«دنیایاقتصاد» در آستانه فصل اوج گردشگری داخلی بررسی میکند
گره ارزان سازی سفر
به گفته کارشناسان اقتصادی، یکی از مهمترین دلایلی که موجب میشود قیمت تور سفرهای داخلی نسبت به خارجی گرانتر باشد واقعی نبودن نرخ ارز است. چون ارزهای عمده خارجی همچون دلار در بازار ایران با قیمتی پایینتر از ارزش حقیقی خود مبادله میشود که همین امر موجب شده سفرهای خارجی به صورت کاذبی ارزانتر از سفر داخلی تمام شود. در همین راستا دولت و سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری به دنبال راهکارهایی جهت ارزانسازی سفرهای داخلی هستند که متاسفانه تاکنون هیچ کدام از این راهکارها به نتیجه قابل قبولی نرسیده است. از جمله راهکارهایی که طی سالهای گذشته مطرح شد «تخصیص سهمیه بنزین سفر»، «ارائه سفر کارت» و «ارائه یارانه سفر به بنگاههای گردشگری» بوده که هیچکدام از این طرحها فرجام روشن و موفقی نداشتهاست. چون به عقیده تورگردانهای داخلی، ارزان بودن قیمت بنزین، بالا بودن هزینههای حمل و نقل عمومی، بیاطلاعی مردم نسبت به مقاصد گردشگری متنوع داخلی، عدم فرهنگسازی صحیح در زمینه استفاده از تور و... موجب میشود تا مردم ترجیح دهند برای سفر یا از تور استفاده نکنند یا مقصدشان خارج از کشور باشد.
بر همین اساس قیمتهای بالای کنونی شدیدا توسعه گردشگری داخلی را تحتالشعاع قرار داده و مانع رشد آن شده؛ به طوری که بسیاری از تورگردانهای داخلی نسبت به این موضوع گلایهمند هستند و معتقدند راهکارهای موجود هیچ کدام راهگشای افزایش سفرهای داخلی نخواهدشد و در نهایت ممکن است میزان سفرهای شخصی را بیفزاید که در نهایت از نظر آماری تاثیری روی بهبود اوضاع سفر داخلی نخواهد گذاشت و تنها نتیجهاش بالا رفتن بار ترافیکی، گرانی، افزایش آلودگی محیطزیست و هوا و... خواهدبود. این در حالی است که در تقویم امسال شاهد روزهای تعطیلی هستیم که شهروندان میتوانند زمان بیشتری را به سفر کردن بهویژه سفرهای داخلی اختصاص دهند. بنابراین برای مسوولان و فعالان گردشگری نیز فرصت خوبی است تا شرایط را برای جذب مسافر فراهم کنند؛ اما متاسفانه بهدلیل فراهم نبودن زیرساختهای لازم مردم سفر به کشورهای خارجی بهخصوص کشورهای همسایه را در اولویت سفرهای خود قرار میدهند.
مدیریت جزیرهای؛ مانع اصلی
ارزانسازی سفر موضوعی است که معاون گردشگری نیز در گفت و گوهایش به آن تاکید دارد. محمد محبخدایی چندی پیش نیز گفته بود که باید شرایطی فراهم شود تا هزینههای تمام شده برای سفر کاهش پیدا کند. به عقیده او لازم است مقاصد سفر در کشور توزیع شود و از ظرفیتهای موجود به بهترین نحو استفاده کنیم. با این وجود شاهد برنامهریزی مدون جهت توزیع سفر و ارزانسازی سفر نیستیم. یا ارزانسازیها و برنامهریزیها کمکی به افزایش تمایل گردشگر جهت استفاده از تورهای داخلی نمیکند. معاون گردشگری در این زمینه به «دنیایاقتصاد» اینطور توضیح میدهد: «یکی از شاخصهای مهم گردشگری در دنیا شاخصهای رقابتپذیری مقاصد است. یکی از این شاخصها توانمندسازی ظرفیتهاست. متاسفانه در کشور روی این موضوع آنطور که باید کار نشدهاست و چون مدیریتها به شکل جزیرهای صورت میگیرد همچنان نتوانستهایم راه به جایی ببریم.» محبخدایی میگوید او و همکارانش در تلاش هستند تا به شکل ریشهای شاخصهای رقابتپذیری مقاصد داخلی را کشف و تقویت کنند و معتقد است در حال حاضر در بخش هتلداری توانستهاند به خوبی عمل کنند.
