شرکت گوگل در تحقیقی با مشارکت Ipsos که یک شرکت فعال درزمینه تحقیقات بازار است مطالعه‌‌‌ای را روی ۱۰۰۰ نفر از کارمندان آمریکایی که در سطوح مختلف شغلی و در شرکت‌های مختلف مشغول فعالیت بودند انجام دادند و از آنها در مورد تجربیات، دیدگاه‌‌‌ها و امیدشان به آینده پرسیدند و به نتایج جالب‌‌‌توجهی دست پیدا کردند که در ادامه به مهم‌ترین آنها اشاره خواهد شد. با این‌‌‌حال یکی از جالب‌‌‌ترین و عجیب‌‌‌ترین یافته‌‌‌های برآمده از این تحقیق این بود که ۷۶درصد شرکت‌کنندگان در تحقیق مشترک گوگل اعلام کردند که از شغل کنونی‌‌‌شان رضایت دارند اما در همین حال ۵۸درصدشان گفتند که به‌‌‌طور فعال در حال جست‌وجو برای پیدا کردن شغل یا موقعیت بهتری در سازمان خود یا خارج از آن هستند و این نکته جالب حکایت از آن دارد که رضایت شغلی کارکنان در موقعیت کنونی‌‌‌شان دلیلی نمی‌شود برای اینکه آنها از تلاش برای یافتن شغلی بهتر و ایجاد تغییر در شرایط کاری‌‌‌شان دست‌‌‌بردارند و به دنبال فرصت‌‌‌های جدید و بهتر نباشند و آنچه در اینجا بیشتر از هر چیزی به چشم می‌‌‌آید و عاملی تعیین‌‌‌کننده درزمینه آینده کاری افراد به‌‌‌حساب می‌‌‌آید چیزی نیست مگر «تغییر». حال بیایید نگاهی بیندازیم به سه یافته اصلی و آموزنده تحقیق مشترک گوگل.

۱- کارکنان هم به پول فکر می‌کنند و هم به کیفیت زندگی:‌ اگرچه حقوق و مزایای مالی که کارکنان به‌‌‌واسطه کار کردن در یک شرکت یا سازمان به دست می‌‌‌آورند برایشان مهم است اما تحقیقات ما نشان داده که آنچه برای آنها از اهمیت بیشتری برخوردار است رفاه و سلامتشان است و اگر سازمانی در راستای ارتقای سلامت و رفاه کارکنانش گام‌‌‌های بیشتری بردارند این اقدام به‌‌‌مراتب ارزشمندتر از افزایش حقوق و پاداش‌‌‌های مالی برای کارکنان است و کارکنان چنین سازمانی از انگیزه و تمایل بیشتری برای ادامه حضور در آنجا برخوردارند. اینکه سازمان‌ها بدانند کارکنانشان بیشتر از آنکه به دنبال افزایش پیدا کردن حقوق و پاداش باشند از سازمان خود توقع دارند به رفاه آنها توجه بیشتری داشته باشند. بنابراین لازم است تمام سازمان‌ها و مدیرانشان به‌‌‌صورت دوره‌‌‌ای و متناوب اقدام به انجام مطالعات موردی درباره انتظارات کارکنان در ارتباط با رفاه و آرامش‌شان کنند تا به‌‌‌طور دقیق بفهمند لازم است چه نوع‌‌‌ها و پیشنهادهای جدیدی باید به کارکنانشان ارائه دهند. آنچه در اینجا باید مدنظر تمام سازمان‌ها و شرکت‌ها باشد این است که هر هزینه‌‌‌ای که برای بهبود سطح رفاه و آسایش کارکنان از طرف سازمان پرداخت شود یک سرمایه‌گذاری ارزشمند است که نتایج آن در میان‌‌‌مدت و بلندمدت از طریق حفظ کارکنان توانمند و استعدادهای برتر آشکار خواهد شد.

