در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» مطرح شد
موانع دولتی در مسیر استفاده از محصولات بایو
کنترل زیستی، همچنین به نام بایوکنترل شناخته میشود، یک رویکرد پایدار و سازگار با محیط زیست برای مدیریت آفات و بیماریها در کشاورزی، جنگلکاری و سایر سیستمهای بومی. این رویکرد از ارتباطات پیچیدهای که در اکوسیستمها وجود دارد بهره میبرد، آن هم با هدف حفظ تعادل بین آفات و دشمنان طبیعی آنها. در این راستا همایون مرادی، مدیرعامل شرکت دانشبنیان تولیدکننده قارچکُش پروبیوتیک معتقد است: کنترل بیولوژیک نشاندهنده هوش انسان در به کارگیری مکانیسمهای طبیعت برای مقابله با چالشهای کشاورزی و اکولوژیک است. هر چه جامعه به دنبال جایگزینهای پایدار و دوستدار محیطزیست میرود، به کارگیری و بهبود روشهای کنترل زیستی اهمیت بیشتری پیدا میکند. به گفته وی، با قبول این رویکرد، ما نه تنها محاصرههای خود را حفظ میکنیم، بلکه به حفظ تنوع زیستی و سلامت اکوسیستمهایمان نیز کمک میکنیم. کنترل بیولوژیک با ایجاد تعادل حساس بین شکارگران و آفات، یک مسیر امیدبخش برای آینده سبز و پایدار در مدیریت آفات فراهم میکند. متن زیر ماحصل گفتوگوی ما با همایون مرادی مدیرعامل شرکت دانشبنیان تولیدکننده قارچکُش پروبیوتیک حول محور اهمیت بایو تکنولوژی در کشاورزی و امنیت غذایی است.
به طورکلی بیولوژیک در امنیت غذایی چه مفهوم و معنایی دارد؟
بیولوژیک به معنای جامع آن شامل هر چیزی است که از طبیعت گرفته شود و دقیقا کاربری آن برعکس سموم و مواد شیمیایی است؛ یعنی سموم علاوه بر تاثیر بر آفتها، بر بدن مصرفکننده نیز تاثیر مستقیم دارد و نتایج علمی به خوبی نشان داده مواد شیمیایی بدن مصرفکننده را نشانه گرفته و باعث آسیب به وی میشود. به طور کلی امنیت غذایی دارای دو موضوع کمی و کیفی است که همواره در تمامی جوامع کیفیت آن بر کمیت آن میچربد.
در این میان استفاده بیرویه و بیش از حد استاندارد از کودهای شیمیایی که گاهی با هدف افزایش بازدهی و تولید کشاورزی صورت میگیرد، موجب آلودگی خاک و انباشت مواد شیمیایی مضر برای بدن انسان در محصولات زراعی میشود. این یک مساله جدی در راستای سلامت غذایی است، چراکه میزانی از این سموم شیمیایی در محصولات باقی خواهد ماند و توسط انسان مصرف میشود.از سوی دیگر استفاده از کودهای شیمیایی در شرایط کاهش بارش و برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی که با آن مواجه هستیم، اثرات قابل ملاحظهای بر افت کیفیت منابع آب دارد و با توجه به اینکه در شرایط کنونی اقلیم کشور، حفظ منابع آبی و کیفیت آب موجود از اهمیت بسیاری برخوردار است، کاهش استفاده از کودهای شیمیایی در کشاورزی ضرورتی دو چندان مییابد.
در حال حاضر بخشی از شرکتهای بزرگ در حوزه کشاورزی به جای کود و سم از محصولات بایو استفاده میکنند، چگونه میتوان کشاورزان خرد را نیز به این مقوله معطوف کرد؟
آگاهی مردم در این حوزه نقش تعیینکنندهای دارد، اما فراموش نشود آگاهی زمانی ایجاد میشود که آزادی باشد و به هیچ عنوان نمیتوان با قدرت تحکمی این موضوع را به سرانجام رساند و مادامی که دولت در تجارت دخالت مستقیم و غیر مستقیمی دارد این هدف همچنان ابتر باقی میماند.
