کارنامه مرد تاجر
البته نگاهی که ترامپ به چین و رفتار این کشور داشته در ابتدا منطقی به نظر نمیرسید. او مقابله با چین را با انتقاد شدید از مازاد تجاری این کشور در معاملات با آمریکا و رعایت نکردن حقوق داراییهای معنوی از سوی چین آغاز کرد. ترامپ سعی کرد این دو مساله را از طریق مذاکرات تجاری دوجانبه با پکن حل کند، اما پس از مدتی طولانی مذاکره، در نهایت یک توافق تجاری محدود بین دو طرف حاصل شد و چین به همین توافق تجاری محدود پایبند نبوده است. البته انتقادها و موضعگیریهای ترامپ علیه چین خیلی زود به سمت ماجراجوییهای نظامی و جاهطلبیهای ژئوپلیتیک چین معطوف شد. سال ۲۰۱۸ مایک پنس، معاون ترامپ در یک سخنرانی مهم چین را به تلاش برای تبدیل شدن به قدرتی سلطهگر در جهان، نقض قوانین بینالمللی و جاسوسی به شکلهای مختلف متهم کرد. در واقع این سخنرانی اعلام جنگ سرد جدید بین دو قدرت بزرگ اقتصاد جهان بود. طی دو سال اخیر ترامپ اقدامات بسیار بیشتری علیه چین انجام داده و یکی از مهمترین این اقدامات اعمال محدودیتهای فراگیر برای شرکتهای بزرگ فناوری چین بهویژه شرکت هوآوی است. ترامپ فروش تجهیزات پیشرفته از شرکتهای آمریکایی به شرکت هوآوی را ممنوع کرده و این یک لطمه بزرگ به شرکت تولیدکننده تراشه در چین محسوب میشود. ترامپ تحریمهایی علیه شرکتهای چینی اعمال کرده و تاسیس شبکه نسل پنجم اینترنت در آمریکا از سوی شرکت هوآوی را ممنوع کرد. او همچنین اپلیکیشن تیکتاک را ممنوع اعلام کرده است. ترامپ همچنین از توافقنامه کنترل موشکی با روسیه خارج شد، زیرا این توافقنامه شامل چین نمیشد.
اما موضعگیریهای ترامپ در قبال همپیمانهای آمریکا بحثبرانگیز بوده است. یک جنگ سرد منطقی باید شامل همکاریهای تنگاتنگ بین آمریکا و بسیاری از همپیمانهای این کشور باشد اما ترامپ در حوزههای مختلف از جمله مسائل تجاری، علیه اتحادیه اروپا، ژاپن و حتی هند موضعگیری کرده است. ترامپ آمریکا را از پیمانهای بینالمللی از جمله پیمان آب و هوایی پاریس و توافقنامه شراکت دو سوی اقیانوس آرام خارج کرده است. اگر در نهایت بایدن در کاخسفید مستقر شود در برخی زمینهها راهی را که ترامپ آغاز کرده دنبال خواهد کرد اما به ترمیم روابط آمریکا با همپیمانهای این کشور اقدام میکند و بار دیگر آمریکا را به عضویت توافقنامهای بینالمللی درخواهد آورد. این تحول خبری مثبت برای اروپا و ژاپن است. هند که با چین درگیر تنشهای مرزی است باید از آمریکا بهخاطر موضعگیریهای این کشور علیه چین قدردانی کند.