۲-انعطاف‌‌‌پذیری، پادشاه است: امروزه و پس از همه‌گیری کووید-۱۹ یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های فراروی کسب و کارها این است که از میان گزینه‌‌‌هایی همچون حضور دائمی کارکنان در محل کار، دورکاری کامل کارکنان یا ترکیبی از این دو و الگوهای کاری هیبریدی کدام‌‌‌یک را برای آینده انتخاب کنند. درواقع آنچه همیشه موردنظر و تاکید کارکنان سازمان‌ها و شرکت‌های مختلف قرار داشته و به آن کم‌‌‌توجهی می‌‌‌شده است به‌‌‌واسطه همه‌گیری کووید-۱۹ و تغییر و تحولات بزرگی که به‌‌‌واسطه آن رخ داد بیشتر موردتوجه رهبران سازمان‌ها و تصمیم‌سازان قرارگرفته است و آن چیزی نیست مگر «انعطاف‌‌‌پذیری». به‌‌‌طورکلی می‌توان ادعا کرد که انعطاف‌‌‌پذیری بیشتر در برابر کارکنان چیزی بود که در دوران همه‌گیری کووید-۱۹ بر سازمان‌ها تحمیل شد و آنها را مجبور کرد در واکنش به وضعیت اضطراری ماه‌‌‌های اول همه‌گیری و قرنطینه سراسر این حق را به کارکنانشان بدهند تا خودشان شیوه کار کردنشان را برگزینند و خودشان تعیین کنند که چه موقع، کجا و چطور کار کنند. آنچه در این میان حائز اهمیت فراوانی است این است که با پایان امواج سهمگین ناشی از همه‌گیری کووید-۱۹ و بازگشت اغلب کشورها به شرایط عادی لازم است که رهبران و مدیران ارشد سازمان‌ها همچنان به‌‌‌حق انتخاب‌کارکنان احترام گذاشته و انعطاف‌‌‌پذیری سازمانی را تداوم بخشند.

۳-لازم است که درزمینه توسعه کاری کارکنان سرمایه‌گذاری کرد: امروزه، کارفرمایان فرصت‌‌‌های بیشتر و بهتری نسبت به گذشته برای کمک به کارکنانشان برای پیشرفت کردن و دستیابی به اهدافشان در اختیاردارند و قادرند با ارتقادادن به مهارت‌‌‌ها، ارائه آموزش‌‌‌های کاربردی و متنوع به کارکنان و سایر اقدامات حمایتی به افراد درزمینه توسعه شغلی‌‌‌شان کمک کنند و همه این اقدامات جزو سرمایه‌گذاری‌‌‌هایی به‌‌‌حساب می‌‌‌آیند که اثرات مثبت آن در بلندمدت آشکار می‌شود و علاوه بر کمک به رشد و پیشرفت شغلی کارکنان به حفظ و ماندگار‌سازی استعدادهای برتر در سازمان و جلوگیری از خروجشان از سازمان نیز کمک می‌کند. تحقیقات ما نشان داد که اگر کارکنان یک سازمان به این اطمینان برسند که رهبران سازمان به‌‌‌طور پیوسته به فکر توسعه شغلی آنها هستند و می‌‌‌کوشند تا با ارائه آموزش‌‌‌های بیشتر و ارتقای مهارت‌‌‌های کارکنان آینده شغلی بهتری را برای آنها رقم بزنند در این حالت تمایل آنها به ترک سازمان و یافتن موقعیت‌‌‌های شغلی بهتر به میزان چشمگیری کاهش می‌‌‌یابد. با این‌‌‌همه باید دانست که کمک سازمان‌ها به پیشرفت شغلی کارکنانشان فقط به تقویت مهارت‌‌‌های سخت و توانایی‌‌‌های فنی آنها محدود نمی‌شود بلکه بسیاری از کارکنان از سازمان‌های خود این انتظار رادارند تا درزمینه  تقویت مهارت‌‌‌های نرم ازجمله مهارت‌‌‌های ارتباطی، رهبری و ارائه دانسته‌‌‌ها و ایده‌‌‌ها نیز اقدام کنند.

اگر شما کارفرمایی هستید که می‌‌‌خواهد کارکنان موثر و استعدادهای برتر سازمان تحت رهبری خود را حفظ کرده و از خروج آنها جلوگیری به عمل آورد باید به دو چیز نگاه ویژه‌‌‌ای داشته باشید که عبارت‌‌‌اند از: توجه به کیفیت زندگی و رفاه کارکنان

افزایش انعطاف‌‌‌پذیری سازمانی

حمایت همه‌‌‌جانبه از توسعه شغلی افراد با استفاده از ابزارهای گوناگون. درواقع شرکت‌ها و سازمان‌ها می‌توانند با توسل جستن به این سه چیز و ارتقای پیوسته مهارت‌‌‌های کارکنانشان و افزایش توان رقابت‌‌‌پذیری خود همچنان به بقا و پیشرفت در جهان به‌‌‌شدت در حال تحول و دگرگونی امروز و فردا امیدوار باشند.