مانع بورسی شارژ بنگاه‌ها

صاحبان کسب‌وکار معتقدند زمان طولانی و هزینه زیاد بهره‌گیری از ابزارهای مختلف تامین مالی باعث شده تعداد زیادی از بنگاه‌های اقتصادی کشور، مخصوصا بنگاه‌های کوچک و متوسط نسبت به حضور در بازار سرمایه بی‌میل باشند. به اعتقاد فعالان اقتصادی، «بی‌ثباتی و تغییر مداوم قوانین کشور»، «عدم بازنگری قوانین مربوط به بازار سرمایه»، «عدم هماهنگی مقام ناظر در بخش‌های مختلف اقتصادی» و «پایبند نبودن مقام ناظر به مقررات مصوب خود» از جمله ضعف‌هایی است که در این بخش دیده می‌شود. آنان براین‌ باورند ابزار تامین مالی از طریق بازار سرمایه برای آنکه مورد قبول بخش‌خصوصی قرار گیرد، باید در مقایسه با سایر روش‌های تامین مالی و به ویژه نظام بانکی سریع‌تر باشد، شفافیت بالایی داشته باشد، سازوکار مشخصی داشته و فرآیند بوروکراتیک پیچیده‌ای نداشته باشد. همچنین بازار سرمایه برای اینکه بتواند بستر تامین مالی شرکت‌های کوچک و متوسط باشد، بیش از راهبرد نیاز به چابکی دارد.

نوزدهمین نشست کمیسیون بازار پول و سرمایه اتاق تهران به بررسی و نقد چگونگی تامین مالی بنگاه‌های کوچک و متوسط از طریق بازار سرمایه اختصاص داشت. در این نشست، فعالان اقتصادی این سوال را مطرح کردند که چرا سهم بازار سرمایه در تامین مالی بنگاه‌ها در طول سال‌های گذشته اندک و ناچیز بوده است؟ صاحبان کسب‌وکار همچنین در ارزیابی‌هایشان به دنبال پاسخی برای ناموفق بودن بازار سرمایه در تامین سرمایه در گردش واحدهای تولیدی بودند. در همین رابطه کمیسیون بازار پول و سرمایه اتاق تهران، پروژه‌ای تحقیقاتی برای ریشه‌یابی دلایل این ضعف پیش برده است. بر اساس گزارش اتاق تهران، هادی لاری، مدیرعامل شرکت تابان خرد که این مطالعه را انجام داده، طی توضیحاتی با اشاره به اینکه در بهترین حالت، تنها حدود ۸ درصد منابع مالی بنگاه‌های اقتصادی کشور در سال‌های اخیر از طریق منابع بازار سرمایه تامین شده است، گفت: این حجم از تامین مالی از طریق بازار سرمایه با کشورهای اروپایی که نظام تامین مالی آنها نیز عمدتا مبتنی بر منابع بانکی است، فاصله زیادی دارد.

سه کانال‌ تامین مالی

بررسی‌ها نشان می‌دهد شرکت‌های فعال کشور طی سال‌های اخیر، به‌ترتیب از سه‌ کانال «افزایش سرمایه»، «انتشار ابزارهای تامین مالی» و «عرضه اولیه سهام» منابع مالی خود را تامین کرده‌اند. به گفته لاری، به‌رغم افزایش محسوس تامین مالی از طریق «افزایش سرمایه» در سال‌های اخیر، سهم این روش از حدود ۸۵ درصد در سال‌های ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۴، به ۶۶درصد در سال ۱۳۹۴، و ۴۳درصد در سال ۱۳۹۵ کاهش یافته است اما در عوض طی سال‌های یاد شده شاهد افزایش حجم انتشار انواع ابزارهای تامین مالی به‌خصوص اوراق بدهی یا صکوک بوده‌ایم. وی در ادامه به گزارش اخیر موسسه جهانی مکنزی اشاره کرد و گفت: بر اساس این گزارش، نسبت بازار سرمایه ایران به تولید ناخالص داخلی کمتر از متوسط جهانی است و این در حالی است که بازار سهام ایران نامتنوع بوده و ۱۰ شرکت برتر تقریبا ۴۰ درصد بازار را در اختیار دارند. لاری سپس با بیان اینکه بازار سرمایه ایران نیاز به بازسازی زیرساخت‌های حمایتی دارد، عنوان کرد که در ایران سهم تامین مالی از طریق انتشار اوراق بدهی در بازار سرمایه نسبت به سیستم بانکی بسیار پایین است.

به‌طوری که از سال ۱۳۸۶ تا سال ۱۳۹۵ بیش از ۸۶۰ هزار میلیارد ریال اوراق بدهی در کشور منتشر شده که در برابر رقم ۴۶ هزار هزار میلیارد ریال تامین مالی از طریق سیستم بانکی بسیار ناچیز است. وی در ادامه به یکی از معضلات بزرگ ساختار بازار سرمایه برای بنگاه‌های اقتصادی اشاره کرد و گفت: در حال حاضر هزینه و زمان لازم برای پذیره‌نویسی سهام، اوراق بدهی و صندوق‌های سرمایه‌گذاری نسبت به میانگین جهانی بسیار بالاتر است؛ به‌طوری که یک شرکت برای اینکه از طریق بورس تهران یا فرابورس ایران سهام خود را به بازار عرضه کند، ملزم به طی مراحل هشت‌گانه‌ای است که به‌صورت متوسط حدود یک تا دو سال به طول می‌انجامد. همچنین به‌گفته وی، در حال حاضر در سازمان بورس ۱۴۳ آیین‌نامه و دستورالعمل وجود دارد و کتاب قانون مقررات بازار سرمایه نزدیک به ۲۴۰۰ صفحه است، از این رو به دلیل وجود چنین مقررات و مجوزهای سختگیرانه‌ای، تاسیس شرکت‌های سهامی عام در بورس عملا متوقف شده است. مطابق با بررسی‌ها هم‌اکنون اگر شرکتی بخواهد سهام خود را در بازار عرضه کند و با فرض آنکه همه مدارکش آماده باشد، حداقل یک سال فرآیند آن به طول می‌انجامد. این در حالی است که در بورس استانبول، متوسط زمان مورد نیاز برای عرضه سهام ۶هفته است. به گفته لاری، در زمینه ورود شرکت‌ها به بازار بورس، این سازمان باید انعطاف بیشتری به خرج داده و حجمی از اشتباه و ریسک را بپذیرد. مدیر شرکت تابان خرد همچنین، عدم نظارت و پیگیری‌های مستمر روی ابزارها و ساختارهای تامین مالی در مرحله بعد از پذیره‌نویسی را یکی از دلایل عدم توفیق آن و عدم استقبال فعالان بازار برشمرد. زیرا این موضوع باعث شده به دلیل روند فعلی ارزیابی مدیران در بازار سرمایه که کیفیت را فدای کمیت می‌کند، انگیزه اصلی مسوولان امر، تنها به معرفی ابزار جدید تامین مالی برگردد و چندان شکل عملی و اجرایی به خود نگیرد. به اعتقاد لاری، بازار سرمایه ایران برای آنکه بتواند بستر تامین مالی شرکت‌های کوچک و متوسط باشد، نیاز به چابکی دارد. اگر بازار سرمایه واقعا می‌خواهد این بستر را فراهم کند، باید هر هفته یا حداقل هر ماه چند شرکت کوچک و متوسط جدید در بازارهای مختلف بورس و فرابورس عرضه شود.