اکسپو در مطبوعات فارسی

احتمالاً، روزنامه پرورش اولین جریده فارسی است که خوانندگان فارسی‌زبان را با پدیده مهمی به نام «نمایشگاه» یا «اکسپوزیسیون» آشنا کرده و گزارش مفصلی درباره آن منتشر کرده است. این گزارش‌ها به وسیله عبدالحسین خان کاشانی تهیه شده که به عنوان خبرنگار ویژه عازم اروپا شده بود. او در گزارشی از اکسپوی پاریس ۱۹۰۰، پس از ذکر تاریخچه اکسپو، به تفصیل درباره برج ایفل، گلوب سلست و قصر دوربین نوشته است که دو بنای آخر دیگر وجود ندارند. او درباره گلوب سلست، نماد اکسپو ۱۹۰۰، می‌نویسد: «من‌جمله چیزهایی که چشم از مشاهده آن خیره و عقل مبهوت شود، کره‌ای است که آن را «کره بزرگ آسمانی» می‌نامند، Grand Globe coh-ste، ستونی که این کره را بدان سوار کرده‌اند، بیست زرع ارتفاع دارد و بسیار ضخیم است و خود کره به شکل نارنج و قطرش تقریباً ۵۰ زرع و سطح کره آبی‌رنگ و بروج و بعضی ستاره‌ها به آب طلا روی سطح آبی منقش شده است و طوری ساخته و تعبیه کرده‌اند که اشکال بروج و سیارات، شب‌ها با چراغ الکتریک روشن شود و نورش چشم را خیره نماید. در روی این کره که ۶۰ زرع از زمین بلند است، تخت‌گاهی نصب است که تماشاچیان برای گردش در کره و دیدن بعضی عمارات اکسپوزیسیون به واسطه آلات مخصوصه الکتریک بر آن برآیند و فی‌الحقیقه اصل تماشا و تعجب در داخل کره است.» نویسنده در ادامه از کره دیگری که به منزله زمین است و در داخل کره خارجی تعبیه شده نوشته و حرکت آن را شرح داده و یادآور شده که این کره نیز همانند زمین دو محور و دو حرکت دارد، یکی روزانه و دیگری سالانه، «این کره از دور هیولای غریبی و مانند کوهی بزرگ به نظر می‌آید و اگر در اطرافش برج ایفل و بعضی عمارات مرتفع نمی‌بود، از چندین میل مسافت دیده می‌شد». کاشانی در بخش دیگری از این گزارش، به قصر دوربین (Palais doptique) اشاره کرده که گویا تلسکوپ عظیم‌الجثه‌ای است که «می‌تواند ماه را به فاصله یک متر به دهن دوربین نزدیک نماید».

ناصرالدین‌شاه در اکسپو

ناصرالدین‌شاه قاجار، دو بار در اکسپو شرکت کرده، یکی در اکسپو ۱۸۷۸ پاریس و دیگری در اکسپو ۱۸۸۹ پاریس که درباره هر یک به صورت مبسوط نوشته است. او در سفر دومش به اروپا از اکسپو ۱۸۷۸ دیدن کرده و در خاطراتش در تاریخ هشتم تا سیزدهم جمادی‌الثانی ۱۲۹۵ ه.ق. نوشته: «امروز رسماً رفتیم اکسپوزیسیون، از در تروکادرو داخل شدیم، به عمارت ایران رفتم، بسیار بسیار خوب ساخته‌اند.» او درباره بنای غرفه ایران با جزئیات نوشته است: عمارت ایران حقیقتاً از همه بهتر بود، استاد حسینعلی معمار، خویش حاجی ابوالحسن ساخته است، شبیه به برج عشرت‌آباد است، اما همان مرتبه اول یعنی یک حوضخانه کاشی‌کاری که حوض مرمر دارد آب می‌جهد در زیر دارد، بعد پله خورده بالا می‌رود به اطاق آینه‌کاری، مقرنس بسیار بسیار خوب ساخته‌اند، پنجره‌ها و درها همه از ایران ساخته، آورده‌اند، مردم خیلی به تماشای اینجا می‌آیند. قسمت ایران متاع‌های خوب داشت، حتی دنبک خاتم و کمانچه و غیره، یک دنبک را ۴۰ تومان خریده بودند، زری‌های اصفهان، پارچه‌های یزد، کاشان و... . قالی‌ها و فرش‌های خوب، خیلی متاع ایران اینجاها مرغوب است و به قیمت اعلا می‌خرند (روزنامه خاطرات ناصرالدین‌شاه در سفر دوم به فرنگستان، ۱۲۹۵ ه.ق.، صص ۱۵۵-۱۵۴).

