دنیای اقتصاد:
اقتصاددانان بر سر منشأ تورم جهانی کووید با یکدیگر اختلاف نظر دارند؛ برای مثال گروهی آن را ناشی از عوامل سمت عرضه مانند قیمت انرژی میدانند. یک مطالعه جدید نشان میدهد که عوامل سمت تقاضا نقش غالب را در شکل دادن به تورم پساکووید داشته است.
علم توسعه اقتصادی نیز مانند آنچه توماس کوهن در کتاب «انقلابهای علمی» درخصوص تعییرات و انقلابها در نهاد علم اشاره کرده، دچار تغییرات و تحولات مختلف در طول زمان شده است. تغییراتی که شامل مفاهیم و اهداف توسعه میشود.
هنوز روزهای اولیه دولت استارمر است و در این مرحله، ما فقط میتوانیم واقعا بر اساس احساسات و نه سیاستهای خاص، این دولت را قضاوت کنیم. اما با در نظر گرفتن این موضوع، به نظر میرسد که از دیدگاه لیبرال کلاسیک، این دولت بسیار پیچیده خواهد بود. من متوجه هستم که این یک تحلیل زودتر از موعد به نظر نمیرسد (و درواقع انتظار دریافت جایزه پولیتزر برای آن را ندارم). نشانههای دلگرمکنندهای در سیاستهای اقتصادی دولت استارمر وجود دارد. به نظر میرسد که حزب کارگر درباره تضعیف ریزهخورانی که اقتصاد بریتانیا را فلج کردهاند، نسبتا جدی است. اما همچنین به نظر میرسد این دولت، همزمان انگیزه ایجاد محدودیتهایی نگرانکننده و اقتدارگرایانه بر آزادیهای مدنی دارد؛ بهویژه وقتی صحبت از قانونگذاری در رابطه با گفتار سیاسی میشود.
دنیای اقتصاد :
رکود پدیدهای است که در آن همه گروهها دچار افت درآمد و متعاقبا افت مصرف خواهند شد؛ اما شدت این اثر، همگن نیست. با سه دستهبندی حول انباشت دارایی و بدهی خانوار، میتوان دید که کدام گروه بیشتر متاثر میشود و سیاستگذاری باید معطوف به کدامیک باشد.
دنیای اقتصاد-کيوان حسينوند:
بهره بردن از دیدگاه ژئوپلیتیک در تحلیل روابط اجتماعی یک جامعه، نکات برجستهای را مشخص میکند. نظر به توان جغرافیا در توضیحدهی نحوه توزیع قدرت و منافع درون مرزهای یک کشور، باید یادآور شد که جغرافیا همچنین میتواند بر روابط سیاست خارجی آن کشور نیز اثر بگذارد؛ مسالهای که با اضافه شدن مفهوم «تصور جغرافیایی» میتواند بخش زیادی از رفتار دیپلماتیک یک کشور را توضیح دهد. یادداشت حاضر تلاشی در جهت بازنمایی رهیافت ژئوپلیتیک و ارائه بینشی اقتصادی و سیاسی از آن در تحلیل کلانرفتارهای یک جامعه است.
محمدرضا گیاهپور/دانشجوی اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی
«فرهنگ مادی» یعنی آن بخشی از فرهنگ یک جامعه که در عالم ماده بروز پیدا کرده است یا آن بخشی از جهان بیرون که انسان آن را دستکاری کرده و بهطور ارادی یا غیرارادی یک پیام فرهنگی در آن ثبت کرده و ممکن است توسط یک شخص یا توسط گروههای مختلفی از افراد تولید شود. میتوان فرهنگ مادی را که مورد توجه انسانشناسان، باستانشناسان و در کل دانشمندان علوم اجتماعی است با استفاده از چارچوبی اقتصادی، طبقهبندی کرد تا دلالتهای فرهنگی آن بهطور دقیقتر مورد بررسی قرار گیرد. در این یادداشت به تفکیک انواع فرهنگ مادی خواهیم پرداخت و دلالتهای هرکدام برای مطالعات فرهنگی و تاریخ اقتصادی را از نظر خواهیم گذراند.
درحالیکه بسیاری از شاخصهای اقتصادی کلان با ضمیر «ما» تفسیر میشود، استفاده غیرانتقادی از این واژه میتواند نوع نگاه ما به موضوعات سیاسی را دچار آشفتگی کند. باید توجه داشت که یک ملت از یک مجموعه واحد از منافع تشکیل نشده است.
