هرچقدر لکوموتیو وارد کشور شود، زمانی که نمی‌توان آنها را نگهداری و حفظ کرد، بی‌فایده است. تجربه تعمیر و نگهداری را در هر دو بخش دولتی و خصوصی در این سه دهه انجام داده‌‌‌ام و متاسفم که بگویم در هیچ یک از این دو بخش چندان موفق نبوده‌‌‌ایم. یعنی زمانی که شاخص‌‌‌های تعمیر و نگهداری در بخش خصوصی را بررسی کنیم، خیلی بهتر از بخش دولتی نیست.

برای اینکه ریشه‌‌‌ها و علل اساسی این مشکل را بهتر متوجه شویم، بهتر است نگاهی به مدل‌‌‌های بین‌المللی پیشرفته‌‌‌ای که در کشورهای دیگر اجرا شده است، داشته باشیم. در کشورهای پیشرفته نه‌تنها در صنعت ریلی، بلکه به صورت عموم برای صنعت و ماشین‌آلات صنعتی، موضوع تعمیر و نگهداری، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. تعمیر و نگهداری در این کشورها، یک صنعت وسیع و یک کسب‌و‌کار بزرگ بوده و گردش مالی هنگفتی دارد. در کشور ما مشکل اول این است که به تعمیر و نگهداری تجهیزات اهمیت داده نمی‌شود. شرکت‌های ریلی عموما بحث تعمیر و نگهداری را دوست ندارند. این مبحث برای آنها مهم نبوده و اصولا اهمیت آن را درک نکرده‌‌‌اند.

اگر به صورت تصادفی چند عکس از لکوموتیوهای کشورمان بگیرید و در اروپا هم این عکس‌‌‌ها را از لکوموتیوها بگیرید، با دیدن عکس‌ها متوجه می‌شوید که اصلا غیر‌قابل قیاس با یکدیگر هستند. یعنی حتی ظاهر لکوموتیوهای ما نیز فرسوده‌‌‌اند، چه برسد به داخل آنها! بدیهی است که موتور این لکوموتیوها نیز با سرویس‌‌‌های تعمیر و نگهداری ناکارآمد، وضعیت نامطلوبی دارند. دستورالعمل‌‌‌های تعمیر و نگهداری رعایت نشده و به موقع انجام نمی‌شود. به همین دلیل است که تجهیزات ما به جای آنکه چهار سال کار کند، دوسال کار می‌کند. زمانی که خرابی اتفاق می‌‌‌افتد، ناچار به صرف هزینه تعمیرات هستیم و هزینه رفع خرابی بیشتر از هزینه نگهداری است و از دو جا ضرر می‌‌‌کنیم. به این ترتیب، چرخه اقتصادی کسب و کار ریلی مختل می‌شود. یعنی نه لکوموتیو ما کار می‌کند که پول در بیاورد و نه می‌توانیم آن را به درستی تعمیر و نگهداری کنیم. در دنیا برعکس است و کشورهای پیشرفته اهمیت بالایی برای تعمیر و نگهداری قائل هستند. زمانی که لکوموتیو درآمد دارد، مالک خصوصی یا دولتی در ابتدا سهم تعمیر و نگهداری آن را کنار می‌‌‌گذارد. در ایران به این شکل نیست. مالک خصوصی این کار را انجام نمی‌‌‌دهد و مالک دولتی هم برای هزینه‌‌‌ها وابسته به کمک‌‌‌های دولتی و بودجه طرح‌‌‌های عمرانی و فرآیندهای بوروکراسی بوده و هزینه‌‌‌های مازاد در سیستم‌های دولتی آن‌قدر زیاد است که اگر بخواهد هزینه‌‌‌های لکوموتیو را تامین کند، عملا از عهده آن برنمی‌‌‌آید.