واگذاری جزایر چاگوس به موریس؛ پایان یک داستان استعماری
مجمعالجزایر چاگوس که شامل جزیره مهم و استراتژیک دیگو گارسیا است، سالها تحت حاکمیت بریتانیا قرار داشت، اما اکنون موریس حاکمیت خود را بر این جزایر بازمییابد. هرچند پایگاه نظامی آمریکا و بریتانیا در دیگو گارسیا همچنان به قوت خود باقی میماند، اما این توافق نشانهای روشن از تغییر در رویکرد قدرتهای جهانی به مسائل حقوقی و استعماری است.
این تصمیم، پس از دههها چالش حقوقی و دیپلماتیک به ثمر نشست و بهویژه پس از رای مشورتی دیوان بینالمللی دادگستری در سال۲۰۱۹ که اعلام کرد بریتانیا باید کنترل این جزایر را به موریس بازگرداند، فشارها بر بریتانیا افزایش یافت. اما این تنها یک بخش از ماجراست؛ پشت این توافق داستانی پیچیده از استعمار، نقض حقوق بشر و جدالهای ژئوپلیتیک نهفته است.
از استعمار تا حقوق بینالملل: یک سفر طولانی
مجمعالجزایر چاگوس، مجموعهای از جزایر مرجانی در اقیانوس هند، در طول دهههای گذشته بیشتر بهخاطر پایگاه نظامی دیگو گارسیا شناخته میشود. اما پیش از آنکه این منطقه به یک نقطه استراتژیک نظامی تبدیل شود، خانه بومیانی بود که نسلهای متوالی در آن زندگی کرده بودند. در دهه۱۹۶۰، بریتانیا تصمیم گرفت این جزایر را از موریس جدا کند و به آمریکا اجازه دهد در آن پایگاه نظامی بسازد. این تصمیم به اخراج اجباری بیش از هزارنفر از ساکنان بومی چاگوس منجر شد، افرادی که به موریس و سیشل تبعید شدند و از آن زمان تا کنون در تبعید زندگی کردهاند.
این اقدام نه تنها اعتراضات حقوق بشری را برانگیخت، بلکه موضوعی شد برای چالشهای حقوقی گسترده در سطح بینالمللی. در نهایت، در سال ۲۰۱۹، دیوان بینالمللی دادگستری (ICJ) در نظریهای مشورتی اعلام کرد که جداسازی چاگوس از موریس، پیش از استقلال این کشور، غیرقانونی بوده و بریتانیا باید این جزایر را بازگرداند. هرچند بریتانیا در ابتدا این رای را نادیده گرفت، اما فشارهای بینالمللی و تحولات سیاسی سرانجام منجر به تصمیم اخیر شد.
واکنش رسانهها؛ دیدگاههای مختلف درباره توافق تاریخی
واگذاری جزایر چاگوس به موریس بلافاصله مورد توجه رسانههای جهانی قرار گرفت. هر رسانهای از زاویهای خاص به این رویداد نگریست و دیدگاههای متفاوتی درباره اهمیت و پیامدهای این تصمیم ارائه کرد.
نیویورکتایمز این توافق را یک پیروزی برای موریس و یک گام مهم برای حل یکی از طولانیترین مناقشات دیپلماتیک توصیف کرد. این روزنامه تاکید کرد که با وجود بازگشت حاکمیت به موریس، پایگاه نظامی استراتژیک دیگو گارسیا همچنان تحت کنترل بریتانیا و ایالات متحده باقی خواهد ماند. همچنین به نقش ایالات متحده در تشدید مذاکرات اشاره شد؛ بهویژه پس از تهاجم روسیه به اوکراین که اهمیت دیگو گارسیا برای امنیت جهانی را بیشتر برجسته کرد.
واشنگتنپست به جنبههای تاریخی و حقوق بشری این موضوع پرداخت و یادآور شد که اخراج اجباری ساکنان بومی چاگوس یکی از تاریکترین فصلهای این ماجراست. تخلیه ساکنان در دهههای۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ و استفاده نظامی از این منطقه، همواره مورد اعتراض جوامع حقوق بشری بوده است. واشنگتنپست همچنین به رای دیوان بینالمللی دادگستری اشاره کرد و این تصمیم را پایانی بر «آخرین مستعمره آفریقایی بریتانیا» دانست.
