هنر ،آب‌ونان ندارد

فضای مجازی را که بچرخی و نام هنر را در اصفهان جستجو کنی، فقط صنایع‌دستی اصفهان قابل‌مشاهده است و متاسفانه از مکاتب هنری نصف جهان حتی نامی هم نیست. از معماری گرفته تا موسیقی و خوشنویسی و تئاتر و سینما، از نگارگری و نقاشی تا مجسمه‌سازی و ...همه در پیچ زمان جامانده و حتی از هنرمندانش هم اثری نیست. گالری‌ها سوت‌وکور شده و تئاتر اصفهان که روزگاری با طنازی شهره بود خاموشی پیشه کرده و بر سردر سینماهای شهر طنز زرد پایتخت‌نشینان خودنمایی می‌کند. آنچه هست جشنواره‌ای نیمه‌جان است که نام کودک و نوجوان را یدک می‌کشد که آن‌هم رهاورد خارج و پایتخت است و فقط هزینه‌هایش به گردن شهر مانده است. تاریخ هنر شهر را که ورق بزنی، درست جایی که هنر به تاریخ پیوسته و بحث زرد "کالا شدگی هنر" تولیدات هنرمندان را از اقتصاد جدا کرده، افت تولید، بی‌رغبتی به هنر و حذف رشته‌های هنری از روزمرگی مردم اتفاق افتاده است.

آنچه گذشت...

محمدرضا رجالی، رئیس کمیسیون بازرگانی اتاق اصفهان اعلام می‌کند که تولید ناخالص داخلی بخش هنر، سرگرمی، تفریح و سایر خدمات در استان اصفهان از میانگین کشور پایین‌تر است زیرا اصفهان به‌جای پرداختن به مقوله هنر به صنعت و کشاورزی پرداخته است. به گفته او در این حوزه ۴۰ درصد افت فعالیت داشته‌ایم. سید آرش امامی، دبیر کمیسیون اقتصاد هنر اتاق بازرگانی اصفهان نیز اعلام کرده که درآمد این کلانشهر از هنر، سالانه ۱۰ تا ۱۳ درصد کاهش داشته‌ است.سهم اقتصاد هنر اصفهان در فاصله سال‌های ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰ کم شده و درآمد فرهنگ و هنر برای اصفهان به‌طورکلی ۴۲ درصد کاهش داشته است.

امیر کشانی، رئیس اتاق بازرگانی اصفهان از تاسیس دفتر اقتصاد هنر در این اتاق به‌عنوان  حلقه واسط بین هنرمند و دنیای تجارت خبر داده که قرار است از هنرمندان آثار فاخر حمایت کند.

کارنامه اقتصاد هنر ایران در سال گذشته نشان می‌دهد که نیمی از فروش بازار هنر ایران متعلق به ۱۰ هنرمند است که اکثر آن‌ها نه‌تنها ساکن ایران نبوده‌اند که متولد اصفهان هم نبوده‌اند. بنابراین بخش اعظم گردش مالی این حراج‌ها نصیب خارج کشور شده و سهم اصفهان هم هیچ بوده است!

فعالیت گالری‌ها در شهرهای دیگر به‌غیراز تهران نیز راوی حکایت دیگری است.  در سال گذشته بیش از ۳۰ گالری در ۱۵ شهر ایران ( به‌غیراز تهران ) فعالیت‌های نمایشگاهی داشته و حدود ۱۵۰ نمایشگاه برگزار کرده‌اند. تهران با برگزاری بیش از ۷۲۰ نمایشگاه، پرتلاش‌ترین شهر ازنظر فعالیت‌های فرهنگی و هنری در ایران است . اصفهان با برگزاری حدود ۵۰ نمایشگاه در رتبه بعدی قرار دارد . پس‌ازاین شهر می‌توان از کاشان، شیراز، بندر انزلی، مشهد، تبریز، رشت و ماهشهر به‌عنوان فعال‌ترین شهرهای هنری ایران نام برد. به‌عبارت‌دیگر اصفهان حدود یک پانزدهم تهران نمایشگاه برگزار کرده که البته به دلیل تعداد کمتر گالری‌ها بخشی از این کاستی توجیه‌پذیر است اما باید پذیرفت که فعالیت هنری در اصفهان با توجه به پیشینه هنری که دارد، بسیار اندک است.در بررسی روند فعالیت گالری‌ها می‌توان به این نکته نیز اشاره کرد که از میان ۱۰۰ گالری مشغول در شهر تهران، گالری « اُ » با برگزاری نزدیک به ۳۰ نمایشگاه فعال‌ترین گالری تهران نام می‌گیرد. از میان بیش از ۳۰ گالری فعال در خارج از تهران هم گالری « اکنون » در اصفهان با برگزاری نزدیک به ۳۰ نمایشگاه در کنار گالری « اُ » از پرکارترین گالری‌های کل کشور در سال ۱۴۰۲ محسوب می‌شود. و همه آنچه از اقتصاد هنر شهری مانند اصفهان باید بدانید در همین چند سطر خلاصه می‌شود....

