فرصت جدید در بورس؟

این موضوع موجب بالا رفتن هزینه پول در اقتصاد شد و به موازات آن، خود بانک‌ها نیز که محلی برای سرمایه‌گذاری و تامین سود متناسب با بهره پیشنهادی به سپرده‌گذاران نداشتند، به جای پیدا کردن متقاضیان تامین مالی با نرخ‌های بالا، به تامین سود تعهد شده از محل جذب سپرده‌های جدید پرداختند. شکل‌گیری این چرخه معیوب در کنار مشکلاتی که برای نظام بانکی به همراه داشت، به تدریج باعث توقف فعالیت‌های اقتصادی در تمام بخش‌ها و تجمیع منابع در سپرده‌های بانکی با نرخ‌های جذاب غیرقابل رقابت شد.

به این ترتیب، شرکت‌های حاضر در بازار سرمایه نیز از تاثیرات این رکود فراگیر مستثنی نبوده و به‌عنوان بخشی از بدنه اقتصاد، با مشکل در کسب درآمد و افت سود مواجه شدند و به تبع آن شاهد خروج بخشی از نقدینگی از بازار سرمایه به سمت بازار پول و کاهش حجم معاملات و افت شاخص بودیم. اما در سال ۱۳۹۶ شاهد تغییر روند تشریح شده بودیم و در کنار کاهش نرخ سود بانکی، مجموعه اتفاقات مثبت دیگری نیز به وقوع پیوست که نتیجه آن رشد چشمگیر بازار سرمایه در ماه‌های اخیر بوده است. بی‌شک کاهش نرخ سود در نظام بانکی ازجذابیت سپرده‌گذاری در بانک‌ها کاست و از آنجا که پدیده سرمایه همچون آب روان، مسیر بهینه خود را از بین محدودیت‌های موجود می‌یابد، خروج تدریجی نقدینگی‌های پارک شده در سپره‌های بانکی نیز به سمت سایر بازارهای موازی آغاز شد. در این میان بازار سرمایه هم در جذب بخشی از نقدینگی آزاد شده موفق عمل کرد و حجم معاملات روزانه در بورس نیز وضعیت مناسبی را تجربه کرد. از طرف دیگر، با جذب بخشی از نقدینگی در بازار ارز، قیمت ارز نیز به تدریج افزایش یافته و به مرزهای جدید وارد شد. این مطلب نیز در جای خود باعث رشد درآمد بخشی از شرکت‌های بورسی شد که با توجه به فروش‌های صادراتی، از رشد نرخ ارز منتفع می‌شدند. این شرکت‌ها عموما از شرکت‌های بزرگ بورس به حساب می‌آیند که با توجه به ساختار بنیادی قوی، از ریسک کمتری در مقایسه با شرکت‌های دیگر برخوردارند و رشد درآمد و سود این شرکت‌ها، به رشد بخش بزرگی از بورس می‌انجامد. بهبود عملکرد و رشد قیمت شرکت‌های صادرات محور به تغییر فضای عمومی بازار سرمایه و افزایش میانگین نسبت قیمت به درآمد انجامید و از قِبل آن، سهام سایر شرکت‌های حاضر در این بازار نیز رشد کرد. بر این اساس، رشد شرکت‌های بزرگ و کوچک بورس روند غیرهمگنی را در پی گرفتند که در نتیجه آن، تغییرات شاخص کل که از رشد شرکت‌های بزرگ کالایی تاثیر بیشتری می‌پذیرد، در مقایسه با عملکرد شاخص هم‌وزن رشد بیشتری را در این دوره به ثبت رسانده است.  شاید بتوان کاهش نرخ بهره را به‌عنوان یکی از مولفه‌های اولیه و مهم در شکل‌گیری تغییرات یادشده دانست. در حال حاضر و با کاهش نرخ بهره بانکی، نرخ «بازده بدون ریسک» نیز در محاسبات مالی کاهش یافته و شاهد انعکاس این مطلب در نرخ اوراق بدهی موردمعامله در بازار سرمایه هستیم. به همین دلیل و با توجه به تحولات تشریح‌شده، فرصتی مناسب و جدی در تغییر رویکرد تامین مالی فراهم شده تا سهم بازار سرمایه در تامین مالی کشور افزایش یابد. همچنین شرکت‌های حاضر در بازار سرمایه نیز با مغتنم شمردن فرصت ایجاد شده، از دو روش افزایش سرمایه و انتشار اوراق بدهی می‌توانند به تامین مالی مناسب از بازار سرمایه و توسعه فعالیت‌های سودده خود بپردازند.