این قبیل شاخص‌‌‌‌‌‌ها به شکل شاخص‌‌‌کل و شاخص هم‌‌‌وزن در بازار منتشر می‌‌‌‌‌‌شوند. در حقیقت، هر یک از شاخص‌‌‌ها می‌‌‌توانند روایتگر بخش خاصی از روند و وضعیت بازار سرمایه باشند. نفوذ بیشتر بازار سهام بین مردم در سال‌های اخیر اتفاق افتاد و به صورت کلی موضوعی که مورد انتقاد بخش عمده فعالان بازار سرمایه قرار دارد و در حقیقت نقش مبنا و معیاری تعیین‌کننده در جهت تعیین روند کلی بازار خواهد داشت، به طور مشخص شاخص‌‌‌کل بورس اوراق بهادار تهران است. نماگر اصلی تحت‌تاثیر وزن شرکت‌های بزرگ‌تر قرار دارد و مواردی نظیر سود‌‌‌های نقدی و سایر جوانب پرداختی به سرمایه‌گذاران نیز در آن اعمال می‌شود. گروهی از فعالان بر این باورند که چنین نماگری نمی‌‌‌تواند نشان‌‌‌دهنده وضعیت واقعی پرتفوی سرمایه‌گذاران باشد؛ زیرا روز‌‌‌هایی در بازار سهام تعداد انگشت‌‌‌شماری سهم مثبت بوده و در واقع سایر شرکت‌های فعال در بازار سرمایه در محدوده‌‌‌های منفی کامل یا صف فروش در حال معامله هستند؛ اما شاخص‌‌‌کل یا افت‌‌‌های بسیار محدودی را به نمایش می‌‌‌گذارد یا حتی بعضا به‌واسطه چند معامله محدود در نماد‌‌‌‌‌‌های خاص در مدار مثبت جای می‌گیرد. در واقع چنین موضوعی انتقاداتی را در پی دارد و تا حد زیادی شاخص هم‌‌‌وزن پاسخگوی ابهامات و دغدغه گروهی از فعالان بازار سرمایه بوده است؛ اما با توجه به اینکه سرمایه‌گذاران و سایر فعالان عمدتا شاخص کل بورس را مورد استفاده قرار می‌دهند، در نتیجه با ابهامات متعددی مواجه می‌‌‌شوند. در صورتی که شاخص‌‌‌ هم‌‌‌وزن جایگزین شاخص‌‌‌کل در عرصه اطلاع‌‌‌رسانی‌‌‌های مختلف و ارزیابی مسوولان قرار گیرد، یقینا می‌‌‌تواند  چهره واقعی‌‌‌تری را از وضعیت فعلی بازار سرمایه نسبت به مقاطع مختلف به نمایش بگذارد. طبیعتا هر شاخصی با ابتکار عمل مختلف و کاربری‌‌‌های متعدد امکان تعریف را خواهد داشت؛ اما به نظر می‌رسد احتمالا شاخص‌‌‌کل هم‌‌‌وزن بتواند تصویر درستی از وضعیت بازار سرمایه ارائه کند؛ زیرا تمام شرکت‌ها به میزان مشخصی اهمیت خواهند داشت و طبیعتا تصویری هم که منتقل می‌شود، سهامداران می‌‌‌توانند با در نظر گرفتن کلیت بازار، چهره واقعی‌‌‌تری را از چنین نماگری مشاهده کنند.

