جاده جدید امپراتور
چین برای بهبود امنیت منطقه به پاکستان متکی بوده است. در سال ۲۰۰۴، به دنبال حمله به کارگران چینی در سد «گومال زم» در شمال پاکستان، چین پروژه را متوقف کرد. اما توجهی که به CPEC معطوف شده، توقف پروژه یا اعزام سربازان چینی (بدون جلبتوجهات بیمورد) را دشوارتر ساخته است. به اصرار چین، پاکستان یگانی از ۱۵ هزار نیرو برای تضمین امنیت پروژهها ایجاد کرد. شرکتهای چینی نیز پیمانکاران امنیتی خصوصی را به خدمت گرفته و از منطقه خاکستری در رژیم حقوقی پاکستان بهره میبرند؛ یعنی جایی که سرمایهگذاری مشترک میان شرکتهای امنیتی خارجی و پاکستان رونق یافته است. خطرات امنیتی، همراه با عملکرد تجاری ضعیف گوادر، گمانهزنیهایی ایجاد کرده که این بندر به تاسیسات دریایی چینی تبدیل شده است. «چودری احمد مختار» وزیر دفاع پاکستان در سال ۲۰۱۱ به فایننشال تایمز گفت: «ما از برادران چینیمان خواستهایم که یک پایگاه دریایی در گوادر بسازند.» مقامهای چینی و پاکستانی از آن زمان چنین احتمالی را رد کردهاند. چین نیازی ندارد که حضور دریایی در گوادر داشته باشد و ممکن است به توانایی دسترسی به بندر بسنده کند. درواقع، شرایطی که پاکستانیها دههها پیش به ایالات متحده ارائه کردند، یک گزینه به دست میدهد.در سال ۱۹۷۲، وزیر دفاع پاکستان که در مسیر بوتو عمل میکرد، خاطرنشان کرد که پاکستان خواهان استقرار پرسنل گسترده نظامی آمریکا در بندر نیست؛ اما ممکن است ایالات متحده دسترسی به امکانات و تاسیسات آنجا را در صورت نیاز، بسیار ارزشمند بیابد.
بلندپروازانهترین پروژههای ارتباطی چین و پاکستان، خط لوله و راهآهن، همچنان موهوم باقیمانده است. این خط لوله در زمره طولانیترین و بلندترین خط لوله در جهان بوده و از گوادر در کوههای قرهقوروم تا کاشغر در غرب چین امتداد دارد. پمپاژ نفت از سطح دریا تا فاصله ۱۵هزارپایی، در مسافتی بیش از سه هزار کیلومتر، نیازمند پمپهای قوی، گرمایش مضاعف و عایقکاری ویژه است. ساخت آن ۱۰میلیارد دلار برآورد شده که وقتی با دیگر خطوط بلندمرتبه لوله مقایسه میشود، حتی محافظهکار هم به نظر میرسد. پس از ساخت، عملیات تقریبا ۸ دلار به هزینه هر بشکه پمپاژ شده میافزاید. ارزش استراتژیک خط لوله متناسب با قیمت بالای آن به نظر نمیرسد. برخی ناظران گفتهاند که این میتواند به کاهش وابستگی چین به نفت از طریق بندر مالاکا کمک کند. اما اگر هدف اصلی پروژه تامین منبع جایگزین نفت در شرایطی است که تنگه مالاکا بسته باشد، هنوز هم در برابر خرابکاری از زمین یا بمباران هوایی آسیبپذیر خواهد بود. حتی محاصره یا غیرفعالکردن بندر گوادر راحتتر از تنگه مالاکا است. چشمانداز تعطیلی یا درگیری در تنگه مالاکا - احتمالا میان آمریکا و چین - بعید به نظر میرسد؛ اما در همین حین، خط لوله در برابر حملات از سوی شبه نظامیان بلوچ همچنان آسیبپذیر است. راهآهن میتواند اجازه دهد که تجارت در تمام طول سال بهصورت زمینی ادامه یابد؛ اما هزینهاش نجومی خواهد بود. گسترش شبکه راهآهن پاکستان از شمال بهسوی خونجراب نیازمند ساخت حدود ۲۰۰ کیلومتر تونل و ۷۰ پل است. ساخت آن از جنوب بهسوی گوادر مستلزم بهروزرسانی خط لوله موجود است که مطالعات امکانسنجی آن شروع شده است. درمجموع، هزینه این دو ۱۶ میلیارد دلار تخمین زده شده و ساخت هر یک حداقل ۵ سال طول خواهد کشید. بهطور رسمی، شروع ساخت بخش شمالی برای سال ۲۰۲۵ برنامهریزیشده و ساخت بخش شمالی هم در سال ۲۰۳۰ آغاز خواهد شد. این زمانبندی آنقدر نزدیک است که مقامها درباره این پروژه صریح سخن بگویند و آنقدر دور است که به آنها اجازه دهد بهراحتی آن را به تعویق بیندازند.
اگرچه راهآهن و خط لوله جلو نرفته است، اما غول مخابراتی چین «هوآوی» کابل فیبر نوری را در سراسر گذرگاه خونجراب کشیده است. این مساله با ۴۴میلیون دلار، هزینه کمتر و کاربردیتری داشته است. نمایندگان هوآوی اشاره میکنند که این کابل به پاکستانیها اجازه میدهد که به محتواهای چینی دسترسی سریعتری داشته باشند و با اجتناب از کابلهای زیر دریا، این مسیر جاسوسی از کشورهای همسایه به جز چین را دشوارتر میسازد. بر خلاف خط لوله پیشنهادی، کابل فیبر نوری در برابر حمله کمتر آسیبپذیر بوده و تعمیر آن راحتتر است. بر خلاف راهآهن پیشنهادی، این کابل نمیتواند مردم را جابهجا کند، بلکه نوعی از اتصال را ارائه میدهد که برای هر دو دولت راحتتر است.
بالاتر از هیمالیا
CPEC بهآرامی شروع به انعکاس روایت حقانی از روابط آمریکا - پاکستان میکند. اگر مبالغه نشود، انتظارات هیچچیز نبوده است. وعدهها نقض شده؛ زیرا تنها بخشی از پروژههای CPEC محقق شده است. عمرانخان، نخستوزیر که در سال ۲۰۱۸ قدرت را به دست گرفت، بسیاری از پروژههای باقیمانده CPEC را به حال تعلیق درآورده است. عبدالرزاق داود، مشاور تجاری و صنعتی عمرانخان در سپتامبر ۲۰۱۸ گفت: «شاید بتوانیم CPEC را ۵ سال دیگر یا بیشتر طول دهیم.» دولت عمرانخان تقصیر را به گردن دولتهای قبلی پاکستان میاندازد و میگوید آنها معاملات بدی را انجام داده بودند که بیشتر به نفع شرکتهای چینی و به ضرر شرکتهای پاکستانی است. اما فرار از تاثیرات اعلامنشدهای که چین از ضعف پاکستان بهرهبرداری کرده دشوار است. فهرست شکایتهای چین هم در حال افزایش است. شرکتهای چینی از فساد در این طرح، تاخیرها در خرید و فرآیندهای صدور مجوز و ناکامی پاکستان در عدم پرداخت بهموقع گلایه دارند. کسبوکارهای پاکستانی، دولتهای ایالتی را تحتفشار قرار داده تا تاسیس مناطق ویژه اقتصادی را که دولت چین مشتاق راهاندازی آن است، به تعویق بیندازند. در سال ۲۰۱۷، چین نارضایتی خود از مباشرت پاکستان در CPEC را با متوقف کردن موقت تامین مالی برای چند پروژه نشان داد.