صنایع لوازم خانگی و خودروسازی هر دو درحالی‌که بیشترین میزان ارز نیمایی را دریافت کرده‌‌اند، اما همچنان موفق به عبور از موقعیت اضطرار نشده و در غم بازارهای از دست رفته می‌‌سوزند. همزمان دلالان هر دو بازار بیش از گذشته سودهای نامشروع به جیب می‌‌زنند و افقی هم پیش روی برهم زدن این عرصه قدرتمند آنان نیست. پیش‌بینی رشد ۱,۶ درصدی منفی برای سال آینده و تنها ۴ دهم درصدی مثبت برای پایان سال جاری هم میخ را بر تابوت رویاپردازی‌ها زده و تحلیلگران بدبین و خوش بین را به یک نقطه رسانده است: «امیدی به بهبود نیست.» صادرکنندگانی با بیش از شش دهه سابقه فعالیت اقتصادی روایت می‌کنند برای اولین بار طی تمامی ‌دهه‌های گذشته موفق به بازگرداندن ارزهای صادراتی نشده‌‌اند، صنایع فولادی و پتروشیمی ‌ارزهایشان را در بانک‌های معتمد دپو کرده‌‌اند تا بانک مرکزی راهی برای انتقال آنها پیدا کند و کونلون بانک چین هم آب پاکی را روی دست فعالان اقتصادی ریخته است که دیگر خبری از همکاری با ایران نیست.

شرایطی که این بانک برای ارتباط با ایران وضع کرده، تقریبا موقعیتی بین ناممکن و غیرممکن است. موقعیت اقتصاد ایران در نیمه پایانی سال ۹۷ بسیار نگران کننده است. بانک‌ها به لطف تزریق پول از بانک مرکزی و تولید مدام نقدینگی به حیات ادامه می‌دهند. بانک‌ها و موسسات یکسری عدد به مردم تحویل می‌دهند و تلنبار آنها روی هم موقعیت پیچیده امروز را می‌‌سازد.  ۱- حتی اگر موقعیت اقتصاد ایران به همین شکل امروز هم باقی بماند و بدتر از این نشود، بازهم تنها گروهی که حساسیت وضعیت را درک می‌کنند مدیران بنگاه‌های اقتصادی و صاحبان واقعی کسب‌ و کار هستند. آنها روزانه با پیچ و خم‌های محیط کسب‌ و کار و مدیران بروکرات دولتی مجادله می‌کنند و بیش از هر کارشناس دولت و وزرای کابینه آینده از موانع کار اطلاع دارند و این آگاهی به کار بخش خصوصی می‌آید.

۲- هراندازه دولت تندروتر و مدیران در راس امور هم تازه‌نفس‌تر باشند، کار برای بخش خصوصی سخت‌تر است؛ چراکه آنها معمولا به تجربه گذشته کاری ندارند و تقریبا هر موضوعی را خودشان تجربه می‌‌کنند و می‌‌آزمایند. در این موقعیت اتاق بازرگانی به طور معمول منتقد است و به جای حرف و شعار هم برای تسهیل در امور تصمیم‌گیری طرح و ایده می‌‌دهد. یکی از کارکردهای مهم اتاق بازرگانی ارائه گزارش‌های کارشناسی است. اگر دولت بعدی را مدیران جدید شکل دهند، این گزارش‌ها آنان را با منطق اقتصاد کشور همگن می‌سازد.

۳- اتاق بازرگانی طی چهار سال گذشته هم بخش مهمی‌از موانع کسب وکار را از پیش پای بخش خصوصی برداشته است. نامه‌نگاری‌های اتاق تهران با روسای قوا و حضور فعال در جلسات ستاد اقتصاد مقاومتی بسیاری از حواشی را کنار زد.  انجام نظرسنجی و پایش افکار برای ارائه تصویری واقعی از وضعیت بخش خصوصی کارکرد دیگر اتاق است که حداقل در اتاق تهران به انجام رسید. اتاق‌‌های بازرگانی در دوره‌های بحرانی می‌توانند بازتاب‌دهنده موقعیت‌‌های اقتصادی باشند. هرچه شرایط غبارآلودتر باشد، این کارکرد هم بیشتر نیاز است. حداقل در مورد دو سال پیش رو نیز غبار آلودگی فضای سیاسی کشور قطعی است. ۵- سیاست در ایران یگانه عنصری است که می‌‌تواند هر صاحب کسب‌وکاری را زمین بزند. اتاق بازرگانی طی چهار دهه بعد از انقلاب و حتی در تاریخ پیش از انقلابش تلاش کرده که سیاسی نباشد. به همین جهت در صورتی که اتاق‌های غیرسیاسی شکل بگیرند، حاکمیت به رفتار و اظهارنظرهای آنها اعتماد می‌کند و این عنصر شرایط را برای اعمال نظر تسهیل خواهد کرد.  احتمالا روحیه فعالان بخش خصوصی در دوران رکود و تحریم بسیار پایین‌تر از هر موقعیت دیگری است، اما در این شرایط هم منطق اقتصادی حکم می‌‌کند که مشارکت فعالانه در اتاق بازرگانی صورت گیرد.