به گزارش گروه آنلاین روزنامه دنیای اقتصاد، ایران با داشتن ۳۹ هزار اثر ثبت ملی و ۲۸ پروندۀ میراث جهانی در یونسکو پنجمین کشور جهان از نظر داشتن جاذبه‌های میراث‌فرهنگیاست. از نظر جاذبه‌های طبیعی‌، تنوع اقوام و عشایر و ... نیز ایران کشوری جذاب برای گردشگران است.

با این حال به گفته علی‌اصغر شالبافیان معاون سابق گردشگری وزارت میراث فرهنگی و گردشگری درآمد ایران با جمعیت حدود ۹۰ میلیون نفری تنها به ۶.۲ میلیارد دلار می رسد. 

در مقابل مغولستان به عنوان یکی از کم‌تراکم‌ترین کشورهای جهان و آسیا که ۴۵ درصد یعنی ۱.۶ میلیون از جمعیت سه و نیم میلیون نفری آن در ولان‌باتور، پایتخت این کشور زندگی می‌کنند، ۱.۳ میلیارد دلار از گردشگری کسب درآمد داشته است.

عمده بار توریسم این کشور روی گردشگری عشایر است و گردشگران زیادی از اروپا و امریکا برای تجربه این سبک زندگی به این کشور سفر می‌کنند. در ایران وضعیت توریسم عشایر با وجود تنوع عشایر بختیاری، کرد‌، لر، قشقایی، بلوچ،‌ شاهسون و ... چندان مطلوب نیست، این حوزه مخاطبان محدودی دارد و در ماه‌های اخیر نیز با چالش‌های بیشتری مواجه شده است.

در گفت‌وگو با محمد ملکشاهی فعال حوزه توریسم عشایر درباره وضعیت این حوزه از توریسم و چالش‌های آن پرسیدیم.

در ماه‌های اخیر وضعیت تورهای عشایری چطور بوده است؟

از زمانی که صنعت گردشگری در ایران شکل گرفته روی تورهای عشایری چندان کار نشده است، نگاه مسئولان به عشایر عموما به عنوان قشری بوده که به سمت یکجانشین شدن پیش می‌روند و سرمایه‌گذاری روی این شاخه از گردشگری بلندمدت نخواهد بود. این در حالی است که ایران نسبت به مغولستان که در زمینه تورهای عشایری در جهان شناخته شده است و بیشتر گرشگران برای تجربه زندگی عشایری به این کشور سفر می‌کنند،‌ ظرفیت بالقوه بیشتری داشته و دارد.

البته چند سالی است شاهد شکل‌گیری کسب‌وکارهایی در این زمینه هستیم که توانستند با اقبال گردشگران خارجی هم مواجه شوند. با این حال پاندمی و شیوع کرونا مشابه سایر اقسام گردشگری‌، توریسم عشایر را هم در ایران دچار اختلال کرد و باعث افت آن شد.

پس از پایان همه‌گیری کرونا، شاهد رشد صنعت توریسم در جهان بودیم و در مواردی حتی برخی کشورها رشد بیشتری نسبت به قبل از پاندمی داشتند. مشکل توریسم در ایران چه بود؟

در یک دوره پس از پایان کرونا، شرایط کشور به گونه ای پیش رفت که گردشگران غربی تمایل کمتری برای سفر به ایران داشتند و در فهرست جامعه هدف وزارت میراث فرهنگی و گردشگری هم قرار نگرفتند. در مقابل جمعیت بالای توریست ورودی از کشورهای همسایه و هم جوار به ایران هستند که مخاطبان تور عشایری به حساب نمی‌آیند.

چرا آنها جزو مخاطبان این سبک گردشگری نیستند؟

کشورهای همسایه این سبک زندگی را در کشورشان دارند. روس ها و چینی ها به عنوان اولویت های متولی گردشگری هم این سبک گردشگری برایشان جذاب نیست. در مقابل کشورهای اروپایی و آمریکایی به این سبک زندگی علاقه مند هستند و تمایل به تجربه آن دارند.