گران تمام شدن هزینههای حملونقل
یکی از هزینههایی که معمولا گردشگر باید متحمل شود هزینه حمل و نقل است؛ بهطوری که یک خانواده وقتی برای رفتن به یک مقصد گردشگری حساب و کتاب میکند متوجه میشود میتواند با ماشین شخصی خود و با قیمت به صرفهتری نسبت به قطار، هواپیما و... مسیر مورد نظرش را طی کند. نکتهای که معاون گردشگری نیز به آن تاکید دارد و میگوید: «با وجود آنکه ما توانستهایم تا حدودی در بخش هتلداری بحث رقابتی و توانمندسازی را پیش ببریم؛ اما یکی از مشکلات ما برای ارزانسازی سفر بخش حمل و نقل عمومی است که درست در لحظه پیک سفر، هزینههای حمل و نقل به شدت افزایش پیدا میکند و همکاری از سوی این بخش نمیبینیم. بنابراین گردشگر ترجیح میدهد با وسیله شخصی سفر کند که در نهایت تبعات ترافیکی را به همراه دارد.»
او ادامه میدهد: «با این وجود تلاش میکنیم از طریق ستاد سفر، برنامهای یکپارچه درنظر بگیریم و در شکل کلان سیستمی را پیاده کنیم تا بحثهای انگیزشی و مشارکتی به شکل بهتری اتفاق بیفتد. در این شرایط است که قیمت تورهای داخلی هم منطقیتر میشود و دیگر از نظر گردشگر استفاده از تورهای داخلی بهصرفه است.» محبخدایی در پاسخ به این سوال که چرا تاکنون «ارائه سفر کارت» و «ارائه یارانه سفر به بنگاههای گردشگری» به نتیجه ایدهآل جهت ارزانسازی سفر نرسیدهاست نیز میگوید: «این موارد بیشتر برای زمانهایی کاربرد دارد که ما در اوج زمان سفر به سر نمیبریم. در این شرایط میتوان قیمتها را کنترل کرد و مردم با برنامهریزیهایی که صورت میدهند از مرخصی سالانهشان استفاده کنند.
در زمانهایی که اوج سفر نیست قطارها، هواپیماییها، هتلها و... با سازمان همکاری میکنند و تخفیفهای ویژه به مسافران میدهند که این اتفاق میتواند در توزیع سفر در طی ۳۶۵ روز سال مثمر ثمر باشد. در حال حاضر به یکسری شرکتهای حمل و نقل از طرف سازمان مجوز داده شده تا در زمانهای خاص از حمل و نقل عمومی جدا شوند و به سازمان گردشگری سرویس دهند. فعلا برای به ثمر رسیدن این برنامهها راه درازی در پیش داریم.» او همچنین درباره توزیع مکانی سفر نیز تصریح میکند: «در تلاش هستیم تا مسیر سفر جدید شکل گیرد و در زمان تعطیلات همه به سمت شهرهای شمالی نروند. تهران یک شهر گردشگرفرست است و میتوان با برنامهریزیهای درست به گونهای شهرهای اطراف تهران مانند سمنان، قزوین، زنجان، همدان، کاشان و... را نیز به حالت رقابتپذیری درآورد تا گردشگر در زمان سفر این مسیرها را هم پیش رو داشتهباشد. باید روی تمام این محورها کار شود؛ اما هماهنگ کردن این استانها بهدلیل مدیریت جزیرهای سخت است و بنابراین نمیتوان در حالحاضر درباره میزان استقبال گردشگر از این مقاصد صحبت کرد.»
