در گفتوگو با دکتر ناصرپور، معاملات گواهی سپرده کالایی مورد بررسی قرار گرفت
ابزاری برای افزایش عمق بازار
بورس کالا بهعنوان نقطه عطف پوشش ریسک ناشی از نوسان قیمتها، مسیری هموار برای عملی کردن این راهکار است که تاکنون موفق به طراحی ابزارهای گوناگونی با تاثیرات مثبت شده است. اما برخی چالشها برای مدت زمان زیادی است که حرکت به سمت توسعه و بسط هرچه بیشتر این ابزارهای مالی را با مشکل مواجه کرده است. بهطوری که در حال حاضر عموم دادو ستدهای انجام شده در بورس کالا، از کانال بازار فیزیکی انجام میشود. این موضوع به وضوح گواه آن است که با وجود تلاش بورس کالا برای استفاده حداکثری از ظرفیت ابزارهای مالی نوین، موانعی بر سر این راه وجود دارد که عزم جدی برای رفع آن را میطلبد. بهصورت دقیقتر تمرکز معاملات بر بازار فیزیکی به جای رونق داد و ستد همین کالاها در چارچوب گواهی سپرده کالایی یک نقیصه جدی در این بازار به شمار میرود. این در حالی است که در بازار محصولات کشاورزی همچون زعفران بهدلیل ویژگیهای فنی آن شاهد هستیم که معاملات بر گواهی سپرده کالایی تمرکز دارد.
همانگونه که عنوان شد گواهی سپرده کالایی یکی از مهمترین ابزارهایی است که از طرف کارشناسان مود توجه قرار گرفته است. در صورت به کارگیری همهجانبه این گواهی برای عموم کالاهای مورد معامله در بورس کالا، نه تنها میتوان از ریسک ناشی از کمبود نقدینگی و مواد اولیه جلوگیری کرد بلکه میتوان ابزارهای بیشتری بر بستر آن راهاندازی کرد. از این رو در گفتوگو با علیرضا ناصرپور، معاون توسعه بازار و مطالعات اقتصادی بورس کالای ایران، به کارکردها و موانع پیشروی راهاندازی اوراق گواهی سپرده کالایی، پرداختیم.
دکتر علیرضا ناصرپور در ارائه مفهومی ساده از گواهی سپرده کالایی بیان کرد: گواهی سپرده کالایی، اوراق بهادار مبتنی بر کالای موجود در انبار است که به پشتوانه قبض انباری که برای آن کالا صادر شده، منتشر میشود. به ازای گواهی سپرده کالایی، در انبار، دارایی نگهداری میشود. بنابراین پایه و اساس گواهی سپرده مساله انبار و انبارداری است. وی ادامه داد: برای آنکه بتوان گواهی سپرده را درخصوص هر دارایی راهاندازی کرد لازم است که در ابتدا انبارهای مرتبط با دارایی توسط بورس کالا پذیرش شود.
گواهی سپرده کالایی، ابزار مالی قدرتمندی است که در این روزهای آشفته کرونایی که بازارهای کالایی با مشکلات عدیدهای همچون نوسان قیمتها و کمبود مواد اولیه مواجه هستند، میتواند پرتحرکتر از قبل به میدان بیاید و جو حاکم را به آرامش نسبی دعوت کند. اما راهاندازی بازار گواهی سپرده برای عموم محصولاتی که در بورس کالا عرضه میشوند در کنار مزیتهای بسیاری که خواهد داشت، با چالشهایی همراه است. دکتر ناصرپور چالشهای استفاده از این ابزار کارآمد در بورس کالا را محدودیتهای تجاری و مالیاتی مربوط به هر کالا دانست و ادامه داد: شروع استفاده از اوراق گواهی سپرده کالایی با محصولات کشاورزی بوده است اما این اوراق قابلیت این را دارد که برای محصولات دیگر نظیر محصولات پتروشیمی و فرآوردههای نفتی و محصولات صنعتی و معدنی هم راهاندازی شود. بسط این ابزار مالی به عموم محصولات عرضهشده در بورس کالا، با مسائل مهمی مواجه است؛ موضوع اول مربوط به بحث قطع زنجیره اعتبار مالیات ارزشافزوده درخصوص کالاهای مشمول مالیات ارزش افزوده است. در حال حاضر کالاهای مربوط به بخش کشاورزی و سکه طلا از طریق گواهی سپرده کالایی مورد داد و ستد قرار میگیرند. این کالاها قبل از تبدیل شدن به گواهی سپرده کالایی معاف از مالیات ارزش افزوده هستند. بنابراین تحت این گواهی قابلیت معامله داشته و اکنون در بورس کالا از طریق گواهی سپرده کالایی قابلمعامله هستند.
اما درخصوص کالاهایی که مشمول مالیات ارزش افزوده هستند، معاملات انجام شده در قالب گواهی سپرده کالایی، مشمول مالیات ارزش افزوده نمیشود. از این جهت مسالهای متوجه این ابزار مالی نیست، زیرا مطابق قانون توسعه ابزارها و نهادهای مالی، ابزارهایی که ذیل بند 24 ماده 1 قانون بازار اوراق بهادار تعریف میشوند، معاف از مالیات هستند. اما موضوع اصلی این است که این کالا قبل از تبدیل به گواهی، در بازار خارج از بورس مورد معامله قرار گرفته و مشمول مالیات ارزش افزوده است. لذا کسی که این کالا را در انبار سپرده میکند دارای اعتبار مالیاتی است. برای جلوگیری از قطع زنجیره مالیات ارزش افزوده، این اعتبار باید از کالا به گواهی سپرده منتقل شود تا زمانی که کالا از انبار تحویل گرفته میشود و از حالت گواهی خارج میشود، این اعتبار به تحویلگیرنده کالا منتقل شود.