بنابراین جاهایی که دولت حضور و دخالت کمتری دارد ما شاهد رشد غذای سالم و با کیفیت هستیم. به طور مثال در حوزه کشت گندم به دلیل توجه و دخالت دولت و به رغم نتایج خوب اخذ شده فائو از نقش بایو در این محصول تمام خریدها به سمت مواد شیمیایی است. اما در بخش دام وطیور و کشت و صنعتهای بزرگ به دلیل بزرگ بودن بخش خصوصی محصولات بایو حضور گستردهتری دارد. بنابراین یکی از موانع بزرگ سر راه محصول باکیفیت و سالم خود دولت است.
میزان استفاده از کودهای شیمیایی در کشور در مقایسه با کشورهای همجوار در چه وضعیتی قرار دارد؟
متاسفانه آمار صحیحی در این زمینه وجود ندارد، اما به یقین میتوانم این موضوع را بگویم که در بخش استفاده از سموم شیمیایی با سه چالش بیمطالعگی، کممطالعگی و تقلیدی روبهرو هستیم و با آزمایش خاکهای کشاورزی ایران میتوانیم ببینیم قسمت اعظمی از این خاکها ناسالم هستند و این مورد بیانگر این است که ما بدون بررسی و مطالعه از سموم و کودهای ناسالم استفاده کردهایم. به هر حال تمام دنیا به سرعت در حال استفاده از محصولات بایو برای مبارزه با آفتها هستند و ما از این میدان عقب افتادهایم.
برخی معتقدند در کشاورزی سنتی استفاده از محصولات ضد آفت بایو پاسخگو نیست؟
متاسفانه برخی همچنان نگاه سنتی به کشاورزی کشور دارند در حالی که کشاورزان خرد ما بسیار آگاهتر شدهاند، اما ترویج مادی و معنوی که برای کود شیمیایی در سطح کشور انجام میشود چند برابر محصولات بایو است به طور مثال طی سالهای اخیر ۶۰میلیارد دلار کود فسفاته وارد کشور شده است که رقم بسیار بزرگی است. این آمارها در حالی عنوان میشود که سابق بر این کشاورزان خرد مصرفکننده کود شیمیایی نبودند، اما براساس ترویجهای معنادار همین کشاورزان بزرگترین مصرفکننده کود سیاه و سفید هستند.
برخی از آمارها نشان میدهد استفاده از کود و سموم شیمیایی در کشور از میزان استاندارد جهانی نیز پایینتر است؟ آیا این موضوع صحت دارد؟
در این موضوع مغلطه بزرگی شده چرا که نسبت سموم استفاده شده را به سطح کشور در نظر میگیرند در حالی که این میزان را باید در سطح زیر کشت محاسبه کنیم. به طور مثال انگور و کشمش ما که هر ساله بخش زیادی از حجم صادرات را در اختیار داشت به دلیل استفاده بیش از حد از سموم برگشت داده میشود، این در حالی است که سابق بر این در بیشتر استانها از سموم استفاده نمیشد. ما به بخش بزرگی از صنعت کشاورزی ارز دولتی برای واردات سموم دادهایم تا کشورها محصول ایرانی را نخرند و این همان تناقض بزرگ در حمایت دولت است. با افزایش جمعیت و طول عمر انسانها، منابع زمین و آب محدودتر میشوند و این مساله نیازمند راههای علمی و فناورانه است. برای مقابله با این چالشها، باید تولید در واحد سطح افزایش یابد و پروتئین و آب سالم تامین شود. در این میان استفاده از میکروارگانیسمها میتواند به بهبود کیفیت خاک و کاهش شوری آن کمک کند و همچنین تنشها را کاهش دهد.
شرط اثرگذاری شرکتهای دانش بنیان در بخش کشاورزی سالم چیست؟
هیچ کجای دنیا تغییر سیاستها اعم از چپ و راست، بر کار شرکتهای بزرگ دانشبنیان تاثیری نمیگذارد؛ بنابراین، بزرگترین حمایت از شرکتهای دانشبنیانی همچون ما، همین حمایت سیاستی است و اگر دولتها شرکتهای دانشبنیان را با اتخاذ سیاستهای اثربخش حمایت کنند، آنها خود میتوانند کل بازار کشور را از آن خود کرده و نیاز داخل را برطرف کنند.