مشاهده شده، در روندهایی ریشه دارد که از پیش یعنی در دوره ریاست‌جمهوری اوباما آغاز شد. یک مورد از این روندها، عدم تمایل اوباما به درگیرتر شدن در مسائل خاورمیانه است. از این جهت، دیدگاه‌های داخلی در آمریکا در حوزه سیاست خارجی که بایدن در دوره معاونت اوباما با آنها سروکار داشت اکنون وجود ندارد. توماس رایت می‌گوید: «بایدن به بسیاری از مقامات ارشد دولت اوباما اعتماد دارد و به عملکرد آن دولت افتخار می‌کند. به‌طور همزمان او با رفتارهای احتیاط‌آمیز اوباما مخالف بود. برای مثال بایدن مایل بود کمک‌های موثرتر به اوکراین بشود، اما اوباما چنین دیدگاهی نداشت. بایدن نسبت به اوباما بسیار صریح‌تر درباره رقابت با چین و روسیه سخن گفته است و طرفدار آن گونه سیاست خارجی است که به نفع طبقه متوسط جامعه آمریکا باشد.»

آقای رایت معتقد است اگر بایدن تصمیم بگیرد رویکرد سختگیرانه‌تر علیه چین اتخاذ کند فرصت‌هایی پدید خواهد آمد. او می‌گوید: «بایدن باید از رقابت با چین به‌عنوان پلی به سوی جمهوری‌خواهان سنا استفاده کند. جمهوری‌خواهان ذاتا به مانع‌تراشی تمایل دارند به‌ویژه آنکه ترامپ بر آنها فشار وارد کرده تا پیروزی بایدن را به رسمیت نشناسند، اما بسیاری از آنها می‌دانند که اگر قرار است با چین رقابتی موثر انجام شود آمریکا نمی‌تواند چهار سال بن‌بست در کنگره را تحمل کند.»