مشاور عزیز،

گاهی شرکت‌ها مایلند سوابق کارجو را بررسی کنند و بیشترشان، از یک شرکت ثالث می‌خواهند که این کار را انجام دهد. شرکت مربوطه نیز یک فرم برایت می‌فرستد تا عناوین، تاریخ‌ها، اسم شرکت‌های سابق و سایر اطلاعات را بنویسی. «ترفندش» این است که وقتی این فرم را کامل می‌کنی، 100 درصد صادق باشی. شرکت ثالث آن را می‌خواند، هیچ تناقضی نمی‌بیند و به کارفرمای آینده ات چراغ سبز نشان می‌دهد که استخدامت کنند. طبق صحبت‌هایی که شنیده ام، رایج است که یکی از طرفین، اطلاعاتی را که به شخص ثالث داده‌ای، با آنچه در فرم درخواست شغلی نوشته‌ای، مقایسه کند. این روش باید جواب دهد چون بعد از آن، به راحتی می‌توانی از بین کسانی که می‌توانند معرف تو باشند و ضمانتت را بکنند، آنهایی را انتخاب کنی که از همه مهربان تر و آسان گیرترند (با فرض اینکه کارفرمای آینده‌ات، بخواهد محکم کاری کند و در کنار بررسی سوابق، به آنها هم زنگ بزند). البته این روش در مورد کارهایی که نیازمند شفافیت امنیتی هستند جواب نمی‌دهد و البته نمی‌توانی مثلا اگر سوء سابقه جنایی داشته‌ای، آن را پنهان کنی. اما خیلی‌ها را می‌بینم که هر روز می‌آیند و می‌گویند این روش برایشان مفید بوده و کمک کرده شغلی پیدا کنند که اگر این روش را به کار نمی‌بردند، ممکن نبود. من از اینکه بخواهم در رزومه دروغ بگویم اصلا حس خوبی ندارم اما در عین حال، فکر می‌کنم اگر این کار را نکنم، به ضررم است و از بقیه عقبم. در بازار رقابتی کار، میان دریایی از رزومه‌های پر زرق و برق، چطور یک فرد راستگو می‌تواند به چشم بیاید؟

پاسخ: دوست عزیز،

این فکر خیلی بدی است و ممکن است پیشنهادی را از دست بدهی که اگر از این روش استفاده نمی‌کردی، حتما از آنِ خودت بود. اولا، بررسی سوابق با بررسی «رفرنس» فرق دارد. منظورم از رفرنس، همان معرف‌ها هستند که می‌توانند ضمانتت را کنند. بررسی سوابق، معمولا رسمی‌تر است. باید یک فرم پر کنی که اطلاعاتش بعدا صحت‌سنجی شوند. اما آنقدرها هم عجیب نیست که آنچه در فرم بررسی سوابق می‌نویسی، کارفرما را ارجاع دهد به آنچه در رزومه یا فرم درخواست شغلی نوشته ای. خود فرم درخواست شغلی نیز می‌تواند در این پروسه، مورد استفاده قرار گیرد. پس اینکه در رزومه، یک چیز بنویسی و در فرم بررسی سوابق، یک چیز دیگر، می‌تواند به ضررت تمام شود. احتمالش خیلی زیاد است که دستت رو شود و همه بفهمند چه نقشه‌ای در سر داشته ای. طی بررسی رفرنس‌ها، احتمال آنکه مچت را بگیرند، حتی بیشتر هم هست. بررسی رفرنس‌ها، معمولا آنقدرها رسمی نیست و کسی از تو نمی‌خواهد که سوابقت را در یک فرم بنویسی. کارفرما به رفرنس‌ها زنگ می‌زند، در مورد کار تو از آنها سوال می‌پرسد و صحت و سقم اطلاعاتی را که در رزومه نوشتی بررسی می‌کند، به همین سادگی. اگر من به مدیر قبلی تو زنگ بزنم و بفهمم که تو برای تحت تاثیر قرار دادن من، از یک عنوان شغلی ساختگی استفاده کرده‌ای یا در مورد مدت زمان اشتغالت دروغ گفته‌ای، این می‌تواند پایان ماجرا باشد. پس از اتمام تماس، به تو زنگ می‌زنم تا مطمئن شوم که سوءتفاهمی پیش نیامده، اما معمولا در آن نقطه، کاملا معلوم می‌شود که دروغ گفته‌ای، مگر اینکه بتوانی ادعایت را ثابت کنی. اما اگر نتوانی، هیچ آدم عاقلی نمی‌آید کسی را استخدام کند که رابطه کاری را از همان ابتدا با دروغ شروع کرده.

