«دنیای اقتصاد» تجربه سه کشور میزبان مسابقات جهانی را بررسی میکند
نفع اقتصاد گردشگری از میزبانی جامجهانی
در کشورهای برگزارکننده رقابتها و رویدادهای بزرگ ورزشی همچون جامجهانی و بازیهای المپیک، سالها تلاش خستگیناپذیری صورت میگیرد تا نخست عنوان میزبانی کسب، سپس با سرمایهگذاریهای انبوه، توسعه در زیرساختهای ورزشی، اقامتی، پذیرش مسافر و حملونقل حاصل شود. در دل برگزاری چنین رویدادهایی، جهش در صنعت گردشگری کشور میزبان از جایی آغاز میشود که چشم میلیونها انسان همزمان با ایام برگزاری رقابتها و به مدت نزدیک به یکماه، چه از طریق تلویزیون و چه با حضور فیزیکی، به آوردگاههای ورزشی این کشور دوخته میشود و میزبان از این فرصت استثنایی برای نشان دادن جاذبههای خود به سراسر جهان بهره میگیرد. به همین ترتیب و طی روزهای آینده، روسیه کِشتههای خود را در سالهای اخیر درو خواهد کرد و قطر که میزبان جامجهانی ۲۰۲۲ خواهد بود نیز از هماکنون برای منفعت هرچه بیشتر از میزبانی این رویداد دورخیز کرده است.
اهمیت میزبانی
شاید در وهله اول میزبانی یک دوره از جامجهانی برای مردم یک کشور شادی صعود مستقیم به این رقابتها را بیافریند، اما دستاوردهای اقتصادی میزبانی بیش از آنچه است که تصور میشود. بهطور کلی، برگزاری هرگونه رویداد بزرگمقیاس بینالمللی در یک کشور، آثار و تحولات قابل توجهی در عرصههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اقتصادی در آن کشور بهجای میگذارد و در این میان رویدادهای ورزشی از جایگاهی ویژه برخوردار هستند؛ امروز رقابتهای ورزشی و در راس آنها جامجهانی فوتبال که بیشترین دنبالکننده را میان رویدادهای ورزشی جهان دارد، هم در میان جمعیت گستردهای از مردم جهان از حساسیت ویژهای برخوردار است و هم بیش از هر زمان دیگری تجاری شده و به اقتصاد گره خوردهاند.
چند سال پیش، پژوهشهای برخی اقتصاددانان نشان داد که بهرغم هزینهبر بودن برگزاری رویدادی ورزشی برای یک کشور، دستاوردهای آن محدود به توسعه ورزش در جامعه میزبان نشده و به گواه آمارها، در سالهای پس از برگزاری این چنین رویدادهایی، صادرات ملی کشور میزبان بهمقدار قابل توجه و معناداری افزایش پیدا کرده است. یکی از این موارد صادرات را میتوان گردشگری دانست که بهموجب برگزاری این رویدادها پای هزاران تا میلیونها گردشگر ولخرج به کشور میزبان باز میشود و طی حدود یک ماه در کنار تماشای مسابقات، به گشتوگذار و بازدید از جاذبههای گردشگری کشور میزبان نیز میپردازند و مقدار قابلتوجهی سفر بینشهری در کشور مقصد انجام میدهند.
میزبانان سابق چه کردند؟
اما کارشناسان درباره اثر میزبانی رویدادهای ورزشی بر گردشگری یک کشور، بیش از هر چیز بر دستاوردهای حاصل از میزبان بودن در حوزه بازاریابی توریسم کشور میزبان صحه میگذارند. کشور میزبان در تبلیغاتی که حول چنین رویدادهایی انجام میدهد، در طراحی لوگوها و پوسترها و مواردی که از طریق پخش تلویزیونی به بینندگان جهان مخابره میشود از جاذبههای گردشگری خود بهره میگیرد و با برندسازی از مقاصد گردشگری خود وسوسه سفر به کشور میزبان را در میان بینندگان تلویزیونی تحریک میکند. بهعلاوه، گردشگرانی که برای تشویق تیمها و ورزشکاران و برای حضور در رویدادی همچون جامجهانی به کشور میزبان سفر میکنند، از سفری چند روزه و بعضا تا یک ماه در آن کشور بهرهمند میشوند و میزبان نیز تمام تلاش خود را میکند تا این گردشگران بهترین تجربه ممکن را از سفر خود داشته باشند.
