اکنون نیز شواهد و گزارش‌ها نشان از آن دارد عطش رفتن از ایران، بیشتر از گذشته شده است. کاهش امیدواری اجتماعی، کاهش ثبات اقتصادی، نبود آزادی‌های معمول مانند دسترسی آسان به اینترنت، شرایط سخت اقتصادی و...دست‌به‌دست هم داده و رغبت به مهاجرت را نه‌فقط در میان قشری خاص، بلکه به‌طور عام تشدید کرده است.

رفتن‌ها در حال افزایش

هشدار نسبت به روند رو به رشد مهاجرت از زمانی شروع شد که کرونا با شیوع خود، امید زندگی در ایران را کاهش داد و در برابر، کشورهای دیگر، شرایط مهاجرپذیری را آسان‌تر نمودند. به‌گونه‌ای که مهاجرت از قشر دانشجو به پزشکان، پرستاران، مهندسان، هنرمندان و درکل همه گروه‌های جامعه رسوخ یافته و حتی آن عده هم که مهاجرت فیزیکی نداشته‌اند بارونق دورکاری و اعطای تابعیت مجازی در دوران کرونا و پس‌ازآن، به‌جای کسب‌وکارهای داخلی، برای کشورهای دیگر فعالیت می‌کنند درحالی‌که ساکن ایران هستند. اما بحث اصلی آنکه در شرایطی ایران، درگیر با چالش مهاجرت توده‌وار مردم سرزمینش شده است که طی این سال‌ها اخطارهای فراوانی نسبت به این بحران، به گوش رسیده است. حال‌آنکه در سایه بی‌توجهی برخی تصمیم گیران  نسبت به این امر، اغلب کشورها درحالی‌که رقابت بر سر جذب نیروهای انسانی متبحر بوده، در این راستا سعی در تسهیل مقررات جذب مهاجران دارند.

موضوعی که یکی از مسسولان  رصدخانه ملی مهاجرت ایران می‌گوید: «باوجود هشدارهایی که ظرف دو، سه‌ سال گذشته اعلام‌شده و پیشنهاد‌های اجرایی آن به حکمرانان داده‌شده است، اما در یک سال گذشته اراده، توانمندی و شاخص‌های بهبود را نمی‌بینیم. درعین‌حال، فرآیند بازسازی اعتماد در کوتاه‌مدت رخ نخواهد داد و بازهم خطر طولانی شدن این فرآیند را هشدار می‌دهیم.»

با چنین شرایطی است که هرروز، رفتن‌ها درحالی‌که افزایش و وضعیت به‌گونه‌ای شده است که خانواده‌ها فرزندان دانش‌آموز خود را ترغیب به مهاجرت و ادامه تحصیل در کشورهای دیگر می‌کنند به امید آنکه از این طریق راهی برای مهاجرت کل خانواده گشوده شود.

در این میان، متولیان هم هر بار با ابزارهایی مانند افزایش قیمت خروجی، ایجاد موانع درراه آزادسازی مدرک تحصیلی و آزمون آیلتس و... سعی در محدودیت برای مهاجرت داشته درصورتی‌که چنین راهکارهایی برای فردی که عزم رفتن را کرده است چاره‌ساز نیست.

دو میلیون ایرانی در ۲۰ کشور دنیا

اینکه در شرایطی قرار داریم که اکثریت جامعه متمایل به مهاجرت شده‌اند انکارناپذیر است؛ اما بخشی از افراد به دلیل تخصص‌هایی که دارند و اینجا مورد بی‌توجهی قرارگرفته‌اند اشتیاق بیشتری هم برای رفتن از خود نشان می‌دهند. بر اساس پیمایش رصدخانه مهاجرت ایران در سال ۱۴۰۱ بیش از ۶۰ درصد همه گروه‌های حاضر در نظرسنجی این موسسه، غیر از گروه پزشکان و پرستاران، تمایل زیاد و خیلی زیاد به مهاجرت دارند. این میل در میان کارکنان، مدیران میانی و همچنین  کارآفرینان و مدیران ارشد از سایر گروه‌ها بالاتر بوده و در حدود ۷۰ درصد است. میل زیاد و خیلی زیاد به مهاجرت در میان دانشجویان در سال ۱۴۰۱ نیز نسبت به سال گذشته، با یک درصد رشد به ۶۷ درصد رسیده است. و قسمت تلخ این سالنامه مهاجرتی در سال ۱۴۰۱ مرتبط با جمعیت ایرانیان در ۲۰ کشور دنیا می‌شود که حدود دو میلیون نفر، عنوان‌شده است. نکته دیگر، شاخص فرار مغزها است. این‌چنین که ایران، در سال ۲۰۲۲ میلادی از بین ۱۷۷ کشور در جایگاه ۱۰۶ فرار مغزها قرار دارد.

بر اساس این سالنامه مهاجرتی، مهم‌ترین مقاصد برای ایرانیان کشورهای آمریکا، کانادا، آلمان، ترکیه و انگلستان است که بر اساس داده‌های ملی کانادا، آلمان، آمریکا، ترکیه، ایتالیا، مجارستان، روسیه، بریتانیا، استرالیا و فرانسه ، این کشورها در بازه سال‌های ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۱ میلادی، ۱۰ مقصد اول دانشجویان ایرانی بوده‌اند.

