چرا بازدید از موزه اولویت اوقات فراغت ایرانیها نیست؟
کلید جهانی رونق موزهگردی
او میافزاید: برخی موزهها در ساختمانهای اداری و دولتی قرار دارند، بنابراین در مناسبتهایی که تعطیل هستند امکان بازگشایی ندارند. از سوی دیگر با وجود رایگان بودن، برخی موزهها به واسطه تخصصی بودن یا مسیر دسترسی، مخاطب چندانی ندارند. علاوه بر آن ما مجموعهای از موزههای خصوصی در کشور را داریم که تعطیلی شاملشان نمیشود. بنابراین رایگان اعلام کردن بازدید موزهها تنها به بازدید کمتر از آنها منجر میشود، زیرا آنها در این مناسبتها باید با مجموعههای با هزینه صفر رقابت کنند.
این کارشناس موزه ادامه میدهد: چنانچه میخواهیم مردم را به سمت موزهها جذب کنیم، باید راهکاری جز رایگان بودن را در نظر داشته باشیم، به طوری که آنها مشتاق به هزینه کردن برای بازدید از موزهها باشند. در حال حاضر حتی به فرض رایگان نبودن، هزینه موزه در کشورمان بسیار ارزان و به شکل حداقلی است. بلیت موزهها در حد یک تنقلات ساده است و در مواردی به اندازه هزینه حملونقل وسیلهای نیست که با آن فرد خود را به موزه میرساند. بنابراین مشکلی که با آن مواجه هستیم عدمجذابیت موزه برای مخاطب است. مردم برای شهربازی و سرگرمی هزینه زیادی میکنند زیرا به نظرشان این مقوله مهم است و جذابیت دارد اما نسبت به موزه چنین نگرشی ندارند. او با اشاره به اینکه نباید موزهها را به شکل یکسان و ثابت فرض کرد، اضافه میکند: ما باید در موزههایمان به دنبال رویدادسازی باشیم و برای آنها برنامهریزی کنیم تا مردم برای شرکت در این رویدادها مایل به بازدید از موزه و شرکت در این برنامهها شوند. متاسفانه بسیاری از متولیان انتظار دارند مردم به سمت موزه بروند در حالی که همچنان اداره این مجموعهها و مدیریتشان به شیوه سنتی انجام میشود.
رویدادسازی، راهی برای رونق موزهداری
به گفته دبیرینژاد موضوع دیگری که در این رایگانسازی بازدید وجود دارد، به ازدحام بیش از حد در برخی موزهها برمیگردد. او میگوید: در تهران ما حدود پنج موزه داریم که بازدیدکنندههای فراوانی دارند، در حالی که در این شهر ۲۰۰ موزه فعال هستند. با رایگان شدن بازدید در مناسبتهای مختلف شاهد بودهایم که همان پنج موزه پربازدید، بار دیگر مورد استقبال قرار گرفته و در آنها ازدحام شکل میگیرد. بنابراین اگر قرار است این رایگانسازی به گسترش استقبال از موزهها بینجامد، باید برنامههایی برای بازدید از سایر موزهها داشته باشیم و مجموعههای پربازدید را از آنها حذف کنیم.
او درباره تجربه سایر کشورها بیان کرد: در این کشورها تخفیفهایی را برای بازدید در روزهای غیرتعطیل در نظر میگیرند. در ایران این موضوع را در مقوله سینما شاهدیم که یکی از روزهای میانی هفته که استقبال کمتری از این مجموعههای فرهنگی میشود بلیتها با نصف قیمت عرضه میشود، ما هم در کشورمان میتوانیم تخفیفهایی را برای یک روز در میانه هفته در نظر بگیریم یا ساعت کار این مجموعهها را در یکی از روزهای وسط هفته حتی به اندازه دو ساعت افزایش دهیم تا افراد پس از ساعت اداری امکان مراجعه به موزه را داشته باشند به جای آنکه با رایگانسازی، فشار بر برخی موزهها را افزایش داده و شاهد کاهش کیفیت خدماتدهی در آنها باشیم.