به این ترتیب و با پایان این رویداد، میلیونها سفیر گردشگری کشور میزبان، به کشورهای خود بازمیگردند و در جوامع محلی خود اقدام به تبلیغ مقصدی را خواهند کرد که به آن سفر داشتهاند. البته توجه به این نکته نیز اهمیت دارد که صرف برگزاری چنین رویدادهایی تضمین شکوفایی صنعت گردشگری را به کشور میزبان نمیدهد و این نکته نیز اهمیت دارد که برگزارکننده رویداد در سیاستگذاریهای خود برای میزبانی، رشد ورود گردشگر به کشور را در میان اولویتهای خود بگنجاند.
در همین خصوص، بررسی آمارهای سالانه ورود گردشگر به کشورهایی که در دورههای اخیر میزبان جامجهانی بودهاند، نکات قابلتوجهی بههمراه دارد. آلمان در سال ۲۰۰۶ میزبانی جامجهانی را برعهده داشت و در سیاستگذاریهای خود برای برگزاری جامجهانی، توسعه توریسم و صنعت گردشگری یکی از محورها و اهداف اصلی بود. بهموجب همین برنامه منسجم و برگزاری شکوهمند و بیاشکال جامجهانی ۲۰۰۶ در این کشور که رضایت بسیار بالایی میان شرکتکنندگان در این رویداد برانگیخته بود، آلمان موفق شد از این فرصت بهره گرفته و جهش قابل توجهی در میزان گردشگر ورودی به ثبت برساند. تا سال ۲۰۰۵ سالانه حدود ۲۱ میلیون توریست بینالمللی به آلمان سفر میکردند، اما این رقم در سال ۲۰۰۶ و با برگزاری جامجهانی به ۲۳ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر رسید. آلمان همچنین موفق شد با بازاریابی مناسب، این حجم از گردشگری ورودی را به تثبیت برساند و در سالهای بعد نیز بهرشد خود ادامه داد.
همچنین درآمدهای حاصل از گردشگری در این کشور نیز در سال ۲۰۰۶ نسبت به سال ۲۰۰۵ با رشد قابل توجه ۳/ ۱۲ درصدی همراه بود. این روند در سالهای بعد نیز استمرار یافت و آلمان موفق شد با سیاستگذاری درست ضمن برگزاری جامجهانی ۲۰۰۶، رشدی پلهای در صنعت گردشگری خود بهثبت برساند. همچنین آمار تعداد ورود گردشگران خارجی به آفریقای جنوبی که میزبان جامجهانی سال ۲۰۱۰ بود نیز نشان میدهد این کشور نیز توانسته از فرصت برگزاری جامجهانی بهره بگیرد و تعداد گردشگران خارجی خود را ارتقا ببخشد. این کشور درحالیکه تا سال ۲۰۰۹ حدود ۷ میلیون گردشگر خارجی داشت، با برگزاری جامجهانی ۲۰۱۰ توانست این رقم را به کانال ۸ میلیون گردشگر خارجی بکشاند و تا به امروز نیز با موفقیت به این روند صعودی ادامه دهد.
