«دنیای اقتصاد» بررسی کرد
ظرفیتهای مغفول در بورس کالای ایران
بازارهای صادراتی
قطعا بازارهای صادراتی را میتوان مهمترین ابزار بورس کالا برای رونق معاملات به شمار آورد. نگاهی به واقعیتهای صنعتی و همچنین ظرفیتهای خالی در بسیاری از واحدهای صنعتی در کشور در کنار ضعف تقاضای واقعی نشان میدهد که حضور در بازار سایر کشورها و همچنین عرصه بینالمللی محصولات گسترده میتواند توانمندی تولیدی واحدهای صنعتی در ایران را تقویت کند. این در حالی است که وجود ظرفیت تولید خالی در صنایع فولاد، سیمان، فرآوری و خالصسازی فلزاتی همچون سرب و روی و البته افزایش استحصال گاز طبیعی و رشد تزریق گاز به واحدهای پتروشیمی و وجود مازاد عرضه بر تقاضای داخلی در این گروه کالایی و البته ظرفیتهای گسترده تولید در مواد معدنی همچون سنگآهن خود مزیتهای مهمی به شمار میرود که جز در مواردی مغفول مانده است. در گزارشهایی پیش از این نیز به بررسی دلایل عدم حضور شرکتها و صنایع ایرانی در بورس کالا اشاره کرده ایم. با این حال هرچند صنایع فولاد، سیمان، پلیمر و برخی معادن فلزی پیشقراول توسعه به شمار میرود اما هم اکنون ظرفیت صادراتی بیش از ۲۰ میلیون تن سیمان (و حتی بیشتر) و همچنین نزدیک به ۱۰ میلیون تن مصنوعات فولادی (شمش، تختال و محصولات ساختمانی، پروفیل، لوله و ورق) در کشور وجود دارد ولی این ارقام تاکنون اجرایی نشده است. آخرین آمارها نشان میدهد در ۷ ماه نخست امسال ۷ میلیون و ۱۰۰ هزار تن سیمان به ۳۴ کشور جهان صادر شده است ولی ظرفیتهای صادراتی کشورمان رقم بزرگتری به شمار میآید. درخصوص فولاد نیز هدفگذاری و پیشبینیها برای سال جاری رقمی نزدیک به ۸ میلیون تن است که یک رکورد تاریخی به شمار خواهد رفت.
با توجه به تمامی این موارد هنوز توانمندیهای واقعی صنایع داخلی در کشورمان به منظور صادرات فرصت بروز و ظهور پیدا نکرده است. بهعنوان مثال در ماههای اخیر اغلب صادرات محصولات فولادی را کالاهای نیمه نهایی مخصوصا بیلت و اسلب (شمش و تختال) تشکیل دادهاند که البته در بازارهای جهانی محصولات فولادی بهعنوان یکی از ارزانترین کالاها مورد توجه قرار میگیرد. این در حالی است که در بازاری همچون عراق میتوان به عرضه گسترده مصنوعات ساختمانی فولادی همچون تیرآهن، میلگرد و پروفیل خوشبین بود. آن هم در شرایطی که قیمت تمام شده فولاد در ایران از کشورهایی همچون چین و ترکیه پایینتر است و البته قرابتهای جغرافیایی نیز به کاهش قیمت تمام شده محصولات ایرانی کمک میکند. البته در این بین اما و اگرهای مالیاتی و بازگشت مالیات بر ارزش افزوده را باید جدی گرفت که میتواند مزیت بزرگی برای صادرات از بستر بورس کالا به شمار رود.
درخصوص فتح بازارهای صادراتی باید از اما و اگرهای داخلی عبور کرد، زیرا کیفیت بسیاری از کالاها همچون فولاد و سیمان ایران حتی از کشورهای منطقه بالاتر است و همین نکته در کنار خوشنامی محصولات و شرکتهای ایران میتواند مزیت بزرگی به شمار بیاید اما پس از کیفیت باید به قیمت تمام شده نیز توجه داشت. کاهش هزینه حملونقل، انتخاب دقیق نقطه تحویل، فرآیندهای گمرکی و مخصوصا ویژگیهای مالیاتی و بازگشت مالیات بر ارزش افزوده موارد مهمی است که در قیمت تمام شده لحاظ شده و میتوان به ابزار مخفی بورس کالا برای حضور در بازارهای جهانی بدل شود. در هر حال اگر نتوانیم بر مشکلات داخلی غلبه کنیم و در حد سایر کشورها در بازارهای صادراتی به رقابت نپردازیم نمیتوانیم جایگاه مهمی را در بازارهای جهانی کسب کنیم؛ گویی فتح بازارهای صادراتی از تسطیح مشکلات داخلی عبور میکند. در صورتی که این ساز و کار ایجاد شده و مسیر صادرات از بورس کالا هموار میشد قطعا صادرکنندگان داخلی برای صادرات از بستر بورس کالا پیشقدم خواهند شد. به موازات این فاز باید به جذب حداکثری عرضه، جمعآوری اطلاعات از بازارهای هدف، بازاریابی و حتی حضور در بازارهای منطقهای همت گماشت. به نظر میرسد باید تمامی مزیتهای صادراتی بورس کالا مجددا مورد بازبینی و ارزیابی قرار گرفته و هیچ مزیتی نباید از قلم بیفتد زیرا ممکن است برخی ابزارها به جهش محسوس حجم معاملات و توسعه صادرات منجر شود.
بازارهای کشاورزی
یکی دیگر از بسترهای مهم بورس کالا برای توسعه حجم معاملات توجه بیشتر به بازارهای محصولات کشاورزی است. هنوز هم حجم بزرگی از کالاها در بازار محصولات کشاورزی در بورس کالا حضور ندارند و البته هنوز هم بازارهای مهمی در این حوزه مملو از واسطهگری است. این در حالی است که بخش کشاورزی در اغلب بورسهای کالایی در جهان وضعیت برجستهتری دارد و حجم معاملات مهمی را تجربه میکند. از این مزیت نمیتوان غافل شد و بهتر است نگاهی دقیق و فنی به واقعیتهای این بازار داشته باشیم یا شاید طرح توسعه جدیدی برای توسعه بازار محصولات کشاورزی نیاز باشد.
بازار فرعی
پتانسیل ورود حداکثری کالاها، خودنمایی گسترده خریداران و حتی ورود به بازارهای محلی را میتوان از ویژگیهای مهم بازارهای فرعی در بورسهای کالایی جهان به شمار آورد؛ آن هم در شرایطی که سختگیریهای کلی در بازار اصلی در مورد کیفیت و استانداردهای فنی در این بازار کمرنگتر بوده و میتواند گروه بزرگی از کالاها را در خود جای دهد. ورود به بازارهای تخصصی و کوچک، عدم نیاز به برگزاری مناقصه و مزایده در معاملات دولتی و همچنین ورود حداکثری به این بازار هم میتواند بخش قابل توجهی از ویژگیهای این بخش را به خود اختصاص میدهد.
ارسال نظر