درجه اتلاف نیروی انسانی

فاطمه نصیری: ایران یکی از بالاترین نرخ‌های افراد تحصیل‌کرده در منطقه را دارد و اکثر این افراد در سن کار قرار دارند؛ این در حالی است که بررسی‌‎ها نشان می‌دهد پس از افغانستان و عراق، ایران پایین‌ترین نسبت اشتغال به جمعیت را در میان کشورهای منطقه دارد. بر اساس آمارهای بانک جهانی این نسبت در سال ۲۰۲۳ در ایران معادل ۳۸.۹درصد بوده است. این در حالی است که نسبت اشتغال به جمعیت در کشورهایی مانند قطر و امارات بیش از ۸۰درصد و در عربستان نیز حدود ۶۰درصد است. کارشناسان معتقدند پایین بودن نسبت اشتغال به جمعیت در ایران به دلایلی مانند نابسامانی‌های اقتصاد کلان، تحریم‌های اقتصادی، مشکلات مربوط به سرمایه‌گذاری، وابستگی اقتصاد به منابع نفتی، موانع فرهنگی و قانونی برای ورود زنان به بازار کار و همچنین نبود فرصت‌های شغلی مناسب برای جوانان است.

تجربه کشورهایی مانند عربستان نشان می‌دهد که فراهم کردن بسترهای توسعه بخش خصوصی و سرمایه‌گذاری خارجی می‌تواند به متنوع شدن اقتصاد و ایجاد فرصت‌های شغلی جدید کمک کند. در‌حال‌حاضر اقتصاددانان توصیه می‌کنند که برای افزایش نسبت اشتغال به جمعیت در ایران، سیاستگذاران اقتصادی در مرحله اول باید بر مسائلی مانند مهار تورم و ایجاد ثبات اقتصادی و سپس مانع‌زدایی از مسیر جذب سرمایه‌های خارجی تمرکز کنند.

اهمیت نسبت اشتغال به جمعیت

نسبت اشتغال به جمعیت یکی از شاخص‌های کلیدی برای ارزیابی عملکرد بازار کار در هر کشور است. این نسبت نشان می‌دهد چه درصدی از جمعیت در سن کار شاغل هستند و می‌تواند معیار مهمی برای سنجش میزان مشارکت اقتصادی مردم باشد. برای سیاستگذاران، این شاخص اهمیت زیادی دارد، زیرا افزایش نسبت اشتغال به جمعیت به معنای بهبود استفاده از ظرفیت نیروی کار و کاهش وابستگی اقتصادی افراد به دولت است. همچنین، نسبت پایین اشتغال می‌تواند هشداری درباره مشکلاتی مثل بیکاری گسترده، پایین بودن مهارت‌ها، یا وجود چالش‌های ساختاری در اقتصاد باشد.

سیاستگذاران می‌توانند با تحلیل این نسبت، سیاست‌های اشتغال‌زایی یا آموزش مهارت‌های شغلی را طراحی و اجرا کنند.  می‌توان گفت پایین بودن نسبت اشتغال به جمعیت در یک کشور نشان‌دهنده مشکلات ساختاری اقتصاد در آن جامعه است. این مساله می‌تواند ناشی از عوامل داخلی و خارجی باشد. برای مثال جنگ و تحریم‌های اقتصادی از جمله عوامل خارجی است که می‌تواند به محدود شدن فرصت‌های شغلی در یک جامعه بینجامد.

علاوه بر این سیاست‌های کلان اقتصادی می‌تواند بی‌ثباتی‌هایی ایجاد کند که منجر به خروج سرمایه و کاهش مشاغل در جامعه شود. یکی از مهم‌ترین آثار منفی پایین بودن نسبت اشتغال به جمعیت در یک جامعه، کاهش قدرت اقتصادی مردم و افزایش فقر است. در واقع همان‌طور که افزایش فرصت‌های شغلی یکی از مهم‌ترین راهکارهای کاهش فقر در یک جامعه است، پایین بودن فرصت‌های شغلی موجب می‌شود درآمد مردم پایین‌تر باشد و فقر نیز افزایش یابد.

