599fb2471638404ca6811267344d4da6 copy

او با بیان اینکه رمان «بد زخم» یک اثر کاملاً اجتماعیِ عاشقانه غیر آپارتمانی است و سعی نویسنده این بوده است که به کلیشه‌های قبلی وارد نشده و چیزی را بنویسد که متفاوت از سایر رمان‌ها باشد، گفت: موضوع این رمان در مورد دعوای دیرینه بین سنت و مدرنیته است که همچنان در کشور ما و شاید در جهان وجود دارد.

ما همیشه تلاش می‌کنیم که این دو نگاه را به لحاظ فلسفی، ذهنی و یا به لحاظ روابط انسانی به هم نزدیک کنیم، چراکه نگاه صرفاً سنتی به موضوعات و یا دید کاملاً مدرن قطعاً با آسیب‌هایی همراه است و من دعوای سنت و مدرنیته را در قالب یک داستان بیان کردم که در بعضی قسمت‌ها نگاهی فلسفی دارد، در برخی بخش‌ها نگاه طنز و در قسمت‌هایی نگاه ناتورالیستی و حتی در برخی بخش‌ها نیز سیاسی است، اما نگاه فلسفی بر کُل کتاب حاکم است.

در پشت جلد رمان «بد زخم» آمده است: «شروع زندگی همه آدم‌ها با یک زخم همراه است، بریدن بند ناف! بعضی‌ها اما بَد زَخم‌اند. بد زخم بودن یعنی اینکه هر زخمی حتی کوچک، مدت‌ها طول می‌کشد تا ترمیم شود. آدم‌های بد زخم، زخم‌هایشان دیر خوب می‌شود!

از مصیبت‌های بد زخم بودن، غیر از دردهای مزمنی که دارد این است که همیشه جای زخم می‌تواند نشانه‌ای باشد برای یادآوری خاطراتی که باید فراموش شوند اما نمی‌شوند. زخم‌هایی که حالا اگرچه درد و خونریزی ندارند اما نگاه کردن به محل جراحت آن می‌تواند یادآور دردهایی باشد که روح را آزار می‌دهد.

آدم‌های بد زخم هیچ‌وقت دردشان تمام نمی‌شود چون همیشه نشانه‌ای از زخم را همراه دارند. جای زخم‌ها... جای زخم‌ها.. جای زخم‌ها...»