اگر فکر می‌کنی می‌توانی با انتخاب معرف‌هایی که حاضرند برایت دروغ بگویند، روی ماجرا سرپوش بگذاری، این را بدان که بعضی از متصدی‌های بررسی رفرنس‌ها، آنقدر زرنگند که به لیست معرف‌هایی که تو در اختیارشان گذاشته‌ای اکتفا نمی‌کنند. آنها معمولا مایلند با افراد خاصی مثل مدیران سابقت تماس بگیرند و اگر خیلی پیگیر و کاربلد باشند، به جای اینکه به شماره‌هایی که تو در اختیارشان گذاشته‌ای، تکیه کنند - به خصوص اگر حس کنند یک جای کارت می‌لنگد - با شماره اصلی شرکت سابقت تماس می‌گیرند و از اپراتور می‌خواهند که آنها را به فرد مورد نظرشان وصل کند. آیا این یعنی، دروغ و تقلب هیچ‌وقت جواب نمی‌دهد؟ البته که نه. گاهی دروغ و تقلب، تشخیص داده نمی‌شود، به خصوص در شرکت‌هایی که در رابطه با استخدام، دقیق و سختگیر نیستند. اما اگر بخواهی در آینده همکارهای خوبی داشته باشی، قاعدتا نباید برای چنین شرکت‌هایی کار کنی. باید دنبال شرکت‌هایی باشی که به درستی نیرو جذب می‌کنند، چون اولا، کار کردن در جایی که مدیریتش ضعیف است، کیفیت زندگی تو را از بسیاری از جهات پایین می‌آورد و دوما، باید در جایی کار کنی که همکارهایت، شایسته و لایق باشند، نه کسانی که برای رسیدن به جایگاهشان، کلی بلوف زده‌اند. حتی اگر دروغگویی در رزومه، تو را به شغلی برساند، بعدها می‌تواند برایت مشکل‌ساز شود. خیلی از شرکت‌ها وقتی می‌خواهند کارمندشان را ارتقا دهند، سوابقش را مجددا بررسی می‌کنند و خیلی‌ها را دیده‌ام که به خاطر دروغی که سال‌ها پیش، موقع استخدام در رزومه‌شان گفته‌اند، حالا اخراج شده‌اند. دروغگویی باعث می‌شود همیشه احساس ناامنی داشته باشی که نکند اخراج شوی. این را می‌دانم که اوضاع بازار کار خراب است و همه مستاصلند. در دوران استیصال، آدم به هر کاری دست می‌زند. اما این تکنیک‌ها همان‌قدر که ممکن است مفید باشند، می‌توانند به ضررت هم تمام شوند. نمی‌گویم که صرفا به خاطر اصول اخلاقی از این کارها اجتناب کنی (هرچند اخلاقیات مهم است). این کارها را نکن چون در بلندمدت، آتش آن دامن خودت را می‌گیرد.

می‌دانم که نگرانی تا در میان دریایی از کارجوهای شبیه به هم، متمایز باشی. اما برای متمایز شدن و به چشم آمدن، یک روش موثر وجود دارد که خیلی‌ها از آن بهره نمی‌گیرند. خیلی هم جواب می‌دهد. آن هم، داشتن رزومه‌ای است که در آن، روی آن دسته از سوابقی تاکید کرده‌ای که نتیجه داده‌اند. نوشتن یک نامه معرفی هم خیلی مفید است. در آن توضیح بده که چرا در آن جایگاه شغلی، مهارت داری. محتوای آن باید فراتر از چیزهایی باشد که به‌طور خلاصه در رزومه نوشته‌ای. می دانم که پیشنهادم اصلا جذاب نیست اما به‌عنوان کسی که هزاران نفر را استخدام کرده‌ام و به هزاران نفر مشاوره داده‌ام، ضمانت می‌کنم که این دو توصیه، جواب می‌دهد؛ شاید چون کمتر کسی آن را انجام می‌دهد. اگر همه این کار را انجام می‌دادند، دیگر آنقدر موثر نبود، چون تبدیل می‌شد به یک مبنا. اما حالا که این‌طور نیست، کسی که انجامش دهد واقعا از بقیه متمایز می‌شود. از افرادی که سابقه کار در جذب نیرو دارند بپرس و به تو می‌گویند که بخش اعظمی از رقیب‌هایت، برای این کار وقت نمی‌گذارند. نیاز نیست برای متمایز شدن و به چشم آمدن به‌عنوان یک کاندیدای قدرتمند، دروغ بگویی. دروغ اساسا باعث می‌شود ضعیف به نظر برسی.