بورس تهران در شرایطی طی روزهای گذشته سمت و سویی کاهشی به خود گرفته است که در برش زمانی بهمن ۱۴۰۰ تا ۷ خرداد، به رغم افزایش ارتفاع ۳۰درصدی شاهد خروج ۱۰‌هزار میلیارد‌تومان سرمایه خرد از گردونه معاملات سهام بوده است؛ این در حالی است که به اعتقاد بسیاری از فعالان بازار رشد قیمت‌ها باید همسو با ورود سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران خرد باشد، اما آیا مشارکت حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌هاست که باعث رشد شاخص‌های بورسی می‌شود یا بالعکس پس از صعود قیمت‌هاست که سهامداران خرد جذب این بازار می‌شوند؟

رابطه‌‌‌‌‌‌‌‌ای دوطرفه که نقطه آغازی متفاوت دارند. تجربیات سال‌های گذشته نیز نشان می‌دهد پس از رشد قیمت‌ها است که شاهد افزایش جذابیت بازار برای سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌های خرد هستیم اما در ادامه همین معامله‌‌‌‌‌‌‌‌گران هستند که شتاب بیشتری به بازار و شاخص‌‌‌‌‌‌‌‌ها در مسیر صعود می‌دهند. در این میان برخی به اشتباه گمان می‌کنند که پول هوشمند در بازار سهام همان پول سرمایه‌گذاران خرد است؛ این در حالی است که بررسی‌ها حکایت از آن دارد که منشأ پول چه نهادی باشد و چه حقیقی، زمانی می‌توان آن را هوشمند نامید که توسط سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری با تجربه، آگاه، متخصص و در حجم بالا و زمان مناسب وارد بازار سهام شود و با اثرگذاری بر قیمت‌ها اذهان عمومی را با خود همراه کند. اینطور که به‌نظر می‌آید بازار سهام پس از رسیدن شاخص‌کل به سطح روانی ۶/ ۱‌هزار واحدی دیگر به مانند قبل فشار چندانی را در جهت تقاضا شاهد نیست و از همین‌رو در روزهای گذشته مغلوب عرضه سهام شده است، اما کار بازارهای سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری چگونه به اینجا کشیده می‌شود؟ آیا می‌تواند زمان مناسب برای ورود و خروج در بازارهای مالی را از قبل فهمید؟ اگر اینطور است اولین نشانه‌های رونق و رکود را چگونه می‌توان تشخیص داد؟ ارزش معاملات یا ورود و خروج سهامداران خرد؟

جذابیت و پول هوشمند

فعالان کهنه‌کار بازارهای مالی در ایران و کشورهای دیگر تاکنون توانسته‌اند به سوالاتی از این دست، جواب‌هایی درخور ارائه دهند، با این‌حال به‌نظر می‌آید که شاید نتوان این جواب‌ها را به همه بازارها و در همه شرایط نسبت داد اما می‌توان برای آن الگوی کلی ترسیم کرد که تقریبا در همه شرایط همه زمان‌ها کم و بیش مثمرثمر باشد. بررسی‌ها حکایت از آن دارد که بازارهای مالی به‌خصوص بازارهای سهام عمدتا بر اساس یک عامل مهم که به‌عنوان جرقه اولیه در این بازارها کار می‌کند، روندهای صعودی را پذیرا می‌شوند. همین امر سبب می‌شود تا پس از این اتفاق رفته‌رفته رونق نوپای بازار در ارزش معاملات نمایان شود و رشد این متغیر مهم که به‌معنای افزایش پول در بازار است به تقویت طرف تقاضا بینجامد، اما مساله همیشه اینجاست که کدام دسته از فعالان بازار هستند که این روند صعودی را به‌وجود می‌آورند. آیا در ابتدا حقیقی‌ها هستند که با افزایش خوش‌بینی خود به بازار تقاضا در آن را افزایش می‌دهند و یا اینکه حقوقی‌ها با خرید خود حقیقی‌ها را هم با ظرفیت رشد قیمت‌ها در بازار سهام آشنا می‌کنند؟

 پاسخ به این سوال را می‌توان با اندکی پیچیدگی داد؛ به این معنا که باید در ابتدا به این نکته توجه کنیم که معیار حقیقی یا حقوقی در بازار به خودی خود معیار مناسبی برای سنجش تحرکات عرضه و تقاضا در بازار نیست، چراکه اگر برای تحلیل شرایط صرفا به کدهای حقوقی و حقوقی خریدار و فروشنده اکتفا کنیم از ماهیت پول و اثری که می‌تواند بر روند معاملات بگذارد غافل می‌شویم. حقیقت امر این است که کلید رشد بازار نه در دست سرمایه‌گذاران نهادی است و نه سمت و سوی آن را سرمایه‌گذاران خرد تعیین می‌کنند. البته لازم به یادآوری نیست که هر دوی آنها بر روند جاری بازار و قدرت این روند اثر مستقیم دارند.