شاخص‌‌‌هایی که حجم مبنا را شامل نشوند و به عبارتی آخرین قیمت معاملات سهام شرکت‌ها را بدون در نظر گرفتن چنین پارامتری لحاظ کنند، یقینا در چنین حالتی تصویر نهایی به سمت واقعی‌‌‌تر شدن میل پیدا خواهد کرد. از سویی این رویداد می‌‌‌تواند رضایت بیشتر فعالان بازار را در پی داشته باشد. به صورت کلی تمام انتقادات به این موضوع بازمی‌گردد که میان تصویری که سرمایه‌گذاران از وضعیت پرتفوی خود مشاهده می‌کنند و اعداد و ارقامی که شاخص‌‌‌کل بورس تهران به عنوان نماگر وضعیت بازار سهام به جامعه، مسوولان و سیاستگذاران مخابره می‌کند، تفاوت زیادی وجود دارد. اخیرا رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار در اظهاراتی از استقبال این نهاد در جهت دریافت پیشنهادهایی در راستای اصلاح رویه و طراحی شاخص‌‌‌های مناسب‌‌‌تر خبر داده است. به صورت کلی، شاخص هم‌‌‌وزن به شرطی که حجم مبنا در محاسبات آن لحاظ نشود و تا حد زیادی بتواند آخرین قیمت‌های معامله سهام شرکت‌ها را مخابره کند، یقینا می‌‌‌تواند واقعیت وضعیت پرتفوی گروه زیادی از سرمایه‌گذاران را نمایش دهد.

طبیعتا فعالان خرد بازار خیلی درگیر شاخص‌‌‌های مختلفی که نمایش داده می‌‌‌شوند، نیستند. عمده شاخصی که مورد ارزیابی قرار می‌گیرد، شاخص‌‌‌کل و شاخص‌‌‌کل هم‌‌‌وزن است که به نوعی مقایسه آنها می‌‌‌تواند تحلیل، تفسیر‌‌‌ و ذهنیت مطلوبی را به سرمایه‌گذاران در راستای گرایش سرمایه‌‌‌ها و منابع ارائه کند. اینکه پول بیشتر به سمت منابع بزرگ هدایت می‌شود یا سهام کوچک‌تر روند مثبت و متفاوتی را در حال سپری کردن هستند، می‌‌‌تواند از چنین مقایسه‌‌‌ای استخراج شود. سایر شاخص‌‌‌های سهامی احتمالا برای نهاد‌‌‌های مالی و سیاستگذاران بیشتر کاربرد داشته باشند و طبیعتا خیلی مورد توجه، تحلیل و تفسیر فعالان خرد بازار قرار ندارند. غالبا شاخص‌‌‌‌‌‌های داخلی برگرفته از بورس‌‌‌‌‌‌های مطرح بین‌المللی هستند. از سازوکار‌‌‌ها و فرمول‌‌‌های مختلفی که در بورس‌‌‌های مطرح دنیا استفاده می‌شود، در بورس ایران نیز بهره‌‌‌برداری شده است؛ اما ممکن است به فراخور نیاز‌‌‌‌‌‌هایی که در بازار‌‌‌های مختلف وجود دارد، شاخص‌‌‌های تخصصی بیشتری هم در بعضی از بازار‌‌‌ها طراحی شده باشد. با توجه به مطالعاتی که در خصوص بورس‌‌‌های مطرح بین‌المللی صورت گرفته است، شاخص‌‌‌های داخلی نیز عمدتا برگرفته از الگو‌‌‌ها و نمونه‌‌‌هایی هستند که در بورس‌‌‌های مطرح جهانی مورد استفاده قرار می‌‌‌گیرند. در گذشته شاخصی تحت عنوان شاخص هم‌‌‌وزن در بازار سرمایه وجود نداشت و یکسری شاخص‌‌‌های دیگر به نمایش گذاشته می‌‌‌شد. شاخص شناور آزاد و هم‌‌‌وزن در مرحله دیگری بازنگری و اضافه شدند. مهم‌ترین علت این رویداد، انتقاداتی بود که در چنین مقطعی شکل گرفت؛ انتقاداتی مبنی بر اینکه روند شاخص‌‌‌کل بیانگر و نماگر درستی از وضعیت پرتفوی سرمایه‌گذاران نیست؛ چرا‌‌‌که قسمت زیادی از بازار به واسطه محدود بودن شناوری سهام (در مقطع زمانی مورد بحث) قابل معامله نبود. از طرفی سهام شرکت‌های بزرگ عمدتا مورد حمایت قرار می‌‌‌گرفتند و در واقع روند پایدارتری داشتند، در حالی که سهام شرکت‌های کوچک‌تر وضعیت نامناسبی داشتند و تصویر غیر‌صحیحی که به بیرون بازار منعکس می‌‌‌‌‌‌شد، مورد انتقاد قرار می‌‌‌گرفت.