ارزان بودن بنزین باعث افزایش سفر شخصی
تورهای داخلی با وجود تلاشهایی که برای جذب گردشگر انجام میدهند؛ اما آنطور که باید موفق عمل نکردهاند و آمارها نشان میدهد بیش از ۹۰درصد سفرهای داخلی به شکل شخصی صورت میگیرد. چون اکثرا بر این عقیده هستند که هزینه سفر با تور داخلی گران تمام میشود. این در حالی است که فلسفه به وجود آمدن تور، سرشکن شدن هزینههاست. سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که چرا در ایران این اتفاق درباره تورها نیفتادهاست. کریم شادفر، مدیر یکی از آژانسهای مسافرتی در اینباره به «دنیایاقتصاد» میگوید: «میتوان به این موضوع از چند وجه نگاه کرد. اول از همه وجه اقتصادی است. ارزان بودن بنزین موجب میشود تا یک گردشگر با یک حساب سرانگشتی به این نتیجه برسد که با وسیله شخصیاش میتواند با قیمت بهتری سفر کند.
درحالیکه در دنیا بهدلیل بالا بودن قیمت بنزین، استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی به صرفهتر است. از سوی دیگر گردشگر داخلی بر این تصور است که چادر زدن یا گرفتن خانههای ارزانقیمت و اقامتگاههایی که شاید قیمت پایینتر و خدمات کمتر دارد برایشان مناسبتر است؛ درحالیکه تورها معمولا با هتلها و اقامتگاههایی که امکانات استانداردتر و مناسبتری دارند طرف قرارداد هستند.» به عقیده این تورگردان یکی دیگر از علتهایی که گردشگران تمایل ندارند با تور سفر کنند برای راحتی خودشان در طول سفر است که نیاز نیست یکسری از قوانین و اصول را در حین سفر رعایت کنند.
او ادامه میدهد: «بحث دیگر موضوع فرهنگسازی استفاده از تورهای گردشگری است. در حال حاضر بیشتر کسانی که از تورها استفاده میکنند قشر متوسط رو به بالا و زنان هستند. چون هم احساس امنیت بیشتری میکنند و هم مطمئن هستند که اختیار سفرشان را به کسانی دادهاند که کاربلدند.» شادفر به این نکته اشاره میکند که سفر شخصی تنها برای مقاصد شهرهای بزرگ که مسیر و اقامتگاه مشخص دارد میتواند خوب باشد و برای مقصدهای گردشگری خاص که بیشتر حالت طبیعتگردی دارد نیاز به کمک یک راهنمای بومی، لیدر، ماشین آفرود و... است و به هیچ عنوان برای سفر شخصی پیشنهاد نمیشود. به عقیده این تورگردان سفرهای شخصی را که مقاصد سفر خاص نیست هیچ کجای دنیا به عنوان سفر نمیشناسند و در نهایت میگوید: «یک مسافر شخصی اگر مجموع هزینههایی را که خرد خرد انجام میدهد با هم جمع کند متوجه میشود که با مجموع هزینهای که تورها میگیرند برابری میکند و تنها در نهایت ممکن است ۲۰ درصد کمتر باشد. اما تورها این اطمینان را میدهند که مسافر بهترین شرایط سفر، اقامتی و تفریحی را داشتهباشد. به نظر من مهمترین علت سفر نکردن مردم با تور عدم فرهنگسازی مناسب و ناشناخته بودن مقاصدی است که یک گردشگر میتواند از آن بهره ببرد.» با نزدیک شدن به روزهای تابستان و افزایش سفرهای داخلی و خارجی به نظر میرسد که باید هر چه سریعتر به دنبال یک برنامه مدون برای ارزانسازی سفر و توزیع سفر چه از نظر زمانی و چه از نظر مکانی بود.
ارسال نظر