هرچند از دیدگاه کارشناسان، الگوهای مهاجرت ایرانی‌ها در آینده شاهد تغییرات گسترده‌ای خواهد بود و کشورهای منطقه‌ خاورمیانه، به دلیل نزدیکی جغرافیایی و تا حدودی فرهنگی، یکی از قطب‌های اصلی جذب‌کننده مهاجران ایرانی خواهد بود. علاوه بر آنکه بررسی‌های رصدخانه مهاجرت ایران، بیانگر آن است که اکنون مقاصد مهاجرت دانشجویان ایرانی شامل روسیه هم می‌شود. درحالی‌که پیش‌ازاین روسیه مقصد دانشجویان ایرانی نبوده است.

چرا مهاجرت؟

به‌راستی گذشته از عوامل اقتصادی، چه دلایل دیگری مهاجرت ایرانیان را با این شدت روبرو کرده است؟

 در هر کشور با تغییرات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و اقلیمی میل به مهاجرت زیاد می‌شود؛ اما وقتی همه این عوامل در کنار یکدیگر قرار گیرند آن زمان، مهاجرت تشدید می‌شود حتی اگر از دشواری این راه پرفرازونشیب هم مطلع باشند. یکی از مسسولان رصدخانه ملی مهاجرت می‌گوید: از سال ۹۸، اثرات اقتصادی را به‌صورت پررنگ داشتیم. در آن شرایط موضوعاتی مانند دسترسی به بازار کار، حقوق و دستمزد در صدر قرار داشت و عوامل اجتماعی و سیاسی در رده‌ای پایین‌تر؛ اما در سال ۱۴۰۰ نسبت به وضعیت اجتماعی هم هشدار دادم. و در سال ۱۴۰۱ عوامل سیاسی نیز به عوامل قبلی افزوده شد. حالا عوامل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به‌عنوان ابر عامل تشدیدکننده منجر به مهاجرت عام می‌شود و این سه عامل برهم‌کنش دارد.

اتفاقی که بدون تردید با انجام برنامه‌های کوچک نمی‌توان این مهاجرت را کنترل کرد. به‌این‌ترتیب تا همین چند سال گذشته، مشکلات اقتصادی دلیل اصلی مهاجرت ایرانی‌ها بوده اما از دو سال گذشته، اقتصاد به‌عنوان دلیل دوم و نا امیدی از اصلاح امور در رده نخست دلایل مهاجرت قرارگرفته است.

و دلیل دیگر، شدت احتمال برای خطرات اقلیمی در ایران است. گزارش ریسک جهانی، ایران را جزو کشورهای با آسیب‌پذیری بالا در جهان معرفی می‌کند که از میان ۴۰ نوع بلایای طبیعی در نقاط مختلف جهان، ۳۱ نوع در ایران شناسایی‌شده است.

از سوی دیگر بر اساس پیش‌بینی‌ها، ایران در دهه‌های پیش رو شاهد شدیدترین تغییرات اقلیمی خواهد بود؛ که به اعتقاد کارشناسان، این موضوع نیز سبب تشدید موج مهاجرتی افراد خواهد شد. به‌طوری‌که در بررسی‌های مرکز آمار ایران الگوی جابه‌جایی جمعیت در دهه اخیر در کشور تا حدود زیادی منطبق با نقشه خشک‌سالی کشور است.

درمجموع ابراز ناامیدی از اصلاح امور و نداشتن چشم‌انداز روشن از آینده، نشان می‌دهد در سال‌های اخیر، شاخص چشم‌انداز جاذبه سرزمینی ایران در وضعیت بحرانی قرارگرفته و همین مساله، موج مهاجرت‌ها را تشدید هم خواهد کرد.

ممانعت از مهاجرت با بهره‌مندی از الگوی گذشتگان

طبق تحقیقات موسسه گالوپ در سال ۲۰۱۸ میلادی، میزان تمایل به بازگشت به کشور در میان مهاجران ایرانی یک درصد است؛ آن‌هم درحالی‌که این رقم در سطح جهانی حدود ۷ درصد برآورد می‌شود.

درواقع بودن در کنار خانواده و دوستان، احساس غربت و دوری از وطن، احساس مفید بودن در ایران و احساس تبعیض در خارج از کشور، عوامل اصلی برای بازگشت مهاجران به ایران در سال ۱۴۰۱ بوده است.

اما در طرف دیگر این جریان دلایلی چون بی‌ثباتی اقتصادی،  محدودیت‌های اجتماعی در ایران و احساس کاهش امنیت، تمایل بازگشت مهاجران ایرانی به کشور را به کمترین میزان رسانیده است. و در شرایط امروز، باوجود چنین موج فزاینده‌ای از مهاجران، کشور در معرض چالشی تحت عنوان کمبود نیروی انسانی قرار دارد. اینجاست که ضرورت توجه بسیار بیشتری از سوی سیاست‌گذاران برای اعمال راهکارهایی صحیح و اجرایی در جهت جلوگیری از مهاجرت‌ها پررنگ‌تر ازهر دوره‌ای می‌شود، چه‌بسا سال‌ها پیش هم امیرکبیر با تدابیری مانند تأسیس دارالفنون توانست مانع خروج نخبگان از ایران شود.