ضعف تقاضای پلیمرها در کنار تداوم عرضههای نسبتا بالا باعث شد
افت جذابیت سفتهبازی در بورس
این وضعیت به معنی تداوم جریان پیشین در بورس و بازار و بیمیلی خریداران به خرید بیشتر بوده و میزان تقاضا هنوز در حد ضرورت باقی مانده است. ترس از کاهش قیمتهای جهانی و نگرانی از تداوم افت قیمتهای پایه در بورسکالا و تبعیت بازار آزاد از این نرخ تاکنون اثرگذارترین دادههای بازار بوده و جریان غالب قیمتی را در این حوزه معاملات ترسیم میکند.معاملات روز گذشته در بازار پلیمرهای بورسکالا نشان از ضعف تقاضا در کنار حضور عرضه دارد. اغلب کالاها با قیمت پایه معامله شدند آن هم در شرایطی که اکثریت عرضهها، با تقاضایی کمتر از حجم عرضه روبهرو شده و فضایی برای رقابت بر سر خرید را باقی نگذاشتند.
بازار آزاد هم میل به رشد قیمت چندانی ندارد آن هم در شرایطی که هنوز قیمتهای بازار بالاتر از قیمت تمامشده در بورسکالاست؛ یعنی کاهش مستمر نرخ در بورسکالا تاکنون جذابیت واسطهگری و سفتهبازی را به شدت کاهش داده است. البته هنوز در بازار داخلی با اندک تقاضایی روبهرو هستیم که از نوسان قیمتهای داخلی حمایت میکند ولی این روند عمومی تاکنون به معنی رشد قیمتها نبوده است. وقتی یک خریدار یا یک واسطه میداند که احتمالا هفته بعد قیمتهای پایه در بورسکالا کاهش خواهد یافت چندان هم به خرید گسترده تمایل نداشته آن هم در شرایطی که میزان تقاضای واقعی را ضرورت خرید مواد اولیه تعیین میکند؛ بهصورت دقیقتر هنوز در بازار میزان تقاضا برابر با میزان مصرف واقعی است و خرید بیشتر از نیاز قطعی و حتی نگهداری موجودی انبار توجیه چندانی ندارد و تنها به ریسک و زیان منجر میشود. این وضعیت چند هفتهای است که در بازار داخلی تجربه شده و تغییر خاصی را از این مسیر شاهد نبودهایم. این درحالی است که حتی برای بازار ظروف یکبار مصرف هم زمان طلایی برای تولید به پایان رسیده و بازار مواد اولیه این گروه کالایی هم از التهاب پیشین فاصله گرفته است. این روند کلی در کنار نیمه تعطیل بودن هفته آینده به معنی آرامشی اجباری در بازارهاست و از هماکنون باید به سمت افت مجدد تقاضا حرکت کرد.
روند کاهشی قیمتهای بازار داخلی هم شاید به عمیقتر شدن رکود کمک کند و با توجه به کاهش مستمر قیمتهای پایه در بورسکالا، از هماکنون ذهنیت افت بیشتر نرخ در بورسکالا در روزهای آینده ایجاد شده است. این ذهنیت چه درست و چه غلط میتواند خود یکی از محرکهای معکوس قیمتی و کاهش جذابیت خرید به شمار رود که البته اوج آن را باید در هفته آینده جستوجو کنیم.
عرضهها در بورسکالا کافی است و تقاضای چندانی برای خرید به ثبت نمیرسد. این روزها را اصلا نمیتوان با سال گذشته و تعیین قیمتها با دلار ۴۲۰۰ تومانی مقایسه کرد. هماکنون زمان آن فرارسیده تا وضعیت فعلی بازار را با ماههای قبل از آن توامان مقایسه کرد تا شاید دادههای بهتری از اوضاع واقعی بازارها بهدست آید. به کمک شاخص قیمت پلیمرهای دنیای اقتصاد میتوان گفت که قیمتهای فعلی پلیمرها در بورسکالا به نرخهای پایان بهمنماه سال گذشته رسیده است. هماکنون دلار نیمایی بیش از ۱۱ هزار تومان بوده ولی در اواخر بهمنماه این نرخ نزدیک به ۸ هزار و ۷۰۰ تومان بود.