اگر بخواهید مشکل توریسم عشایری را اولویت‌بندی کنید،‌ مهم‌ترین چالش‌ها چیست؟

مشکل ما در توریسم عشایری بازار است. اخیرا گروه هایی روی جذابیت های این شیوه از توریسم سرمایه گذاری کرده اند، ولی گردشگران علاقه مند به واسطه شرایط کشور به ایران سفر نمی کنند. از سوی دیگر به واسطه پرهزینه بودن این تورها،‌ در حوزه گردشگری داخلی هم با اقبال زیادی مواجه نیستند.

تحولات ماه های اخیر در منطقه آیا روی این شیوه از گردشگریتاثیر گذاشته است؟

در یک سال گذشته که شاهد تحولاتی در منطقه هستیم. گردشگران زیادیکه برای سفر به تور عشایری در ایران رزرو خود را انجام داده بودند سفرشان را لغو کردند. در این بازه زمانی در دوره‌ای پروازها کنسل شد،‌ برخی توریست‌ها از ترس اینکه این اتفاق بار دیگر این بیفتد تصمیم گرفتند سفرشان را لغو کنند. ما حتی برای بهار 2025 رزرو داشتیم که آنها را هم از دست دادیم.

توریست‌هایی که قصد سفر به ایران داشتند از چه کشورهایی بودند؟

از کشورهای مختلف اروپایی نظیر انگلیس، اسپانیا،‌ هلند و آلمان

شما بارها از الگوی گردشگری عشایر مغولستان صحبت کرده‌اید، چطور می‌توان با این مدل توسعه توریسم عشایر را در ایران شاهد بود؟

ما می‌توانیم از درس‌‌آموخته مغولستان برای توسعه توریسم عشایری استفاده کنیم. آنها برای سال‌ها مجموعه‌ای از فستیوال های عشایری برگزار کردند که مخاطبان آن سال به سال افزایش یافت. تداوم روی برندینگ گردشگری عشایر باعث شده مغولستان در این زمینه شناخته شود‌ و کسب و کارهای مرتبط با آن نیز رونق یابد. در سال‌های اخیر شاهدیم که عشایر هم وارد کار شده‌اند و خدمات گردشگری را به توریست‌ها ارائه می‌دهند. در واقع ما در مغولستان شاهد یک فعالیت مداوم و بلندمدت از طرف نهادهای بالادستی در حوزه توریسم عشایری هستیم. همین موضوع سبب سرمایه‌گذاری کسب‌وکارها در زمینه گردشگری عشایر شده، موضوعی که در ایران مغفول مانده است.

فارغ از برگزاری فستیوال‌ها و جشنواره‌ها برای رونق این مدل از گردشگری چه باید کرد؟

گردشگری عشایر می‌تواند بخشی از دیپلماسی فرهنگی و  اقتصادی ایران باشد و ظرفیت‌های توریسم ایران را معرفی کند، کمتر کشورهایی در دنیا این سبک زندگی را همچنان حفظ کرده‌اند و می توانند آن را به توریست ها معرفی کنند. ما باید در ایران نگاه بدبنیانه به توریست‌ها را کنار بگذاریم تا بتوانیم به درآمدهای حاصله از این صنعت دست پیدا کنیم.

متاسفانه شاهدیم که بسیاری از کشورهای دنیا هشدار قرمز برای سفر به ایران صادر کرده اند. اگر این هشدار به واسطه دیپلماسی لغو شود، توریسم عشایری ظرفیت زیادی دارد که گردشگران به کشورمان سفر کنند. به علاوه ورود توریست ها  به بهتر شدن رابطه بین کشورها کمک می کند و با بهبود ارتباط بار دیگر توریسم تقویت می شود.

به علاوه یکی از بهترین راه هایی که می تواند به جلوگیری از ایران هراسی کمک کند صنعت توریسم است. گردشگران پس از سفر تجربه خود را برای شبکه آشنایان ‌شان تعریف کرده و آن را با دیگران در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک می‌گذارند که همین موضوع می تواند جلوی ایران هراسی را بگیرد.