احیای قنات؛ راهکار مدیریت بحران آب در ایران
دکتر عبدالکریم بهنیا
استاد تمام دانشگاه شهید چمران اهواز و پدر علم قنات ایران
ثبت جهانی قناتها در یونسکو برای کشوری که از نظر جغرافیایی در منطقه خشک و نیمه خشک قرار گرفته و سهمی کمتر از یک سوم میانگین بارش جهانی را از نزولات آسمانی دارد، بسیار امیدوارکننده است. ورود هر اثر به فهرست میراث جهانی، تمام کشورهای عضو را ملزم به همکاری در حفظ آن اثر یا پدیده میکند که این همکاریها شامل حمایتها و مشارکتهای علمی، فنی و مالی میشود. قناتها در ایران با پیشینه سه هزار و سیصد ساله، راهکار تکنولوژیکی پیشینیان ما برای حفظ سفرههای آب زیرزمینی و استفاده بهینه از این منابع محدود بودهاند.
دکتر عبدالکریم بهنیا
استاد تمام دانشگاه شهید چمران اهواز و پدر علم قنات ایران
ثبت جهانی قناتها در یونسکو برای کشوری که از نظر جغرافیایی در منطقه خشک و نیمه خشک قرار گرفته و سهمی کمتر از یک سوم میانگین بارش جهانی را از نزولات آسمانی دارد، بسیار امیدوارکننده است. ورود هر اثر به فهرست میراث جهانی، تمام کشورهای عضو را ملزم به همکاری در حفظ آن اثر یا پدیده میکند که این همکاریها شامل حمایتها و مشارکتهای علمی، فنی و مالی میشود.قناتها در ایران با پیشینه سه هزار و سیصد ساله، راهکار تکنولوژیکی پیشینیان ما برای حفظ سفرههای آب زیرزمینی و استفاده بهینه از این منابع محدود بودهاند. در واقع، آنها با اشراف بر اینکه در بسیاری از مناطق کشور دسترسی به آبهای سطحی، محدود به ماههای مشخصی از سال است سیستم قنات را طراحی کردند و پس از آن این فناوری از ایران به سایر کشورها انتقال پیدا کرد.
از اینرو میتوان ایرانیان را مبدع قنات نامید. ۳۴کشور با الگوبرداری از قناتهای ایرانی، از این طریق بهرهبرداری از منابع آبی خود را مدیریت کردند و به این ترتیب مصرف آب را به بهترین شکل ممکن تحت کنترل خود درآوردند. گرچه قنات مناسبترین شیوه بهرهبرداری از منابع در کشوری با اقلیم خشک و نیمه خشک همچون ایران است اما در طول زمان و با پیشرفت تکنولوژیهای نو، امکان حفر و پیشروی در عمق حاصل شد و احداث چاههای عمیق جای خود را به ساخت قنات داد. چاهها به دلیل عمق زیاد، دسترسی به منابع آب زیرزمینی را آسانتر و در نتیجه برداشت بیرویه از این منابع را موجب میشوند.
در چنین شرایطی دیگر مردم محلی محدودیت کمتری در تامین آب مورد نیازشان به ویژه برای کشاورزی داشتند و همین عامل سبب شد میزان برداشت از سفرههای آب زیرزمینی بیش از ظرفیت طبیعی آنها شده و طبیعت امکان بازسازی خود را از دست داده و جایگزینی آب در سفرهها در مقابل بهرهبرداریها هر روز کمتر از قبل شود. به این ترتیب ما در کشور با آبادیهایی مواجه شدیم که به دلیل بهرهبرداری بیش از اندازه از منابع آبی، با خشکسالی مواجه شدند و رفته رفته حیات از آنها رخت بربست و خالی از سکنه شدند.
حفر ۳۰۰ هزار چاه غیرمجاز که در دهههای اخیر به کرات و در نقاط مختلف کشور به ویژه در مناطق کویری دیده شده، تعداد بسیار زیادی از قناتها را نیز غیرفعال و از مدار تامین آب محلی خارج کرده است؛ بهگونهای که امروز تنها ۳۶هزار و سیصد قنات از ۶۰هزار قناتی که در سال ۱۳۳۲ در کشور شناسایی شده بود، باقی ماندهاند. از این میان تنها تعدادی اندک، همچنان دایر هستند و آبدهی دارند. البته باید خاطر نشان کرد که حفر چاه را به کلی نمیتوان کنار گذاشت؛ با این همه، آنچه در این میان مهم است، ساخت چاه در مکانهای مشخص و با عمق مشخص بر اساس مطالعات کارشناسی است.
با توجه به بحران آبی کنونی در کشور، شاید بتوان گفت احیای قناتها و نیز ساخت قناتهای جدید در مناطقی که این امکان در آنها وجود دارد همچون کوهپایهها، بهترین راه برای کنترل و احیاء منابع آبی است و میتوان از این طریق ۱۷ درصد از نیاز آبی کشور را تامین کرد؛ امکانی که در حال حاضر و با ثبت جهانی قناتها قابل حصول است و باید از آن به درستی استفاده کرد. احیای و بازسازی قناتها و وارد کردن آنها به مدار تامین منابع مصرفی آب کشور در کنار استفاده از شیوههای جدید آبیاری در کشاورزی که بیشترین حجم مصرفی آب در کشور را به خود اختصاص داده، میتواند بحران آبی کشور را تا حد زیادی مهار و از فرآیند بیابانزایی در کشور جلوگیری کند. امروزه و با استفاده از تکنولوژیهای موجود میتوان قناتی را که ساختش در گذشته ۶۰ سال طول میکشید، دو روزه ساخت و به دلیل ساختمان قنات که از تبخیر سطحی آب جلوگیری میکند و آن را به حداقل میرساند و همچنین توانایی سیستماتیک آن در تنظیم میزان برداشت با جایگزینی منابع آبی و به عبارتی حفظ تعادل زیستی استخراج آب، استفاده از آب را بهینه کرد.در همین حال میتوان از قناتهایی که دیگر امکان پیوستن به شبکه تامین آبی کشور برای آنها وجود ندارد، به گونهای دیگر استفاده کرد؛ بهرهگیری از رطوبت موجود در کانالهای زیرزمینی قناتهای خشک شده برای پرورش گیاهانی همچون قارچ که به آب زیادی نیاز ندارند، یکی از این تغییر کاربریهاست که به گونهای دیگر به امتداد حیات قناتها بهعنوان یک سرمایه ملی میانجامد.
همچنین جذب گردشگران یکی دیگر از راههایی است که میتواند قناتها را بیش از پیش به مردم دنیای امروز معرفی کند و به بازسازی و استفاده مجدد از این فناوری سازگار با محیط زیست منجر شود. در پایان باید یکبار دیگر تاکید کرد که فرصت به دست آمده در پی ثبت قناتها در فهرست آثار جهانی، امکانی تاریخی است که باید به درستی قدر آن را دانست. آگاهی بخشی به جوامع محلی درخصوص سازگاری قنات با طبیعت و اقلیم ایران و جلوگیری از حفر چاههای غیر مجاز، در کنار استفاده از توان جهانی برای لایروبی و بازسازی قناتهای موجود، میتواند به مدیریت بحران منابع آبی کشور کمک کند و در کنار آن باعث جذب تعداد بیشتری گردشگر به کشور شود که خود به گونهای دیگر به رشد اقتصادی کشور کمک خواهد کرد.
ارسال نظر