ورود بوقلمون به سفره اعیان قجر
تا اینکه در اوایل دوره ناصری زمانی که دکترهینریش بروگش سفیر پروس و خاورشناس آلمانی به ایران آمده بود، بوقلمون نیز جای خود را در سفره اعیان باز کرد، بنا به ادعای دکتر بروگش رجال سیاسی و دربار ناصرالدینشاه نخستین بار در سفارت پروس در تهران با خوراک بوقلمون آشنا شدند. وی چنین نقل میکند: اینجا باید از یک ضیافت و میهمانی که در محل سفارت داده و از عدهای از دیپلماتهای خارجی و چند نفر از رجال مهم و عالیرتبه ایران دعوت کرده بودیم، یاد کنم در این ضیافت شام از آشپز آلمانی سفارت «شوتر» خواستم که هنر خود را نشان دهد و غذای تازهای که تا به حال کسی نخورده است، درست کند و «شوتر» هم انصافا تمام هنر آشپزی خود را بهکار بست و در کنار غذاهای معمولی ایرانی و فرنگی غذایی از بوقلمون درست کرد که واقعا هم دیدنی و هم خوردنی بود. او بوقلمون بزرگی را بدون آنکه قطعه قطعه کند، پخت و در شکم آن، تخم مرغ پخته و سالاد و سس خوشمزه ریخت و بوقلمون را سرپا روی میز قرار داد؛ بهطوریکه میهمانان وقتی وارد اتاق غذا خوری میشدند در نظر اول فکر می کردند که یک بوقلمون زنده وسط میز ایستاده است. رجال ایران از مشاهده این بوقلمون و خوردن گوشت خوشمزه آنکه به بهترین وجهی درست شده بود، فوقالعاده لذت بردند و رئیس کل تشریفات سلطنتی اظهار کرد این خوراک بوقلمون، شایسته عرضه کردن به اعلیحضرت شاه ایران است و خواهش کرد که در روز مشخصی شوتر به آشپزخانه سلطنتی برود و این غذا را برای شاه درست کند. در آن روز معین « شوتر» یک بوقلمون بزرگ تهیه کرد و به قصر سلطنتی رفت و در آنجا به اتفاق چند آشپز ایرانی که به او کمک میکردند، خوراک بوقلمون را به همان ترتیب درست کرد و سر سفره شاه بردند. ناصرالدینشاه از دیدن این خوراک و مزه آن دچار شگفتی شد و به آشپزهای مخصوص خود دستور داد که چگونگی تهیه این غذا را از « شوتر » فراگیرند و در ضمن انعامی هم به آشپز آلمانی داد و به علاوه او را به دریافت یک طاقه شال مفتخر کرد، طاقه شال را به دستور شاه در همان قصر سلطنتی به دوش آشپز آلمانی انداختند و او سوار بر اسب با آن طاقه شال از ارگ سلطنتی به سفارت بازگشت؛ درحالیکه مردم کوچه و بازار از اینکه یک خارجی از شاه خلعت گرفته است دچار تعجب شده بودند. « شوتر» این طاقه شال را مدتها بهعنوان سند افتخار برای خود حفظ کرد.
پریسا کدیور، جامعهنگاری عهد قاجار، تهران، نشر ققنوس، ۱۴۰۰، ص۳۰۹.
منبع: سایت فاطمه قاضیها