مساله آدام اسمیت، عنوانی که تقریبا یک قرن بعد از درگذشت آدام اسمیت در آلمان رایج شد، در واقع نسخه آلمانی بحثهای اولیه فرانسه درباره روابط میان آزادی مثبت و آزادی منفی از یک طرف و کار و حق کار از طرف دیگر بود. همانطور که در مباحث اندیشمندان فرانسوی مطرح بود مساله بر سر رقابت ادعاهای فردگرایی در مقابل نوعدوستی تحت شرایطی که تا آن زمان بدون هیچ شبههای «کاپیتالیسم» نام نهاده شده بود، متمرکز بود. مساله با اختلاف ظاهری میان نظریه اخلاقی که اسمیت در کتاب «نظریه عواطف اخلاقی» که در سال ۱۷۵۹ مطرح کرده بود و نظریه بازار که در کتاب «ثروت ملل» در سال ۱۷۷۶ طرح کرده بود، محصور شده بود. طبق نقدهای بعدی اسمیت، مبنای نظریه اخلاقی هواداری بود در حالی که مبنای نظریه بازار نفع شخصی بود. مساله آدام اسمیت این بود که چطور یا چگونه یک نظریه میتواند با نظریه دیگر آشتی کند.
محمدرضا گیاهپور / دانشجوی اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی
فرهنگ چیست؟ برای آن تعاریف متعددی بیان شده، از جمله «مجموعه نگرشها، اعتقادات، آداب و رسوم، عرفها، ارزشها و اعمالی» که در میان یک گروه مطرح یا مشترک است (نک: دیوید تراسبی، اقتصاد و فرهنگ، مقدمه).به همین دلیل میتوان گفت فرهنگ همان نگرش ما به زندگی و آدابی است که برای زندگی کردن لازم میدانیم. این رویکرد به فرهنگ، آن را با تعریف «نهاد» در عرصه علم اقتصاد مربوط میکند. اقتصاددانان با هدف بررسی عوامل موثر بر کنشهای اقتصادی انسان، قواعدی را که انسانها برای فعالیت در جامعه استفاده میکنند مطالعه میکنند. نهادها، قواعد نوشته و نانوشته بازی جمعی هستند و به همین دلیل است که آداب و رسوم و عرفهای رایج در یک جامعه، نهاد دانسته میشوند.
دنیای اقتصاد:
بسیاری علم اقتصاد را علمی کسلکننده و بیرحم میشناسند. به زعم آنان، اقتصاد علمی است اشباعشده از اعداد که در آن هیچ خبری از نوعدوستی وجود ندارد؛ اما اقتصاد شاید تنها شاخهای از علوم انسانی است که در آن ترجیحات متفاوت انسانها تحقیر نمیشود.
دنیای اقتصاد -فاطمه صالحی:
مطلوبیت، این مفهوم نامرئی اما قدرتمند، بیش از ۱۵۰سال است که ذهن اقتصاددانان را به خود مشغول کرده است. از روزهایی که اقتصاددانان رویای ساخت «ماشین مطلوبیتسنج» را در سر میپروراندند تا امروز که دانشمندان با استفاده از فناوریهای پیشرفته تصویربرداری مغزی به دنبال ردپای مطلوبیت در مغز انسان هستند، این مفهوم راه درازی را طی کرده است. در یادداشت حاضر، خواهیم دید که چگونه «مطلوبیت»، از یک ایده ساده کمّی به یک مفهوم پیچیده و چندبعدی تبدیل شده است. این روند نه تنها داستان تکامل یک مفهوم اقتصادی است، بلکه روایتی است از تغییر نگاه ما به انسان، تصمیمگیری و حتی خود علم اقتصاد.
دنیای اقتصاد-البرز نظامی:
وقتی بازار میتواند بهترین تخصیص ممکن را انجام دهد، دیگر چه نیازی به وجود دولت است؟ بخش اعظم نظریه اقتصاد خرد یا به قول برخی، نظریه قیمت، در ستایش کارکرد بهینه سازوکار بازار است. بر اساس این نظریه، سازوکار بازار زمانی که تحت هیچ مداخلهای قرار نمیگیرد، به یک نظام خودتصحیح بدل میشود. قیمت به عنوان شاخص اعلای این سازوکار، به طرز معجزهآسایی تمام اطلاعات لازم را به تمام بازیگران موجود در هر بازاری اعم از تولیدکننده و مصرفکننده منتقل میکند و بر اساس آن، بازیگران خواسته یا ناخواسته رفتارهای خود را به نحوی تغییر میدهند تا بار دیگر، بازار به شرایط تعادلی بازگردد و ما را در بهینهترین شرایط ممکن قرار دهد. حال با این توصیف، یک پرسش مهم خلق میشود. اگر بازارها میتوانند یک نظام خودتصحیح باشند، دیگر چه نیازی به وجود دولت است؟ در واقع، آیا در این شرایط، دیگر نفس وجود نهادی مانند دولت دارای توجیه اقتصادی است؟ این درست همان پرسشی است که ما در شماره امروز صفحه اندیشه «دنیایاقتصاد» قصد داریم تا به آن پاسخ دهیم.