تجربه منفی
اما سال ۲۰۱۴ میزبانی جامجهانی در حالی با برزیل بود که بسیاری از مردم این کشور نسبت به شیوه مدیریت دولت برزیل برای برگزاری این رویداد انتقاد داشتند. آنها بر این باور بودند که بهدلیل فساد سیستمی موجود در کشور و همچنین عدم برنامهریزی شفاف و دقیق، برگزاری این رویداد بیش از آنکه برای برزیل دستاورد اقتصادی داشته باشد، هزینهزا است. در عمل نیز و با بررسی مخارج صورت گرفته شاید بتوان تا حدود این گفته را تصدیق کرد؛ برزیل از جاذبههای گردشگری و مواریث تاریخی، فرهنگی و طبیعی بسیاری برخوردار است و از این حیث یکی از غنیترین کشورهای جهان محسوب میشود. از زاویه دید صنعت گردشگری نیز، عملکرد این کشور در این حوزه بهگونهای بود که در سال ۲۰۱۳ حدود ۵ میلیون و ۸۰۰ هزار گردشگر از این کشور بازدید کردند اما این رقم در سال ۲۰۱۴ با افزایش چشمگیری بهفراخور عظمت رویداد جامجهانی همراه نبود و با افزایشی محدود به رقم ۶ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر رسید.
با اینهمه بیتوجهی سیاستگذاران برزیلی به بازاریابی برای جذب گردشگر با نگاه به آمار گردشگران ورودی به این کشور در سال ۲۰۱۵ به اثبات میرسد؛ جایی که برزیل با ثبت رشدی منفی از ۶ میلیون و ۳۰۰ هزار گردشگر خارجی میزبانی کرد. این عملکرد ضعیف در حالی ادامه یافت که برزیل در سال ۲۰۱۶ میزبان دیگر رویداد بزرگ ورزشی در جهان، یعنی بازیهای المپیک تابستانی در شهر ریو بود. این کشور در این سال نیز نتوانست میزان گردشگر ورودی را چندان بهبود ببخشد و با رشدی اندک نسبت به سال ۲۰۱۵ تنها از ۶ میلیون و ۶۰۰ هزار گردشگر پذیرایی کرد. هرچند برخی صاحبنظران بر این باورند که به بهانه برگزاری این ۲ رویداد، برزیل توانست بخشی از زیرساختهای فرسوده خود را بهروزرسانی کرده و آنها را توسعه دهد اما با توجه به هزینه سنگین ۶/ ۱۱ میلیارد دلاری که این کشور در مدت زمانی کوتاهی برای میزبانی کرد، نمیتوان کمکاری مسوولان این کشور را در حوزهای همچون گردشگری نادیده گرفت که حداقل میتوانست بخشی از این سرمایهگذاری کلان را در کوتاهمدت به این کشور بازگرداند.
۲۰۲۲؛ میزبانی قطر و سهمخواهی ایران
اما کارشناسان تا به اینجای کار نسبت به عملکرد روسیه در میزبان این دوره از رقابتهای جامجهانی خوشبین هستند و معتقدند گردشگری از حوزههای مورد توجه سیاستگذاران روسی بوده است. همچنین سیاستمداران قطری که توانستهاند میزبانی جامجهانی ۲۰۲۲ را بهدست بیاورند امید بسیاری به توسعه گردشگری کشور از قبل میزبانی جامجهانی دارند و از هماکنون تلاشی بیوقفه در توسعه زیرساختهای کشور کوچک خود میکنند. در این میان، ایران که بهنظر میرسد بهدلیل محدودیتهای کنونی فعلا زمینه لازم برای کسب میزبانی رقابتهایی همچون المپیک و جامجهانی را نداشته باشد، میتواند از میزبانی قطر در سال ۲۰۲۲ استفاده ویژهای ببرد. آمارها نشان میدهد در سال ۲۰۰۶ تنها گردشگری آلمان از برگزاری جامجهانی سود نبرد و همسایههای این کشور نیز بهدلیل همکاری و مشارکت با این کشور توانستند در زمینه جذب گردشگر بهرهمند شوند. اکنون نیز این فرصت پیش روی سیاستگذاران ایرانی است تا با همکاری با قطر که زمینه برقراری روابط صمیمانه با آن فراهم است، بتواند شراکتی در بازار گردشگران جامجهانی ۲۰۲۲ داشته باشد.
ارسال نظر