راهحل مساله بانک بد
سه دسته بانک نیازمند اقدام
در همتنیدگی روز افزون نظام مالی باعث شدهاست که وقوع بحران در یکی از گرههای بانکی، پتانسیل بالایی برای رسوخ به تمامی بخشهای نظام مالی یک کشور داشتهباشد. بنابراین شناسایی این حلقههای بیمار میتواند به منزله ترسیم مانعی در مسیر گسترش بحران بانکی باشد. گزارش مرکز پژوهشها، بانکهای مشکلدار را به سه دسته بانکهای ضعیف، بانکهای در معرض توقف و بانکهای ورشکسته تقسیم کردهاست. «بانک ضعیف» بانکی است که به واسطه مشکل نقدینگی و توان نقدینگی پایین نه تنها خود در وضعیت نامناسبی قرار دارد بلکه سایر اجزای نظام مالی را نیز تهدید میکند. به عبارت دیگر بانک ضعیف بانکی است که از نظر استانداردهای تعیین شده برای تعیین وضعیت بانکها در وضعیت مطلوبی قرار ندارند، اما هنوز وضعیت این بانکها تا مرز هشدار فاصله دارد. در چنین شرایطی مقام ناظر وارد عمل شده و سعی میکند تا رویهای را برای بهبود وضعیت بانک ضعیف پیاده کند. البته وضعیت تمامی بانکها نیز همواره قابل حل نیست و در برخی از موارد مشکل بانک به حدی عمیق است که سیاستگذار مجبور به تسویه بانک بد در فرآیندی موسوم به «گریز» است. هدف مقام ناظر از اجرای فرآیند تسویه ایجاد ثبات و حفظ اعتماد عمومی نسبت به نظام مالی کشور است.
بر مبنای گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی یک بانک ضعیف در صورتی که یکی از این سه شرط را داشته باشد بهعنوان یک موجودیت که ادامه کار آن برای ثبات نظام بانکی خطرآفرین است شناخته خواهد شد؛ تخطی موسسه مالی از وظایف قانونی، عدم توانایی بانک ضعیف در عمل به تعهدات خود و داراییهای موسسه مالی کمتر از میزان بدهی این بانک باشد. البته در صورتی که وضعیت فعالیت بانک به نحوی باشد که وضوع این شرایط در آینده فعالیت این بانک محتمل باشد، در چنین شرایطی نیز نهاد ناظر ممکن است نسبت به تسویه بانک اقدام کند. اهدافی که در استانداردهای بینالمللی برای نظام گریز تعریف شده است شامل حصول اطمینان از ادامه فعالیتهای حیاتی بانک، اجتناب از ایجاد آثار منفی بر نظام مالی، حفاظت از منابع عمومی، حفاظت از سپردهگذاران بیمه شده و حفاظت از منابع و داراییهای مشتریان بانک است.
بانک بد در اتاق احیا
در فرآیند احیا، بانکهای در معرض تهدید باید ضمن ارائه گزارش از وضعیت و علل وقوع شرایط بحرانی که ممکن است تحت تاثیر عوامل داخلی یا عوامل داخلی باشد، این اطمینان را در مقام ناظر ایجاد کند که وضعیت فعلی وضعیت گذرا و قابل حلی خواهد بود. طرح احیا باید استراتژی و سازماندهی بانک را توصیف کرده و اقدامات پیشبینی شده را جهت بازگرداندن قدرت مالی بانک و احیای آن بهویژه در شرایط کمبود سرمایه و نقدینگی، بیان کند. این برنامه باید بهصورت سالانه و با توجه به تغییرات حاصل شده در ساختار و مدل کسب وکار بانک، به روز شود. مقامات ناظر باید این قدرت را داشته باشند که بانکها را قبل از اینکه به شرایطی برسند که احیای آنها غیرممکن شود، ملزم به اجرای طرح احیای خود کنند. اما این بانک نیازمند احیا چگونه شناسایی میشود؟
برمبنای استانداردهای بینالمللی بررسیشده در گزارش بازوی پژوهشی مجلس شورای اسلامی، در فرآیند شناسایی بانک ضعیف هم گزارشهای ارسال شده از سوی بانک و هم چارچوبهای نظارتی مقام ناظر ایفای نقش میکند. به این ترتیب از یکسو گزارشهای مبتنی بر استانداردهای بینالمللی از جانب خود بانک و از سوی دیگر برآورد مقام ناظر از مدل کسب و کار بانک، وضعیت حاکمیت و مدیریت بانک، ریسک بانک در سناریوهای مختلف، وضعیت سودآوری و کیفیت دارایی است. پس از شناسایی بانکهای ضعیف و پیش از بحرانی شدن وضعیت آنها باید اقدامات پیشگیرانه برای بهبود شرایط بانک به سرعت اجرایی شوند. برای اجرای اقدامات اصلاحی باید ابتدا نقاط ضعف شناسایی و اولویتبندی شود. سپس سطح و شدت اقدامات تعیین شود. اگر بانک نمیتواند مشکلات خود را به تنهایی حل کند، باید با حفظ مالکیت در بانک یا موسسه دیگری ادغام شود و یا مالکیت خود را به بانک دیگر منتقل کند تا بتوان مشکل آن را حل کرد. بر مبنای گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی مهمترین پیششرطهای موفقیت برنامه احیا وجود مکانیزم بازخوردی، عاملیت بانک در فرآیند احیا، کنترل ریسک بانک در فرآیند احیا و برآورد صحیح از توان بانک برای اجرای برنامه احیا است.
ارسال نظر