جاده جدید امپراتور
چین وارد رقابتی شده که خروج از آن حتی دشوارتر است.نزدیکی و مجاورت یک دارایی است البته آنگاه که اوضاع خوب پیش برود اما این باعث میشود کاستن از میزان خسارتها در پاکستان دشوارتر شود.مشارکت کمحجمتر چین در گذشته به این کشور اجازه میداد تا مسیر ثابتتری را در روابط خود با پاکستان دنبال کند و الهامبخش مقامها بود تا اعلام کنند که دوستیشان «بالاتر از کوههای هیمالیا، عمیقتر از عمیقترین دریا در جهان و شیرینتر از عسل است» (۱۲۱) .اما با تعامل عمیقتر، آشفتگی بیشتر هم پدید میآید و این به دنبال خود هشدار هم در پی دارد.عسل شیرین است اما همچون هزینه کرد در ابرپروژهها، یک افزایش موقت به دنبال دارد که بهزودی محو میشود.کوهها بلند هستند و اقیانوسها عمیق اما همچون مقادیر عظیمی بدهی، خطرناک هستند.
فصل ۸
بازی وامها / سریلانکا
با نگاه به ساحل جنوبی سریلانکا، قلعه ساحلی هامبانوتوتا یادگاری از یک گذشته خشونتبار و شاهدی بر مبارزهای است که هنوز ادامه دارد.این برج ۲۵ فوتی که گرد و تنومند است از تپهای آرام که روی آن قرار گرفته ارتفاع میگیرد.این قلعه از سوی سربازان بریتانیایی در اوایل دهه ۱۸۰۰ ساخته شده است؛ یک پایگاه تاکتیکی و نشانهای از ابراز نیات آنها که همچنان مانده است.رسیدن انگلیسیها به پادشاهی «کندی» که به مدت ۴ قرن بر این کشور حکمرانی داشت، پایان داد.در دهه ۹۰، چهار دهه پس از خروج بریتانیاییها، این برج به شکل ناجوری به عنوان بخشی از موزه شیلات بازسازی شد.در داخل آن نور هم از طریق سقف میتابد؛ جایی که دریچه به سوی پشتبام باز میشود و هم از طریق سوراخهایی که سربازان بریتانیایی در بدنه دیوار آن تعبیه کرده بودند.دو چشمانداز از بالای برج وجود دارد.با نگاه به سوی جنوب و به سوی اقیانوس هند میبینیم که کشتیهای غولپیکر بهآهستگی در حال حرکت هستند.هر یک نقشه و مسیر خاص خود را دارند اما همگی در یک چیز مشترک هستند: حرکت.تانکرهای مملو از نفت به سمت شرق و به سوی چین میروند.کشتیهای بزرگ کانتینری که عرشهشان پر بوده و با دقتی «لگو»گونه رنگآمیزی شدهاند، کالاها را به سوی اروپا حمل میکنند.بزرگترین آنها بیش از نیمی از عرض یک زمین فوتبال و بزرگتر از «ساختمان امپایر استیت» هستند.در مجموع، سالانه حدود ۶۰ هزار کشتی از آنجا میگذرد.اصطلاح «مستغلات» بهطورکلی برای بنادر هم درست است: موقعیت، موقعیت، موقعیت.هامبانوتوتا فقط ۱۰ گره دریایی از یکی از شلوغترین خطوط کشتیرانی جهان فاصله دارد.
با نگاه به غرب، در پایین خط ساحلی، جرثقیلهای پیشرفته و غولپیکرکانتینری که هر یک ۳۰ میلیون دلار قیمت دارند، بر فراز چینیهایی هستند که مالک آنها بوده و کنترل بندر را در دست دارند.تا شروع ساختوساز بندر در سال ۲۰۰۸، این منطقه بیشتر جنگلی بود.فیلهای وحشی هنوز در همان حوالی پرسه میزنند و از مناطق حفاظت شده خود بیرون میآیند و با انسانهایی که در حال ساختوساز بوده و زیستگاه آنها را هر روز کوچکتر میکنند، در تماس هستند.سریلانکا برخی از بهترین بندرهای طبیعی در جهان را دارد اما جالب این است که این بندر در دل ساحل کنده شده است.یک منطقه لجستیک و صنعتی با خدمات سوخترسانی، انتقال محمولهها و تعمیر کشتی در سال ۲۰۱۷ با این وعده رونمایی شد که ۱۰۰ هزار شغل ایجاد خواهد کرد.چنین رفاهی چهره هامبانوتوتا را دگرگون میکرد که شهری ۶۰ هزارنفری بود که مردمانش با ماهیگیری روزگار میگذراندند.مشکل این است که این دو تصویر - شلوغترین خط کشتیرانی در جهان و قمار سریلانکا برای گرفتار شدن در آنها - کیلومترها از هم فاصله دارند.در سال ۲۰۱۷، این بندر کمتر از ۱ درصد کل ترافیک سریلانکا را اداره میکرد.برای ایجاد فعالیت، حمل خودروها از کلمبو (پایتخت سریلانکا و زادگاه شلوغترین بندرش) منحرف شد که بندری پررونق است و برنامههایی برای توسعه آن در سالهای آتی وجود دارد.وقتی بار نسبتا کم هامبانوتوتا تخلیه نشود، بیشتر آن به سوی شمال و به سمت کلمبو و دیگر مناطق شهری میرود؛ یعنی جایی که بیشتر سریلانکاییها زندگی میکنند.این نمونهای کلاسیک از مداخله دولتی نه چندان هدفمند و افزایش ناکارآمدی بهجای پرداختن به علل ریشهای است.بندر هامبانوتوتا بهجای تقویت توسعه محلی به نماد خطرات وامدهی چین تبدیل شده است.قرار نبود هرگز این بندر به ملکیت و اداره چینیها درآید اما این ساختوساز و تامین مالی چین بود که بر بدهی فلجکننده سریلانکا افزود.مقامهای آمریکایی از این نمونه استفاده کردند تا خطرات وام گرفتن از چین را به نمایش بگذارند.همانطور که مایک پنس، معاون رئیسجمهور آمریکا، در اکتبر ۲۰۱۸ گفت: «چین از بهاصطلاح «دیپلماسی بدهی» برای توسعه نفوذ خود استفاده میکند.درست مانند سریلانکا که بدهی عظیم آن به شرکتهای دولتی چینی اجازه میدهد تا بندری باارزش تجاری مشکوک بسازند».من به عنوان یک سخنران پیشین، قدردان جذابیت غرورآفرین این خطوط هستم بهویژه برای یک مخاطب آمریکایی.اما به عنوان تحلیلگر، اندیشیدن درباره اینکه این خطوط برای مخاطبان جهانی چگونه به نظر میرسد، امیدوارم فردی پیدا شود که آن خطوط را اصلاح کند.دشواریها و پیچیدگیهای سریلانکا به یک رمان جاسوسی ارزان تبدیل شده است؛ رمانی که بهمثابه رقابت حاصلجمع صفر میان قدرتهای خارجی صورتبندی شده تا یک درام بشری آشفته و عمدتا داخلی.