در آن زمان دلار آزاد نزدیک به ۱۳ هزار تومان بود ولی هماکنون کمتر از ۱۲ هزار تومان است. سال گذشته همچنین حجم معاملات نزدیک به ۸۰ هزار تن بود ولی هم اکنون چیزی نزدیک به ۴۰ هزار تن در هفته است. این مقایسه را به این دلیل مورد استفاده قرار میدهیم که بتوان به کمک آن تغییرات این بازارها را مورد بررسی قرار داد. نمیتوان گفت که تقاضای واقعی محصولات نهایی امسال نصف سال گذشته شده یا صادرات با سقوط آزاد همراه شده است. واقعیت آن است که تقاضای موجود در بازار در روزهای اخیر حتی از دو ماه گذشته اندکی بهتر شده و محصولات نهایی برای کلیت بازار بهصورت نسبی خریدار دارد.
از سوی دیگر مشکلات نقدینگی در بازار اما از سال قبل بیشتر شده و بعد از نوسان قیمتها در بازارهای مشابه یا رقیب، شاهد هستیم که بخشی از منابع مالی اهالی بازار گویا قفل شده است. این وضعیت کلی نشان میدهد که همه دادههای موجود در بازار چیزی نیست که در آمار معاملات بورسکالا قابل رهگیری باشد. شرایط فعلی نشان میدهد هنوز برخی از اهالی بازار به جای خرید از بورسکالا، از موجودی قبلی انبارهای خود استفاده میکنند و با توجه به گرانتر بودن قیمت خرید آنها، هنوز بازار محصولات نهایی با کاهش نرخ گسترده همراه نشده است. این نکات را اما باید با تردید مورد بررسی قرار داد زیرا یک سیگنال دیگر هم در کنار این موارد ایفای نقش میکند و آن اتخاذ موضع احتیاط در مصرفکنندگان است. بهصورت دقیقتر بازار با دو داده مختلف دست به گریبان است یکی مقاومت در برابر افت قیمتها و دیگری به تعویق انداختن تقاضا در اکثر بازارهای محصولات نهایی و مواد اولیه. قیمتهای بورسکالا اگرچه در یک مسیر نزولی قرار دارد ولی به همان میزان قیمتهای بازار داخلی افت نرخ ندارد. این روند هم موجب شده تا قیمت تمامشده کالای نهایی به نسبت قیمتهای پایه در بورسکالا افت نرخ نداشته باشد و در نهایت جریان قیمتی در بازار محصولات نهایی به اندازه افت نرخ در بازار مواد اولیه نیست. باید پذیرفت که بازار هم به افت نرخ نیاز دارد و هم به اعتماد مصرفکنندگان. اعتماد مصرفکنندگان در این شرایط به این سادگیها باز نمیگردد و برای تعدیل اوضاع به زمان بیشتری نیاز داریم.
همچنین مشخص نیست روند نزولی قیمتها در بازار پلیمرهای بورسکالا تا چه زمانی ادامه خواهد یافت و تا آن زمان چه تغییراتی در بازارها رخ داده است. بهصورت کلی و با توجه به دادههای آماری تاریخی در بورسکالا، در گذشته زمان بهبود بازار اواخر شهریورماه تخمین زده شد ولی هماکنون که زمان به سرعت درحال سپری شدن است و هفته آینده هم نمیتوان به روند عمومی در بازار چندان خوشبین بود بنابراین تا زمانی که دادههای فوق در بازار تعدیل نشود احتمال بهبود هم شاید این بار به تعویق بیفتد. روند نزولی قیمتهای جهانی هنوز هم ادامه دارد و از این مسیر نمیتوان چندان به بهبود بازار خوشبین بود. نکته دیگری که در بالا به آن اشاره کردیم تفاوت قیمت دلار آزاد در دو بازه زمانی حال و اواخر بهمنماه است که قیمتهای بورسکالا به نسبت در یک ارقام قرار داشت. قیمتهای فعلی در بازار آزاد دلار نزدیک به هزار و ۵۰۰ تومان کمتر از قیمتهای قبلی است. این داده به معنی افزایش بیشتر جذابیت صادرات در آن زمان است؛ یعنی با توجه به تفاوت قیمت دلار آزاد و نیمایی میتوان گفت که جذابیت صادرات در شرایط فعلی در مقایسه با اواخر بهمنماه سال قبل کاهش داشته است که به معنی افت سودآوری شرکتهای صادرکننده است. تمامی این پیچیدگیها را باید با یکدیگر مورد مقایسه قرار داد و در نهایت به بررسی اوضاع پرداخت. در روزهای آینده به این موارد بیشتر میپردازیم ولی رکود فعلی در بازارها بیارتباط با تعیین نرخ دلار نیمایی نیست.
ارسال نظر