رویدادسازی که از آن به عنوان یکی از گزینههای مرتبط با افزایش بازدیدکنندگان نام برده میشود، شامل چه فعالیتهایی است؟ دبیرینژاد پاسخ میدهد: موزهها این توان را دارند که به قطب فرهنگی یک فضای شهری بدل شده و بهانهای برای پویایی آن باشند. به عنوان مثال ما شاهدیم در کشورهای دیگر جشنوارهها و نمایشگاههایی در این مجموعهها برگزار شده و همین امر عاملی برای استقبال گسترده از آنهاست. او ادامه میدهد: با برگزاری این جشنوارهها، فضای پیرامونی موزهها هم شلوغ و پویا شده و شاهد فروش محصولات مختلف هستیم. این مقوله به رونق مغازهها و فروشگاههای اطراف موزه و در نتیجه پویایی شهر منجر میشود و شبکه درآمد برای اقشار مختلف مردم ایجاد میکند.
به گفته این کارشناس موزه، زمانی که از پویایی و برگزاری نمایشگاه و جشنواره صحبت میکنیم منظور تشکیل بازارهای مکاره در حوالی یا درون مجموعههای موزهای نیست. او میگوید: هر گونه فعالیتی که در موزهها و اطراف آن انجام میشود باید متناسب با قالب و شأن آن مجموعه باشد؛ اینکه بتوانیم به بهانه اعیاد یا مناسبتهای دیگر کارگاههای آموزشی یا تور برگزار و موزهها را تبدیل به مکانهای پویا کنیم. به دفعات دیدهایم که برای ورود به نمایشگاههای شاخص در داخل و خارج کشور مردم صف میکشند، ما نیز میتوانیم با رویدادسازی استقبالهای گسترده از این مجموعهها را داشته باشیم.
او اضافه میکند: اگر جشنواره کودک قرار است برگزار شود، متناسب با عنوان جشنواره و محتوای آن، برنامهها چیده شود. به عنوان مثال در حوزه خوشنویسی میتوان بچهها را با خط خوش و ابزار خوشنویسی آشنا کرد و در جشنوارهای که به موضوع باستانشناسی مرتبط است، مواردی را که مرتبط با این حوزه است گنجاند. در واقع تاکید بر این است که باید بین موضوع و برنامههای چیده شده هارمونی و تناسب وجود داشته باشد تا اهداف موزه محقق شود.
موزه، نبض فرهنگی شهر
گفتههای این کارشناس در کنار تجربههایی که از فعالیتهای موزهای در سایر کشورها میتوان مشاهده کرد، بیانگر آن هستند که رایگانسازی بلیت تاثیر اندکی در رونق بخش موزهداری کشور دارد. این اقدام تنها به ازدحام در برخی موزهها منجر میشود در حالی که مجموعههای دیگر همچنان با همان استقبال اندک مواجه هستند.
کشورهای موفق همچنان که دبیرینژاد به آن اشاره کرد تلاش میکنند با رویدادسازی موزهها و پیرامون آنها را پویا سازند و این مجموعهها را به نبض شهر بدل کنند، علاوه بر آن در بسیاری از موزههای کشورها شاهد فعالیتهای مرتبط با کودکان هستیم تا این گروه سنی با چنین مجموعههایی آشنا شوند. در عین حال باید تاکید کرد رویدادسازی باید با محتوای موزه و آثار موجود در آن مرتبط بوده و به شکلی تعریف شود که در شأن آن باشد. متاسفانه در مواردی شاهدیم فعالیتهای خرید و فروش به نازلترین شکل در این مجموعهها انجام میشود که با آثار فاخر موجود در آن تناسب ندارد و تنها به شأن این مجموعهها لطمه میزند.