گاردین تمرکز خود را بر حقوق بومیان چاگوس قرار داد و چالشهای قانونی آنان برای بازگشت به خانههایشان را برجسته کرد. این روزنامه با تاکید بر اینکه جامعه چاگوسی همچنان در تصمیمات کلیدی نادیده گرفته شده است، خواستار توجه بیشتر به حقوق این جامعه شد. گاردین همچنین به نقش وکلای بینالمللی مانند فیلیپه سندز در این پروندهها اشاره کرد که تلاش کردند تا حقوق بومیان را در دادگاههای بینالمللی احیا کنند.
از طرف دیگر، تایمز به نگرانیهای ژئوپلیتیک این توافق پرداخت. این روزنامه گزارش داد که برخی مقامات آمریکایی نگران آن هستند که واگذاری چاگوس به موریس ممکن است به نفع چین تمام شود و این کشور فرصت ایجاد پایگاههای شنود در نزدیکی دیگو گارسیا را به دست آورد. با این حال، مقامات بریتانیایی تضمینهایی برای جلوگیری از هرگونه نفوذ چین ارائه کردهاند.
فایننشالتایمز با نگاهی به تاریخ استعمار بریتانیا، این واگذاری را بهعنوان پایان رسمی یکی از آخرین بقایای امپراتوری بریتانیا توصیف کرد. این روزنامه به یادآوری واگذاری هنگکنگ به چین در سال۱۹۹۷ پرداخت و نوشت که اکنون دیگر نمیتوان گفت که «خورشید هرگز بر امپراتوری بریتانیا غروب نمیکند». همچنین به اهمیت استراتژیک پایگاه دیگو گارسیا اشاره کرد و تاکید کرد این توافق تضمینکننده ادامه همکاریهای نظامی بریتانیا و ایالات متحده است.
ابعاد حقوقی و مساله حق تعیین سرنوشت
اما شاید مهمترین جنبه این ماجرا، بعد حقوقی آن و بحثهای گسترده پیرامون حق تعیین سرنوشت باشد. درحالیکه جامعه بومی چاگوس از سرزمینهای خود اخراج شدند، این مردم هرگز فرصت نداشتند تا درباره آینده خود و سرزمینشان تصمیمگیری کنند. حق تعیین سرنوشت که یکی از اصول بنیادین حقوق بینالملل است، به ملتها و جوامع اجازه میدهد تا خود درباره وضعیت سیاسی و حاکمیتشان تصمیم بگیرند. درباره چاگوس، این حق برای مدتها نقض شده است.
دیوان بینالمللی دادگستری در رای سال۲۰۱۹ خود تاکید کرد که ادامه حاکمیت بریتانیا بر این جزایر، بهویژه پس از استقلال موریس، غیرقانونی بوده است. این رای بهعنوان یک گام بزرگ در به رسمیت شناختن حقوق موریس و بومیان چاگوس مورد استقبال قرار گرفت. هرچند رای دیوان الزامآور نبود، اما موجب شد که جامعه جهانی به این مساله بیشتر توجه کند و فشارها بر بریتانیا افزایش یابد.
نهادهای بینالمللی مانند سازمان ملل متحد نیز نقش کلیدی در پیشبرد این مساله داشتند. مجمع عمومی سازمان ملل، پس از صدور رای دیوان، بهطور رسمی از بریتانیا خواست که حاکمیت این جزایر را به موریس بازگرداند. این روند حقوقی نشاندهنده قدرت نهادهای بینالمللی در مقابله با میراث استعمار و احیای حقوق ملتهاست.
نتیجهگیری؛ پیروزی عدالت بینالمللی؟
واگذاری جزایر چاگوس به موریس نهتنها یک پیروزی حقوقی و دیپلماتیک برای این کشور به شمار میآید، بلکه نمادی از پایان یکی از آخرین میراثهای استعمار در آفریقاست. با این حال، چالشهای زیادی همچنان باقی است. ساکنان بومی چاگوس هنوز نتوانستهاند به جزایر خود بازگردند و حضور نظامی آمریکا و بریتانیا در دیگو گارسیا، مانعی جدی برای احقاق کامل حقوق آنان است.
در نهایت، این توافق نشان میدهد حقوق بینالملل میتواند، حتی در برابر میراثهای پیچیده و طولانی استعمار، قدرتی موثر باشد. هرچند که مبارزه بومیان چاگوس برای بازپسگیری حقوقشان ادامه دارد، اما این لحظه تاریخی نشاندهنده تغییرات عمده در جهان و قدرت نهادهای بینالمللی برای احیای عدالت است.
پایان استعمار ممکن است آغاز یک عصر جدید باشد؛ اما تحقق کامل حق تعیین سرنوشت همچنان نیازمند تلاشهای بیشتری است.