المانیتور تحلیل کرد
پیامدهای شکست روحانی و برجام بر آینده روابط ایران و آمریکا
به گزارش «انتخاب»؛ پایگاه «المانیتور» در تحلیلی با پرداختن به پیامدهای شکست روحانی و برجام بر نحوه تعامل روسایجمهور بعدی ایران در ارتباط با آمریکا نوشت: «اخیرا با یکی از جوانان نماینده این نسل که هنرمندی تازه مهاجرت کرده به آمریکاست، به گفتوگو نشستم. از این خانم جوان پرسیدم اکنون که موفق به اخذ گرین کارت شده آیا تمایل دارد شهروندی آمریکا هم بگیرد؟ در پاسخ گفت که «در حالت عادی مطمئنا از این پیشنهاد استقبال میکردم اما حالا مطمئن نیستم بخواهم شهروند کشوری شوم که ترامپ رئیسجمهورش است.» در پاسخش گفتم که این میتوانست پاسخ بسیاری از ایرانیها در دوره ریاستجمهوری احمدینژاد باشد که از دید نسل جوان ایرانیان، فردی ناشایست بود.
دو سال پس از ریاستجمهوری ترامپ با مرگ تدریجی برجام، امید بسیاری از ایرانیها به یاس بدل شده است. پس از دوران احمدینژاد، امیدی که طی پنج سال گذشته ریشه دوانده بود موجب شد بسیاری از مردم ایران با تمایلات اصلاحطلبانه، دل چرکینی از دولت را، بابت عدم تحقق فوری وعده ایجاد فضای بازتر از دل بیرون کنند: چراکه دولت اعتقاد داشت تمام قوایش را برای به نتیجه رسیدن توافق هستهای گذاشته و پس از موفقیت در آن، به تعهد کاهش محدودیتها و جامعه مطلوب اکثریت و همزمان پیوستن مجدد به جامعه جهانی عمل خواهد کرد.کمی بیش از یک سال از اجرایی شدن برجام گذشته بود که بهرغم بهبود اندک اوضاع معیشتی و اصلاحات وعده داده شده، مردم ایران برای بار دوم حضوری گسترده پای صندوقهای رای رقم زدند و اعتمادشان را به روحانی نشان دادند. اما تنها دو ماه از دوره دوم ریاستجمهوری روحانی گذشته بود که خودداری ترامپ از تایید توافق هستهای، این احساس را میان ایرانیان پدید آورد که امیدشان واهی بوده است. سقوط ارزش پول ملی نیز نشانه دیگری از نگرانی عمیق در جامعه امروز ایران است که ناشی از تقاضای خرید ارزهای خارجی به علت نگرانیها بابت وخیمتر شدن اوضاع اقتصادی پس از بازگشت تحریمهاست.
بیتردید بخشی از این احساس سرخوردگی میان جوانان ایرانی ناشی از این است که توافق هستهای به تحقق هیچیک از وعدههای داده شده منجر نشد. امید آنها در جشن و سروری بود که پس از انعقاد توافق در سال ۲۰۱۵ با ریختن در خیابانها به پا کردند، در استقبال گرم و قهرمانانهای که از جواد ظریف هنگام بازگشت به ایران بهعمل آوردند و در حضور میلیونی پای صندوقهای رای برای انتخاب مجدد روحانی. در ابتدا اوضاع اقتصادی رو به بهبود بود و همچنین چشمانداز تعمیق روابط سیاسی و اجتماعی با غرب. ولی اکنون نتایج توافق، همه را ناامید کرده است.
اکنون صرفنظر از دست و پا زدن سایر امضاکنندگان برای امداد رساندن، کشتی برجام به گل نشسته است. حتی اگر به همین صورت تا پایان دوره فعلی ریاستجمهوری ترامپ باقی بماند، مطمئنا نشانهای از شکست سیاست تعامل با غرب روحانی و ناکامی تلاش برای بهبود اوضاع اقتصادی و اجتماعی ایران است. حالا برخی به مقایسه دوره ریاستجمهوری روحانی با دوران اصلاحات میپردازند؛ نخستین رئیسجمهوری که بر لزوم سیاست تعامل با جهان پافشاری میکرد. او نام سیاست خود را «گفتوگوی تمدنها» گذارده بود که البته تحول خاصی به ارمغان نیاورد. اما شکست توافق هستهای میتواند به معنای پایان یافتن اتخاذ هرگونه سیاست تعاملگرایانه از سوی روسایجمهوری بعدی ایران باشد. ممکن است این اتفاق برای جان بولتون مطلوب باشد اما زیانهایی که در پی میآورد، از میان رفتن آمال و آرزوهای بسیاری از جوانان ایرانی را در پی خواهد داشت. مطمئنا آنها و بسیاری دیگر بابت آن، ممنون دولت آمریکا نخواهند بود.
ارسال نظر