هنر کالای لوکس شد

طبق گفته مسوولان اتاق اصفهان، افت تولیدات هنری در اصفهان از سال۹۶آغازشده که البته به کرونا ارتباطی ندارد. شواهد نشان می‌دهد که رکود هنر در  دوران پاندمی این ویروس از سال گذشته کاهش‌یافته و به‌تدریج رونق به بازار هنر ایران بازگشته که البته سهم اصفهان بسیار اندک است. بنابراین در زمان افت تولیدات هنری در اصفهان کاهش‌یافته که هنوز برجام و رونق اقتصادی وجود داشته است. در سال۹۶ که مصادف با رکود بازار کالاهای هنری در اصفهان گزارش‌شده، شاخص بهای کالاهای تفریحی و فرهنگی در اصفهان ۲۳با تورم ۱۱.۷درصد بوده که این نرخ در سال۱۴۰۰ به ترتیب به ۱۰۰و ۴۰.۳درصد و در سال گذشته به ۲۱۷.۵  و تورم ۵۳.۸ درصد افزایش‌یافته است.بدین ترتیب با توجه به وضعیت درآمدی مردم در دوران کرونا و در سال‌های اخیر، کالاهای هنری و فرهنگی در زمره کالای لوکس تلقی شده و به‌تبع مصرف و خرید آن کاهش‌یافته است.

بررسی سوابق و اخبار دنیای فرهنگ و هنر نشان می‌دهد که در سال‌های میانی دهه۹۰مشکلات تولیدکنندگان به‌ویژه در حوزه صنایع‌دستی و هنرهای تجسمی به اوج رسیده که با افزایش واردات کالاهای همتا، تورم قیمت مواد اولیه و افت فروش این مشکلات به اوج خود رسیده و بنابراین می‌توان افت تولید در اصفهان در سال۹۶را به این موانع نسبت داد.

از سوی دیگر مصرف کالای هنری نیز در رشد عرضه تاثیر به سزایی دارد. به‌طور حتم خرید کالاهای هنری در دهک‌های مختلف یکسان نبوده و دهک‌های اول تا سوم به‌طورمعمول علاقه‌ای به تهیه کالاهای لوکس هنری ندارند مگر اینکه کارهای هنری به متن زندگی آن‌ها و نیاز روزمره مرتبط شود.

تقاضای کالای هنری چگونه ایجاد می‌شود؟

طبق نظریه جدید رفتار مصرف‎کننده، افراد سلیقه‎های یکسانی دارند و آنچه سبب تغییر رفتار آن‌ها می‌شود، تفاوت در قیمت‌های سایه‌ای کالاهایی است که ورودی تابع تولید آن‌هاست. البته باید توجه داشت که در این تعریف، هنر تفاوتی جزئی با سایر کالاها دارد و آن نیز اعتیادآور بودن آن است، بدین معنی که افزایش مصرف هنر توسط یک شخص در زمان حال، مصرف آینده او را زیاد می‌کند.در الگوی تولید خانوار، مصرف نسبی هنر باگذشت زمان نه به دلیل تغییر در سلیقه، بلکه به خاطر کاهش قیمت هنر در پرتو کسب تجربه، فهم و سایر خصلت‌های سرمایه انسانی وابسته به هنر افزایش می‌یابد.

اما میزان مصرف در دهک‌های بالای درآمدی به موارد دیگری مرتبط است. به‌عنوان‌مثال نقاشی‌ها و مجسمه‌ها منافع مشخصی برای خریداران خود همانند کالاهای خصوصی بادوام ایجاد می‌کند. درعین‌حال، آثار هنری بخشی از سرمایه فرهنگی یک ملت یا دنیا را شکل می‌دهد و درنتیجه کم‌وبیش ویژگی‌های کالای عمومی را دارد، به‌ویژه هنگامی‌که در اختیار گالری‌دارها یا مجموعه‌دارها برای نمایش عمومی قرار می‌گیرد. ازآنجاکه آثار هنری می‌تواند دوباره فروخته شود و قیمت آن‌ها ممکن است در طول زمان افزایش یابد، دارای خصوصیات دارایی‌های مالی است و لذا می‌تواند از دارنده آن در مقابل تورم مصونیت کند. در چنین ساختاری از مطلوبیت و تقاضا برای اشیای هنری، شهرت هنرمند نقش مهمی ایفا می‌کند. شهرت هنرمند یکی از عوامل اصلی مرتبط با نرخ بازگشت انتظاری در ارزیابی جذابیت اثر او به‌عنوان یک ابزار مالی است.