سرمایه‌گذاری با دلارهای نفتی

بررسی‌ها نشان می‌دهد در سال ۲۰۲۳ نسبت اشتغال به جمعیت در قطر معادل ۸۸.۲درصد و این نسبت در امارات معادل ۸۰درصد بوده است. یکی از دلایل بالا بودن نسبت اشتغال در این کشورها آن است که این دو کشور در دهه‌های گذشته توانسته‌اند از درآمدهای نفتی برای توسعه صنایع و خدمات غیرنفتی مانند ساختمان و گردشگری استفاده کنند. این سرمایه‌گذاری‌‌ها موجب شده فرصت‌های شغلی در این کشورها افزایش یابد و به یکی از مقاصد مهاجرت کارگران از کشورهای دیگر تبدیل شوند. همچنین این کشورها برنامه‌های بلندمدتی برای توسعه اقتصادی و افزایش اشتغال در بخش‌های غیردولتی دارند که موجب رشد اقتصادی و ایجاد فرصت‌های شغلی بیشتر می‌شود. عربستان نیز دیرتر از کشورهای مذکور در مسیر سرمایه‌گذاری درآمدهای نفتی در زیرساخت‌ها و صنایع غیردولتی گام  برداشت، با‌این‌حال توانست با متنوع کردن فرصت‌های شغلی در کشور خود به نسبت اشتغال ۵۸.۵درصدی در سال ۲۰۲۳دست یابد.

نگاهی به آمارها نشان می‌دهد که نسبت اشتغال به جمعیت در سال ۲۰۲۳ در همسایگان شمالی نیز بیشتر از ایران بوده است. نسبت اشتغال به جمعیت  در سال ۲۰۲۳ در آذربایجان ۶۳درصد، در ارمنستان ۵۲.۶درصد و در ترکیه ۳۰.۹درصد گزارش شده است. این تفاوت عمدتا به ساختار اقتصادی و سیاستگذاری‌های این کشورها برمی‌گردد.

 در واقع کشورهای شمالی ایران، مانند آذربایجان و ارمنستان، با وجود اقتصادهای کوچک‌تر، توانسته‌اند فرصت‌های شغلی بیشتری ایجاد کنند. یکی از دلایل این مساله آن است که فرهنگ برابری زن و مرد و اشتغال زنان در این کشورها بالاتر از کشورهایی مانند ترکیه و ایران است. ترکیه، با وجود نسبت اشتغال پایین‌تر از همسایگان شمالی ایران، همچنان عملکردی بهتر از ایران دارد. این کشور به دلیل جذب سرمایه‌های خارجی، توسعه صنعت گردشگری، و گسترش صنایع تولیدی، فرصت‌های شغلی متعددی فراهم کرده است.

ریشه‌های پایین بودن نسبت اشتغال در ایران

یکی از پرسش‌هایی که وجود دارد این است که چرا نسبت اشتغال به جمعیت در ایران نسبت به همسایگان به صورت چشمگیری پایین‌تر است؟

در سال ۲۰۲۳، نسبت اشتغال به جمعیت در ایران معادل ۳۸.۹درصد بوده است. کارشناسان معتقدند مجموعه‌ای از عوامل دست به دست هم داده و موجب شده‌اند نسبت اشتغال در ایران پایین باشد. یکی از مهم‌ترین این عوامل وابستگی اقتصاد ایران به درآمدهای نفتی است. در واقع در دهه‌های گذشته دولت‌ها در ایران از درآمدهای نفتی برای هزینه‌های جاری استفاده کرده و سرمایه‌گذاری‌های گسترده برای توسعه صنایع غیردولتی نکرده‌اند. این مساله موجب شده نه‌تنها زیرساخت‌های لازم برای متنوع شدن مشاغل بخش خصوصی به وجود نیاید، بلکه زیرساخت‌های لازم برای بهره‌برداری از منابعی مانند گاز برای تامین نیازهای داخلی نیز وجود نداشته باشد.

علاوه بر این تحریم‌های اقتصادی در سال‌های گذشته موجب شده ایران نتواند از طرفیت سرمایه‌گذاری خارجی برای متنوع کردن اقتصاد خود و در نتیجه به وجود آمدن مشاغل جدید بهره ببرد. علاوه بر این تحریم‌های اقتصادی موجب شده راه ارتباطی بسیاری از کسب‌و‌کارهای غیردولتی با کشورهای خارجی مسدود و پر‌هزینه شود و همین مساله به مانعی برای توسعه این کسب‌و‌کارها تبدیل شده است.

نکته قابل‌توجه دیگر این است که وابستگی دولت به درآمدهای نفتی برای تامین هزینه‌های جاری از یک سو و موانع تحریم‌ها برای فروش نفت از سوی دیگر موجب شده دولت برای تامین هزینه‌های خود دست به سیاست‌های تورم‌زا بزند. تورم‌های بالا به ایجاد نااطمینانی در اقتصاد و خروج سرمایه از کشور منجر می‌شود. از سوی دیگر برخی از کارشناسان معتقدند مشارکت اقتصادی پایین زنان، به عنوان نیمی از جمعیت کشور، یکی از دلایل پایین بودن نسبت اشتغال به جمعیت در ایران محسوب می‌شود. پیش از این «دنیای اقتصاد» در گزارش «دست‌اندازهای مشارکت اقتصادی زنان در ایران» که در چهارم مردادماه سال جاری منتشر شده، دلایل پایین بودن مشارکت اقتصادی زنان ایران را بررسی کرده است.