افزایش دیوانهوار میل به استعفا و تغییر شغل در دوران پاندمی، جای خود را به پدیده جدیدی داده است که برخی اقتصاددانان آن را «ماندگاری بزرگ» نامیدهاند.
آمریکاییها مانند چند سال قبل، در شغلهای خود بیقرار نیستند. پژوهشهای مختلفی نشان میدهند که اکنون شهروندان آمریکایی کمتری به دنبال تغییر شغل خود هستند؛ روندی که خلاف آن در سالهای رواج پاندمی مشاهده میشد. دادههای دیگر حاکی از افزایش روزافزون میزان رضایت شغلی است. بسیاری از کارکنانی که درباره مشاغل خود مردد بودند و از این شاخه به آن شاخه میپریدند، در مصاحبههای جدید از تعادل ایجاد شده در وضعیت کنونی خود ابراز رضایت کردهاند.
پژوهش جدیدی نشان میدهد که چگونه اصرار بر پیشبرد وظایف غیرجذاب و ملالآور، از بهرهوری شما برای کارهای بعدی هم میکاهد. در این مقاله، رویکردی جایگزین پیشنهاد میشود. تقریبا هر شغلی، مقداری وظایف یکنواخت و ملالآور دارد که قابل اجتناب نیستند. تکمیل یک فایل اکسل و ارسال یا خواندن سرسری ایمیلها، مثالهایی از وظایف شغلی غیرجذاب و ملالآور هستند. افراد اغلب فکر میکنند که موثرترین روش برای مواجهه با وظایف شغلی ملالآور، مبارزه با دلزدگی و اصرار برای اتمام آن کار در کوتاهترین زمان ممکن و بدون استراحت است.
نسل زد (متولدین ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۰) دائما از مافوقهای خود میشنوند که بلد نیستند در محیط کار چطور رفتار کنند. اوایل ژانویه، جودی فاستر، بازیگر برنده اسکار، گفته بود این نسل از گرامر درستی استفاده نمیکنند و تازه ساعت ۱۰:۳۰ صبح سر کار حاضر میشوند. در ضمن، الکس ماهون، رئیس یکی از شبکههای تلویزیونی مهم بریتانیا، گفته بود، جوانترین نسلی که وارد بازار کار شده، مهارتهای لازم برای بحث کردن، مخالفت کردن یا کار کردن کنار افرادی با عقاید متفاوت را ندارد. اما این جوانترین نسل نیروی کار، کاملا منکر خطاهای خود نیست.
در هند، سالانه ۳.۲ میلیون تن زباله الکترونیک از جمله گوشی هوشمند، لپتاپ و مانیتورهای قدیمی تولید میشود. شاید بازیافت این حجم از زباله غیرممکن به نظر برسد، اما یک اصطلاح هندی است که میگوید «کارو سامباو»، یعنی «غیرممکن را ممکن کن».