«گاردین» تحلیل کرد
آینده منطقه بدون برجام
در یک سخنرانی سیاست خارجه که در سپتامبر ۲۰۱۷ ایراد شد، سناتور برنی سندرز از طراحی کودتای ۱۹۵۳ میلادی (۱۳۳۲ شمسی) توسط سازمان سیا به منظور براندازی دولت مصدق سخن گفت. او منافع نفتی کشورهای غربی و بر سرکار آوردن مجدد شاه فاسد، ظالم و منفور را مهمترین دلایل اقدام به این کودتا اعلام کرد. سندرز در ادامه اینگونه توضیح داد که در سال ۱۹۷۹ میلادی (۱۳۵۷ شمسی) آیتالله خمینی، رهبر انقلابی و ضدآمریکایی ایران، شاه را از مسند قدرت کنار زد و جمهوری اسلامی ایران را بنیان نهاد. او با اندکی تامل سخنرانی خود را با طرح پرسشهایی اینگونه ادامه داد: «ایران امروزی چگونه بود اگر دولت پیشین سرنگون نمیشد؟ کودتای به رهبری آمریکا چه اثراتی در سراسر منطقه به همراه داشته است؟ پیامدهای این کودتا که هنوز نیز با آنها زندگی میکنیم، چه بوده است؟» در این باره «گاردین» در گزارش خود مینویسد؛ برای پاسخ به پرسشهای سندرز باید گفت اگر کودتای ۱۳۳۲ سیا رخ نمیداد، احتمالا در سال ۱۳۵۷ نیز شاهد انقلاب اسلامی و بعد از آن تنشهای میان ایران و قدرتهای غربی نبودیم. انقلاب ۵۷ اثرات گستردهای بر منطقه داشت. رهبری شیعی جدید ایرانیها آنها را در مقابل کشور سنینشین عربستان سعودی قرار داد. انقلاب اسلامی همچنین بحرانی را میان ایران و اسرائیل ایجاد کرد، جایی که رهبران دینی ایران با محکوم کردن سرکوب فلسطینیان، اسرائیل را بهعنوان دستنشانده آمریکاییها میبینند. این روزها عربستان و اسرائیل تلاش میکنند آمریکا را به نزاع چند دههای خود با ایران بکشانند. این دو متحد منطقهای آمریکا هر دو مخالف «برجام» هستند. اسرائیلیها همواره یکی از حامیان حمله نظامی آمریکا به تجهیزات هستهای ایران بودهاند، درحالیکه اسرائیل به تنهایی مالک چند صد سلاح هستهای است و جمهوری اسلامی حتی یک بمب هم ندارد.
عربستان سعودی نیز مدعی است ایران در حال گسترش تروریسم در منطقه است، درحالیکه خود سعودیها برای گسترش شاخه منحرف وهابیت در سراسر دنیا میلیاردها دلار هزینه میکنند. به گزارش «گاردین» شکلگیری پایههای مذهبی گروههای تروریستی رادیکالی نظیر القاعده و داعش از ایدئولوژی افراطی سعودیها بوده است نه شیعیان. از لحاظ حکومتی و در مقام قیاس نیز حکومت پادشاهی عربستان فشار بیشتری بر مردم میآورد.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیروی نظامی ویژه ایران است که مسوولیت حراست از منافع کشور در مقابل تهدیدات داخلی و خارجی را برعهده دارد. درحالحاضر متحدان منطقهای آن نظیر حزبالله در سراسر خاورمیانه - از یمن تا سوریه - در جنگ نیابتی با آلسعود هستند. در صورت از بین رفتن «برجام» نگرانی ترامپ درخصوص حمایت ایران از «سه ح» (حزبالله، حماس و حوثی) تشدید خواهد شد. در واقع سپاه پاسداران دلایل بیشتری برای مقابله با سیاستهای خاورمیانهای دولت آمریکا و هدف قرار دادن متحدان منطقهای این کشور در صورت از بین رفتن «برجام» خواهد داشت. سپاه توانایی آن را دارد فوراً نیروهای آمریکایی مستقر در عراق، افغانستان و سایر پایگاههای نظامی این کشور در خاورمیانه و همچنین متحدان منطقهای آن همچون اسرائیل را هدف قرار دهد. در صورت خروج آمریکا از «برجام»، ایران آزاد است تا به سرعت برنامههای هستهای خود را از سر گیرد. نصب سانتریفیوژهای بیشتر و تولید گستردهتر اورانیوم و پلاتینیوم غنیسازی شده میتواند از جمله اقدامات دولت ایران در صورت از بین رفتن «برجام» باشد. این روزها که سیاستهای خارجه ایران برای دولتمردان آمریکایی دردسرساز شده است، کافی است قدرت جمهوری اسلامی را با وجود بهره بردن از سلاح هستهای تصور کنید. به همین خاطر است که وزیر دفاع دولت آمریکا، جیمز متیس، حفظ توافق هستهای را در راستای منافع ملی آمریکا دانسته است. تلاش سایر امضاکنندگان این توافق بینالمللی - فرانسه، بریتانیا، آلمان، روسیه و چین - نیز به همین دلیل است. در این باره سفر اخیر رئیسجمهوری فرانسه به آمریکا و نشست روز جمعه صدراعظم آلمان، آنگلا مرکل، با دونالد ترامپ پیامهای مشابهی داشته است.
به نوشته «گاردین»، توافق هستهای تنها میان ۶ کشور نبوده است بلکه متعلق به کل نظام «سازمان ملل» است. «شورای امنیت سازمان ملل» توافق هستهای را با رای ۱۵ به صفر به تصویب رساند. بر این اساس، در صورت از بین رفتن «برجام»، کل چارچوب بینالمللی برای حل بیخشونت مناقشهها به خطر خواهد افتاد و احترام بینالمللی رهبری آمریکا کمرنگ خواهد شد.
درحالحاضر با وجود گفتوگوی تاریخی ماه آینده با کرهشمالی، سرنوشت «برجام» اهمیت دوچندانی مییابد. به عقیده کارشناسان نقض توافق هستهای، گفتوگوها با کرهشمالی را با چالشهایی مواجه میسازد. چرا کیم جونگاون باید توافقی را با ترامپ امضا کند، درحالیکه او از توافق هستهای فعلی با وجود پایبندی کامل ایران به آن و تایید جوامع بینالمللی خارج میشود. بنابراین دولت آمریکا نه تنها باید توافق هستهای را محترم بشمارد، بلکه باید از آن به منظور رفع سایر تنشها و عادیسازی روابط با ایران استفاده کند. البته بهنظر میرسد مثلث ترامپ، مشاور امنیت ملی، جان بولتون و وزیر خارجه مایک پمپئو مسیر متضادی را در پیش گرفتهاند. در این باره پیش از آنکه گروه ضدایرانی دولت ترامپ کمر به نابودی بزرگترین دستاورد چند دهه اخیر سیاست خارجه جهانی ببندند، جامعه جهانی شامل سازمان ملل، کنگره و عموم مردم آمریکا باید آنها را متوقف کنند.
ارسال نظر