دومین دستاورد بزرگ ترامپ دستاورد اقتصادی است. او برای حمایت از رونق اقتصادی از مالیاتها کاست و قوانین دست و پاگیر را حذف کرد تا راه برای رونق اقتصاد، ایجاد فرصتهای شغلی بیشتر و کاهش فقر هموار شود. این اقدامات سبب رشد بیسابقه شاخصها در بورس آمریکا و کاهش نرخ بیکاری به پایینترین میزان در پنج دهه اخیر شد. برخی اقتصاددانها معتقدند رونق اقتصادی در دوران ترامپ مانند دوران باراک اوباما بوده است، اما ترامپ بر رونق اقتصاد افزود و محدودیتهایی برای شرکتهای چینی رقیب اعمال کرد. از سوی دیگر کاهش مقررات به رشد اقتصاد کمک کرد اما از ۲۲۵ فرمان اجرایی که ترامپ صادر کرده حدود ۷۰ فرمان اجرایی به مسائل زیستمحیطی مربوط است. تلاشهای ترامپ برای احیای بخش زغالسنگ شکست خورد اما او توانست زمینه را برای توسعه فعالیت شرکتهای تولیدکننده نفت شیل فراهم کند و نتیجه این اقدام آن بود که آمریکا به بزرگترین تولیدکننده نفت در جهان تبدیل شد.
برخی از فرمانهای ترامپ برای محیطزیست زیانبار بوده و پس از استقرار بایدن در کاخسفید این فرمانها لغو خواهد شد. درباره ادعاهای ترامپ درخصوص اثرات مثبت سیاستهای حمایتگرایانه بر بازار کار آمریکا بهویژه در بخشهای فولاد و آلومینیوم تردیدهایی وجود دارد. منتقدان این ادعای ترامپ را رد کردهاند که رشد اقتصادی سریعتر در اثر کاهش مالیاتها به اندازهای خواهد بود که از افزایش کسری مالی جلوگیری خواهد کرد. در واقع طی دوره ریاستجمهوری ترامپ کسری مالی افزایش یافته است. به رغم تمامی اقدامات قابل انتقادی که ترامپ در چهار سال اخیر انجام داده، او احتمالا بهترین رئیسجمهوری جمهوریخواه آمریکاست.
اما برخی اقدامات او زیانبار بوده است. ترامپ به نژادپرستی و احساسات ضدمهاجرت دامن زد و بر تفرقه در جامعه آمریکا افزود. اثرات این تفرقه برای مدتی طولانی باقی خواهد ماند. یکی از اثرات اقدامات ترامپ کاهش استقلال نهادهای آمریکایی بوده است و این به معنای لطمه وارد شدن به لیبرال دموکراسی است. او همچنین فرماندارهای جمهوریخواه را تشویق کرد از طریق تغییر مقررات در نتیجه انتخابات تغییر ایجاد کنند. در انتخابات سالجاری تعداد بسیار زیادی از آرا به شکل پستی داده شد و ترامپ تلاش کرد مقررات مربوط به این شکل از رای دادن را تغییر دهد تا از دسترسی به امکان رایگیری پستی در مناطقی که عموم مردم طرفدار دموکراتها بودند، بکاهد.
بسیاری از اقداماتی که ترامپ در حوزههای گوناگون انجام داده از دید دموکراتها اشتباه بوده و اگر بایدن در کاخسفید مستقر شود برای از بین بردن اثرات این اقدامات باید برنامههایی را اجرا کند. پیشبینی میشود او بر تعداد قضات دادگاه عالی بیفزاید تا تعادل بین قضات هوادار جمهوریخواهان و دموکراتها برقرار شود. در واقع قضات جدید از بین قضات طرفدار سیاستهای دموکراتها انتخاب و به دادگاه عالی افزوده خواهند شد. از سوی دیگر انتظار میرود بایدن دو تا سه ایالت جدید در آمریکا بهوجود آورد، ایالتهایی که بهطور سنتی ساکنان آن طرفدار دموکراتها هستند. در این حالت اگر سه ایالت اضافه شود ۶ کرسی جدید در مجلس سنا ایجاد خواهد شد و توازن در این مجلس برای همیشه به نفع دموکراتها تغییر خواهد کرد. بدون شک جمهوریخواهان دست روی دست نخواهند گذاشت و به این ترتیب اتفاق نظر دیرینه بر سر مسطح بودن زمین بازی از میان میرود و این یک لطمه بزرگ به لیبرال دموکراسی خواهد بود. این احتمالا بدترین میراث ترامپ است.