بهترین نصیحت !
ایران و آمریکا در جنگ نیستند، اگرچه اعزام ناو هواپیمابر و بمب افکن از سوی آمریکا به خلیج فارس که به ادعای بولتون حاصل برخی گزارشهای اطلاعاتی است یک نشانه نگرانکننده از تحولاتی است که ممکن است در آینده رخ دهد. ایالات متحده طی یک سال اخیر به رغم انجام انواع اقدامات علیه ایران نه تنها به هدف اعلام شده خود یعنی کشاندن ایران به پای میز مذاکره دست نیافته، بلکه به هدف اعلام نشده خود یعنی تغییر رژیم در ایران نیز نرسیده است. پیشبینی میشود وضعیت کنونی برای مدتها ادامه پیدا کند. اقتصاد ایران تحت تاثیر تحریمهای آمریکا به شدت لطمه دیده است و نباید احتمال درگیری را منتفی بدانیم اگر چه تحلیلگران معتقدند ایران تا پایان دوره ریاست جمهوری ترامپ صبر خواهد کرد. در حال حاضر نه ایران و نه آمریکا تمایل جدی به مذاکره ندارند و اگر شانس با دو کشور همراه باشد آنها از شدت یافتن تنشها که ممکن است به رویارویی نظامی منجر شود اجتناب خواهند کرد.
با آنکه افرادی نظیر جان بولتون خواستار تشدید تنشها بین ایران و آمریکا هستند اما در حال حاضر از لحاظ دیپلماتیک مسیر حرکت دو کشور مشخص نیست. اما این ابهام و سردرگمی از کجا نشأت میگیرد؟ ترامپ خواستار مذاکره بر سر توافقی بهتر با ایران شده است و حتی پیشنهاد داده با رئیسجمهوری این کشور ملاقات کند، اما نباید این تمایل را جدی گرفت. دولت آمریکا اخیرا بر شدت فشارها بر ایران افزوده و به نظر میرسد ترامپ به هیچ چیز کمتر از تحقق تمامی خواستههای خود از ایران راضی نمیشود. پمپئو، وزیر خارجه آمریکا ۱۲ شرط را برای لغو تحریمها و آغاز روابط دیپلماتیک با ایران اعلام کرده، اما شروط یاد شده پیشنهاد جدی برای مذاکره نیستند. در واقع دولت آمریکا خواستار تسلیم کامل ایران است. پمپئو و بولتون خواهان مذاکرهای که در آن امتیازهایی داده و گرفته شود نیستند، زیرا این نوع مذاکره را ضعف میدانند.
به این ترتیب به نظر میرسد استراتژی دولت آمریکا تغییر رژیم ایران است. تمامی اقداماتی که در هفتههای اخیر علیه ایران انجام شده با همین هدف بوده نه تغییر رفتار ایران. اما با توجه به شرایط حاکم در ایران، مسلما آمریکا به این هدف خود دست نمییابد. نه تنها آمریکا برای تغییر رژیم ایران گزینه نظامی در اختیار ندارد، بلکه در صورت انجام هر گونه اقدام نظامی، ایران گزینههای متعدد برای ضربه زدن به آمریکا و همپیمانان منطقهای آن در اختیار دارد. اقتصاد ایران تحت تاثیر تحریمهای آمریکا لطمات بزرگ دیده، اما در وضعیت بحرانی نیست. همچنین فروش نفت ایران هرگز به صفر نخواهد رسید و یک نکته مهم این است که تاکنون هرگز موردی وجود نداشته که تحریم سبب شود مردم یک کشور منافع ملی خود را فدا کنند. از سوی دیگر شرایط سیاسی ایران و آمریکا متفاوت است. آمریکاییها در حوزه سیاست خارجی مردمی بیصبر هستند، اما ایرانیها چنین نیستند. ایران در چند دهه اخیر به تحریمها و فشارهای آمریکا عادت کرده است.
محتملترین سناریوی پیشرو این است که ایران در یک سال و نیم آینده یعنی تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا به روشهای خاص خود اثرات تحریمها را کاهش خواهد داد و صبر خواهد کرد. باید به یاد داشته باشیم که ایران همیشه برنامه دومی در اختیار دارد یعنی از سر گرفتن برنامه هستهای یا درگیر شدن با نیروهای آمریکا در منطقه. البته نباید تصور شود خروج ترامپ از کاخ سفید به حل مسائل بین ایران و آمریکا منجر میشود. دولت بعدی آمریکا حتی اگر از حزب دموکرات باشد با همان مسائلی در قبال ایران مواجه است که ترامپ مواجه بوده است. یعنی نفوذ ایران در منطقه خاورمیانه و برنامه موشکی.
به این ترتیب شرایط به شکلی است که اظهارنظر در باره آینده آسان نیست. پافشاری ایران بر مواضع خود و فقدان استراتژی مشخص در قبال ایران در کاخ سفید بر ابهامها افزوده و نگرانیهایی پدید آورده است. بهترین نصیحت به دولت آمریکا این است که به جای تشدید تنشها با ایران، پنجره دیپلماتیک برای گفتوگوی واقعی و جدی با این کشور ایجاد کند تا تنشها شدت نیابد. در حال حاضر دو طرف منافع مشترکی ندارند که بخواهند بر مبنای آن به مذاکره و تعامل بپردازند و اگر چنین منافعی ایجاد نشود در آینده قابل پیشبینی وضعیت پرتنش ادامه پیدا خواهد کرد.
ارسال نظر