عوامل تقویت بنیه داخلی

نکته بسیار حائز اهمیت حضور دولت در اقتصاد ایران است؛ به‌رغم اینکه طی بیش از دو دهه تلاش شده است تا دولت از اقتصاد خارج شده و صرفا به اعمال حاکمیت بپردازد، ولی به دلیل تداوم حضور منحصربه‌فرد در اقتصاد ایران، مدیریت فرآیندهای تولید به‌گونه‌ای توسط دولت تداوم یافته است؛ البته این به مفهوم کارآ بودن فرآیند تولید در بخش دولتی نیست ولی مدیریت دولت به‌دلیل آنکه مانند بخش خصوصی با اهداف کاسب‌کارانه و صرفا در جست‌وجوی سود اداره نمی‌شود، به‌رغم عدم‌کارآیی فعالیت‌های اقتصادی دولتی تداوم یافته است. البته با کاهش صادرات نفتی ایران برخی تلاش‌ها در جهت توسعه سایر فعالیت‌های اقتصادی و کسب درآمدهای ارزی صورت پذیرفته است. اما مهم‌ترین دلیل تاب‌آوری اقتصادی ایران، (مدیریت دولتی و اداره فعالیت‌های اقتصادی) با عدم‌کارآیی‌هایی نیز همراه بوده است. 

پس از فروپاشی شوروی، همسایه‌های شمالی ایران متعدد و متنوع شده‌اند. همین وضعیت قدرت چانه‌زنی اقتصاد ایران با کشورهای همسایه شمالی را افزایش داده است و با توجه به اینکه کشورهای مزبور به‌طور کامل در حوزه سیاست‌های غربی قرار ندارند، امکان استفاده از فرصت‌های موجود در آنها برای ایران فراهم بوده است. البته همسایگان شرقی ایران که دارای روابط اقتصادی، سیاسی، ‌اجتماعی و فرهنگی دیرینه‌ای با کشورمان هستند توانسته‌اند فرصت‌هایی برای اقتصاد ایران فراهم کنند.  طولانی بودن مرزهای آبی جنوبی کشور که امکان دسترسی به آب‌های آزاد را برای واردات و صادرات کالاها فراهم کرده است، نقش بسزایی در استفاده ایران از موقعیت جغرافیای سیاسی فراهم کرده است. به‌عنوان مثال، سیاست‌هایی در جهت انتقال فعالیت‌های پایین‌دستی نفت و پتروشیمی در محدوده مکران که از امنیت و آرامش به مراتب بیشتری نسبت به منطقه خلیج فارس برخوردار است، در حال اتخاذ و اجراست.

 بدیهی است ادامه فعالیت‌های اقتصادی برای مردم هزینه‌هایی را نیز دربرداشته است. افزایش سطح عمومی قیمت‌ها و ضربه دیدن ساختارهای مالی بانک‌ها نتایج تداوم مدیریت اقتصادی کشور برای ارتقای تاب‌آوری اقتصاد ایران در مقابل تحریم‌های بین‌المللی است.  علاوه‌بر شرایطی که تحت‌کنترل مدیریت داخلی اقتصاد کشور است، نظام اقتصادی و تجاری بین‌الملل نیز از شرایط انحصارگونه گذشته فاصله گرفته است. ظهور اقتصادهای جدید که می‌توانند با هدف رقابت با انحصارگرایان گذشته فرصت‌هایی را برای اقتصاد ایران فراهم آورند، عوامل محیطی‌ای هستند که مدیریت اقتصاد کشور از آن بهره می‌گیرد. به‌عنوان مثال، کشورهای بزرگی همچون چین، کره جنوبی و ژاپن در رقابت با قدرت‌های اقتصادی غربی فضاهایی را برای تعامل تجاری اقتصاد ایران ایجاد کرده‌اند.

طی سال‌های اخیر، ایران توانسته حضور خود را در پیمان‌های تجاری منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای افزایش دهد. حضور در این‌گونه پیمان‌ها که متشکل از کشورهای غربی و شرقی است، برای ایران ارزشمند بوده و توانسته‌ایم تعامل مناسبی را با آنها به‌عمل آوریم. در پایان این نکته قابل‌ذکر است که پس از دهه اول قرن بیست‌ویکم تعداد بازیگران در تعاملات تجاری و اقتصادی بین‌المللی به شدت افزایش یافته و ایران نیز می‌تواند یکی از این بازیگران باشد که تاکنون از فرصت‌های ایجادشده توسط دیگر بازیگران استفاده کرده و می‌تواند در صورت اصلاح ساختارهای داخلی و تجاری، خود نیز به‌عنوان یک بازیگر نقش مناسبی ایفا نماید. این نکته نیز قابل‌ذکر است که طی دوره استقرار دولت‌های نهم و دهم منابع ارزی‌ای به خارج از کشور هدایت شد.

صرف‌نظر از مثبت یا منفی بودن این انتقال، طی سال‌های بعد بخشی از این درآمدها به اقتصاد داخلی بازگشت؛ به‌رغم اینکه بازگشت این منابع، اختلال و عدم‌کارآیی‌های متعددی را دامن زد ولی کشور از درآمدهایی برخوردار شد که توانست در شرایط حاد از آنها استفاده کند.  علاوه‌بر عوامل یادشده، صادرات غیرنفتی طی سال‌های اخیر روند افزایشی داشته است و به‌رغم اینکه حجم قابل‌توجهی از صادرات غیرنفتی وابسته به منابع نفت و گاز است، ولی به‌دلیل تنوع آن توانسته صادرات را افزایش دهد. محصولات پایین‌دست صنعت پتروشیمی و صنایع گاز نمونه‌ای از این محصولات هستند.