یازده سال بعد، ناصرالدین‌شاه از سوی رئیس‌جمهور فرانسه برای شرکت در اکسپو ۱۸۸۹ پاریس دعوت می‌شود و برای بار سوم، بار سفر اروپا می‌بندد. او در سومین سفرنامه‌اش به اروپا با جزئیات در جاهای مختلف به شرح اکسپوزیسیون پرداخته است. درباره استقبال مردم پاریس از خودش می‌نویسد: امشب برای خاطر ما و چراغانی، یک فرانک [پول بلیط] رسیده است به پنج فرانک و به قدر صد، صد و پنجاه هزار نفر جمعیت آمده‌اند. هرجا مردم ما را می‌دیدند، فریاد می‌کردند: ویولو شاه، ویودو پرس!۱ چراغ برق بالای برج ایفل را هم که مثل ستاره دنباله‌دار است، متصل به ما می‌انداختند و هر وقت آن را می‌انداختند به ما، مردم بیشتر فریاد می‌زدند. روز سه‌شنبه ۸ ذیحجه از تجربه‌اش بر روی گلدن سلست، می‌نویسد: «این کره را در اطاق بسیار بزرگی درست کرده‌اند که تمام این اطاق از دیوار و طاق و همه آهن است و این کره تمام اطاق را پر کرده است، اصل کره از آهن است که روی او را با مقوا و گچ درست کرده‌اند، تمام شهرها و جزیره‌ها و دریاهای دنیا را درست کرده‌اند که نمایان است، آنچه معدن از طلا، آهن و الماس و جواهر در دنیا هست، درست کرده و هر کدام را با میخ‌های رنگ به رنگ معین کرده‌اند. بنا کردیم به دور کره گردش و تماشا کردن و می‌خواستیم برویم بالای کره که از آن بالا هم تماشا کنیم، همین‌طور که دور کره می‌گشتیم، دیدم یواش‌یواش دارم بالا می‌روم، یک دفعه دیدم رسیدم به کله کره، خیلی تعجب کردم از اینکه به این خوبی این راه را ساخته‌اند، از روی هندسه که آدم به این راحتی بالا می‌آید، آن بالا چند پله می‌خورد از آهن، رفتم بالا، در وسط قطب شمال ایستادم و از زیر بنا کردم به تماشای کره.» ناصرالدین‌شاه نوشته است که آدم آن بالا تصور نمی‌کند آدم است، همان‌طور که جبرئیل آن بالاست و کره را می‌بیند، بر همه چیز مسلط است. از نظر او بهترین جاذبه اکسپوی پاریس همین کره است که آن را با چرخی مثل سکان کشتی می‌گردانند و با این حرکت، آدم تمام کره را می‌بیند (روزنامه خاطرات ناصرالدین‌شاه در سفر سوم، صص ۲۲۱-۲۲۰).

مظفرالدین‌شاه و اکسپو

مظفرالدین‌شاه نیز دو بار از اکسپو بازدید کرده، بار نخست اکسپوی پاریس ۱۹۰۰ و بار دیگر لیژ ۱۹۰۵. پاویون ایران در این اکسپو از سوی معمار فرانسوی، فیلیپ مریات، طراحی و ساخته شد که آن را از مجموعه مذهبی و آموزشی مسجد و مدرسه مادر شاه سلطان حسین الگوبرداری کرد که البته الگوهایی الهام‌گرفته از عالی‌قاپو و کاخ چهل‌ستون به آن اضافه کرد. غرفه شامل دو ایوان ستون‌دار و چهار نمای خارجی و بدون حیاط مرکزی بود که معمار برخلاف مجموعه مادری سلطان حسین این فضاها را دور حیاط مرکزی سازماندهی نکرده بود. در داخل پاویون، ساختمان شامل سالن پذیرایی باشکوه مبله و بازاری بزرگ بود که در آن محصولات کشاورزی، صنعتی، آثار هنری، پارچه و قالی‌های ایرانی به نمایش و فروش گذاشته شده بود. از دیگر ویژگی‌های این پاویون می‌توان به سقف زیبای آن اشاره کرد که حجاری، نقاشی و طلاکاری داشته و برای کف‌سازی آن نیز از سنگ مرمر سفید استفاده شده بود. این پاویون به کاشی‌کاری‌های فیروزه‌ای‌رنگ و تزیینات اسلامی مزین بوده است، اما مظفرالدین‌شاه در مورد عظمت پاویون ایران چیز زیادی ننوشته اما در مورد تمامی پیشرفت‌های تکنولوژیک قدرت‌های اروپایی مثل سینما و ابزار و دستگاه‌های مدرن زیادی مثل ساعت مچی، ساعت دیواری، دوربین شکاری، فیلم دوربین عکاسی، فیلم‌های سینمایی، چراغ نفتی، گرامافون و دستگاه ضبط صدا نوشته است. ترور ناکام مظفرالدین‌شاه در همین سفر رخ داد.

او در سفرنامه سومش به فرنگ، اشاره‌ای به بازدید از اکسپو لیژ در بلژیک کرده و روز دوشنبه دوازدهم جمادی‌الثانی می‌نویسد: رفتیم به تماشای اکسپوزیسیون که چندان غیرمفصل هم نیست، قسمت ایران و روسیه و انگلیس و عثمانی و ژاپن را تماشا کرده و قسمت بلژیک را هم دیدیم، در قسمت خودمان قدری نشسته، شربت خوردیم، عکس ما را انداختند. احتمالاً این تصویر مظفرالدین‌شاه قدیمی‌ترین تصویر از غرفه ایران در اکسپو است. مظفرالدین‌شاه در ادامه درباره بازدید از غرفه اتومبیل‌ها برای خرید اتومبیل برای خودش نوشته است.

پی‌نوشت:

۱- زنده‌باد شاه، زنده‌باد ایران!