تمرکز اصلی در مطالعه بازار هنر روی قیمت‌هاست. متوسط نرخ‌های بازگشت سرمایه‌گذاری در بازارهای سطح دوم و سوم آثار هنری کمتر از نرخ‌های بازگشت دارایی‌های مالی است. مطابق نتایج بیشتر این مطالعات، اختلاف مشاهده‌شده بین متوسط نرخ‌های بازده آثار هنری و سایر دارایی‌ها معیاری از ارزش مصرفی آثار هنری برای دارندگان آن‌هاست. بدین معنی که اگر آن عده از افراد که آثار هنری را برای مقاصد غیر پولی نگه می‌دارند، سهام و اوراق قرضه نیز داشته باشند، تعادل بازار وجود نخواهد داشت مگر در حالتی که تفاوت در نرخ‌های بازده برابر باارزش غیر پولی منافع حاصل از آثار هنری باشد.

بنابراین در اکثر موارد ارزش‌افزوده کالاهای هنری برای دارندگان آن نسبت به دارایی‌های موجود در بازار کمتر بوده و بنابراین مصرف‌کننده صرفا به دلایل زیبایی‌شناختی و علاقه‌مندی برای خرید و نگهداری این کالاها اقدام می‌کند.

تولید به چه وابسته است؟

هنگامی‌که از اقتصاد هنر صحبت می‌شود به‌طور خاص به شیوه‌هایی اشاره می‌شود که می‌تواند  هنرمند را در شناساندن اثر و امرارمعاشش یاری دهد، ثانیاً به ترویج آن هنر در سطح جامعه کمک کند. درواقع به لحاظ سنتی اغلب اوقات هنر به‌عنوان یک مهارت صرفاً قابل‌تحسین و نه فعالیتی که بتوان از آن درآمد کسب کرد دیده‌شده است. عموم نیز اگر علاقه نشان دهند برای تماشای نمایشگاه‌ها یا گالری‌ها خواهند رفت و کمتر حاضر به پرداخت مبلغی احتمالاً گزاف آن‌چنان‌که درخور یک اثر هنری است خواهند شد. به‌صورت سنتی هنگامی‌که تمامی کشورها وزارتخانه‌ای تحت عنوان فرهنگ و هنر تاسیس می‌کنند، هدف اصلی‌شان پیش از آنکه حمایت از هنرمند و در دست گرفتن این عرصه باشد، آشنایی مردم و شناساندن اهمیت آثار هنری به آن‌هاست. به همین دلیل است که تاسیس موزه‌ها، سینماها، گالری‌ها و‌... در دستور کار دولت‌ها قرار می‌گیرد. این‌ها درواقع نخستین گام‌های ارتباط موثر عامه مردم با مقوله هنر هستند.

یکی از مثال‌های بارز که دولت می‌تواند نقش موثری ایفا کند، ترویج ارتباطات بین‌المللی از طریق برگزاری فستیوال‌ها و رویدادهای مشترک فرهنگی با موزه‌ها و هنرمندان بزرگ جهان است. بدین ترتیب مردم با گستره وسیعی از هنرها و نه صرفاً هنرهای بومی آشنا خواهند شد. درواقع بودجه‌های دولت در زمینه فرهنگ و هنر بدین ترتیب به بهینه‌ترین شکل ممکن صرف می‌شود. صدور مجوزهای لازم برای تاسیس سینماها، گالری‌ها یا اصطلاحاً زیرساخت‌های لازم برای اشاعه فرهنگ و هنر وظیفه دیگری است که از دولت انتظار می‌رود. در این راه دولت می‌تواند از مشارکت‌های بخش عمومی و خصوصی بهره ببرد. و این حلقه مفقوده ایست که در اصفهان به‌شدت احساس می‌شود. کمرنگی حضور مهمانان خارجی و عدم برگزاری جشنواره‌ها و رویدادهای فرهنگی باعث شده تا تولیدات فاخر هنرمندان اصفهانی دیده نشده و به‌تبع تولید آن نیز کاهش یابد.

 درنهایت باید تاکید کرد که ارتباط هنر با اقتصاد به معنای «کالا شدگی هنر» نیست. اتفاقاً نجات هنر در این است که بتوان اقتصاد را با هنر آشتی داد. هنر و هنرمند  با جدایی از اقتصاد تعالی پیدا نمی‌کند؛ هنر باید بتواند خود را عرضه کند و پسند مخاطب را به دست آورد. اصفهان برای هویتش باید تعدادی از آثار هنری و میراثی را در موزه نگه دارد اما اکثر هنرها باید روی پای خود بایستند. برای دستیابی به این امر دولت موظف است بازارهایی را برای ایران در جهان دست‌وپا کند. در دهه‌های گذشته بسیاری از بازارها ازدست‌رفته و به همین دلیل هنر دچار اقتصاد معیوبی شده‌ که تضعیف هنرمندان را به دنبال داشته است. هنرمندان هم باید نگاهشان را تغییر دهند و نگاه اقتصادی به تولیداتشان داشته باشند و سلیقه عمومی را ضمن حفظ اصالت هنر در نظر بگیرند.

محوری بالا copy