استفاده از اوراق گواهی سپرده کالا، در زمینه محصولات پالایشی، پتروشیمی و محصولات صنعتی و معدنی، بهرغم اینکه بارها در بورس کالا مورد توجه قرار گرفته و در حال حاضر نیز تصمیم بر راهاندازی آن همواره پابرجاست، متاسفانه تاکنون امکانپذیر نشده است. این کالاها پیش از آنکه تبدیل به اوراق گواهی سپرده کالایی شوند، مشمول ارزش افزوده هستند. هنگامیکه وارد انبارهای مورد پذیرش بورس کالا شده و تبدیل به گواهی سپرده کالایی میشوند، زنجیره اعتبار مالیات ارزش افزوده قطع خواهد شد. این گسستگی تا زمان خروج کالا از انبار و تبدیل دوباره آن از اوراق گواهی سپرده کالایی به کالای قابلمعامله تداوم مییابد. در این مرحله مجددا بحث مالیات ارزش افزوده روی کالای مورد نظر مطرح میشود که باید پرداخت شود. به این ترتیب در حوزه کالاهایی که مشمول مالیات ارزش افزوده میشوند، بازار گواهی سپرده کالایی بهدلیل وجود این ابهام مالیاتی تاکنون نتوانسته شکل بگیرد. دکتر ناصرپور عنوان کرد با وجود بررسیها و جلسات مکرر که از سال 96 بین بورس کالا و سازمان امور مالیاتی برگزار شد، سازمان امور مالیاتی هنوز به جمعبندی نرسیده و بخشنامهای از سوی این سازمان مبنی بر مرتفع شدن این موضوع ابلاغ نشده است، تا با استناد بر آن بتوانیم به راهاندازی گواهی سپرده کالایی برای سایر محصولات اقدام کنیم.
علیرضا ناصرپور درخصوص مدل پیشنهادی بورس کالا برای حل این مساله اظهار کرد، میتوان راهکاری اندیشید که از طریق آن اعتبار مالیاتی کالا که قبل از تبدیل به گواهی سپرده روی کالا وجود دارد، به نماد معاملاتی گواهی سپرده منتقل شود و در زمان خروج کالا از انبار، این اعتبار مالیاتی به کالا اختصاص یابد. براین اساس اکنون اعتبار مالیاتی متوجه دارنده کالا است و با توجه به آن میتواند اقدام به فروش کالا کند و در پرداختها و دریافتهای گزارشهای فصلی این اعتبار را لحاظ کند. در حال حاضر این بسته پیشنهادی در دست بررسی است و امیدواریم که به نتیجه مورد قبول برسد.
معاون توسعه بازار و مطالعات اقتصادی بورس کالای ایران، معتقد است که گواهی سپرده کالایی در حوزه محصولات کشاورزی، عمدتا در مورد کالاهایی راهاندازی شده که در سطح کشور با مازاد عرضه قابلتوجه همراه بوده است. مانند زعفران، پسته و زیره. صادرات این کالاها به شکل وسیع انجام میشود و از این رو، بحث مازاد تقاضا و قیمتها چندان ایجاد مشکل نمیکند.
اما در مورد سایر کالاها علاوهبر بحث مالیات ارزش افزوده، ملاحظات دیگری نیز وجود دارد که باید مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند. بهطور خاص محصولات پتروشیمیایی، از طریق سهمیههای بهینیاب که توسط وزارت صمت تعیین میشود، در بورس کالا معامله میشوند. در صورتی که برای راهاندازی گواهی سپرده کالایی، این موضوع باید بهطور جدی مدنظر قرار گیرد که در راستای به کارگیری این ابزار مالی، این مدل سهمیهبندی کنار گذاشته میشود یا اینکه بر مبنای سهمیه بهینیاب، گواهی سپرده تعریف میشود. بهطور کلی این موضوعات در حیطه مسائل تجاری و عملیاتی قرار میگیرند که باید کالا به کالا مورد بررسی قرار گیرد. حل آن نیز نیازمند یک اجماع نظر بین مسوولان متولی و بورس کالا است تا به راهاندازی بازار گواهی سپرده کالا برای اکثر کالاهای عرضه شده در بورس کالا بینجامد.
علیرضا ناصرپور در پایان گفت: اوراق گواهی سپرده کالایی این پتانسیل را دارد که ابزارهای دیگری به پشتوانه آن تعریف شود. صندوقهای کالایی که امروزه مورد بحث بسیاری از اهالی فن هستند، مبتنی بر اوراق بهادار کالایی است. در این مدل، سازوکار به گونهای است که خود کالا در صندوق، خرید و نگهداری نمیشود؛ بلکه اوراق بهادار کالایی مورد معامله قرار میگیرد.
براساس نوع کالا و ابزار طراحی شده روی آن، اوراق بهادار مبتنی بر کالا قابلتعریف هستند. از جمله این اوراق، گواهی سپرده کالا، قراردادهای آتی و قراردادهای آپشن هستند. مهمترین اوراق بهادار مبتنی بر کالایی که صندوق در آن سرمایهگذاری میکند، گواهی سپرده کالایی است. درحال حاضر صندوقهای طلا در بورس کالا فعالیت میکنند و مجوزهای راهاندازی اولین صندوق کالای کشاورزی نیز توسط سازمان بورس و اوراق بهادار صادر شده است. امیدواریم با راهاندازی گواهی سپرده کالا برای سایر محصولات، صندوقهای مرتبط با آن محصولات نیز راهاندازی شود.