با این حال کلید رشد قیمت‌ها به‌خصوص در بازارهای یک‌طرفه‌ای نظیر بازار سهام ایران در دست کسانی است که می‌توانند تحلیلی سریع و البته درست از شرایط داشته باشند. این افراد در شرایطی که تحلیل آنها از مقبولیت کافی برخوردار باشد می‌توانند با جریانی از پول در بازار سهام همراه و یا در صورت داشتن حجم عظیمی از پول آن را به‌وجود آورند که در نهایت منجر به ایجاد روندهای پر قدرت در بازار مذکور می‌شوند. به این پول‌ها در اصطلاح بازارهای مالی «پول هوشمند» یا SMART MONEY می‌گویند.

پول هوشمند زمانی به‌وجود می‌آید که ایجاد یک روند صعودی در پیش چشم فعالان بازار عیان نشده باشد. به این ترتیب خریدهای پرحجم عموما در شرایطی اتفاق می‌افتد که فروشندگان با قرارگرفتن در معرض تقاضا سعی می‌کنند تا سهامی را که عموما مدت‌ها است در پرتفوی خود دارند بفروشند. از اینجا به بعد افزایش ارزش معاملات کم‌کم سرمایه‌گذاران دیگر را نسبت به وضعیت حساس می‌کند و سبب می‌شود تا آنها نیز با کنجکاوشدن بر روی وضعیت معاملات سهام رفته‌رفته با ورود سرمایه به تقویت این موقعیت معاملاتی اقدام کنند. در این شرایط است که رشد قیمت در دارایی یا کلیت بازار تسریع‌شده و روند صعودی با اطمینان شکل می‌گیرد.

این اتفاق اما نقطه مقابلی نیز دارد. در پایان روند صعودی بازار رفته‌رفته شاهد دست به‌دست شدن سهام از میان خریداران قبلی به خریداران جدید است. در این حالت حجم معاملات کم‌کم نسبت به افزایش قیمت کم می‌شود و واگرایی رخ داده شرایط را برای افت قیمت‌ها فراهم می‌کند. بر این مبنا می‌توان فهمید که پول هوشمند قطعا پول سهامداران خرد نیست، چراکه اگر این‌گونه بود دیگر نمی‌شد شاهد گیرافتادن سهامداران خرد در روندهای نزولی باشیم. همین توضیح ساده نشان می‌دهد که پول هوشمند ارتباطی با موقعیت فردی سرمایه‌گذاران از حیث حقوقی ندارد و تفاوت ایجادشده از سوی آنها در بازار صرفا ناشی از اطلاعات متفاوت آنها در فرآیند خرید و فروش سهام و البته حجم سرمایه است. یک نمونه این مساله را می‌توان در رشد قیمت سهام و روند صعودی بازار در سال‌های ۹۸ و ۹۹ جست‌وجو کرد که در ابتدا پول واردشده توانست خود را برای کسب سود آماده کند و پس از آن در فاصله اواخر تیرماه و سراسر خرداد‌ماه سهام خود را در روند صعودی قیمت و همزمان با افت حجم معاملات به فعالان خرد بازار بفروشد.

در واقع پول هوشمند سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌ای است که عموما توسط سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران نهادی، سهامداران‌درصدی (که ممکن است در زمره حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌ها نیز قرار گیرد)، بانک‌های مرکزی، صندوق‌ها و سایر متخصصان مالی کنترل و در موعد مقرر وارد بازار می‌شود؛ یعنی سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران باتجربه، آگاه، متخصص و دارای سرمایه زیاد. این تصور هم وجود دارد که پول هوشمند توسط کسانی سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری می‌شود که درک کامل‌‌‌‌‌‌‌‌تری از بازار داشته یا با اطلاعات پنهانی یا همان رانت اطلاعاتی که یک سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌گذار عادی نمی‌تواند به آنها دسترسی پیدا کند، وارد بازار می‌شود، به‌همین‌دلیل ورود پول هوشمند سیگنالی برای جذابیت بازار بوده و در آن زمان است که سهامدار خرد عزم خود را برای ورود به گردونه معاملات سهام جزم می‌کند تا سیر صعودی قیمت‌ها شتاب بیشتری بگیرد. همانند اتفاقی که در اواخر بهار ۹۹ و به‌صورت جدی‌‌‌‌‌‌‌‌تر در ابتدای تابستان آن سال‌رقم خورد و حتی وضعیتی حبابی در تالار شیشه‌‌‌‌‌‌‌‌ای ایجاد کرد. به این ترتیب از آنجا که پول هوشمند با دریافت سیگنال‌های مساعد از کانال‌‌‌‌‌‌‌‌ مسائل بنیادی مربوط به خود شرکت‌ها یا خبرها و تحولات اثرگذاری بنیادی، وارد گردونه معاملات سهام می‌شود، می‌تواند پالس مثبتی برای سهامداران خرد و در نتیجه تسریع و تضمین روند صعودی بازار باشد.

آهن ربای جذب سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ به بورس